English Version
This Site Is Available In English

حال خوب، حق کسانی است که سپاسگزارند

حال خوب، حق کسانی است که سپاسگزارند

سومین جلسه از دوره اول از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی گناوه با استادی همسفر علیرضا و نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر غلامعلی با دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی می‌کنیم؟» روز چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، علیرضا هستم یک همسفر. از نگهبان و دبیر جلسه و کسانی که نوشتارها را خواندند، تشکر می‌کنم. اگر بخواهم خیلی ساده و روان بگویم، یکی از ساده‌ترین کارهایی که یک فرد سفر اولی می‌تواند به عنوان قدردانی در حق خودش و احترام به راهنمایش انجام بدهد، این است که سفرش را به خوبی به اتمام برساند. اینکه دارویش را سر ساعت و به اندازه‌ای که راهنمایش گفته مصرف کند، سی‌دی‌هایش را دقیق و منظم بنویسد، نیم‌ساعت تا یک ربع قبل از جلسه حضور داشته باشد، خدمت بگیرد و همه این‌ها در واقع نوعی قدردانی و سپاسگزاری از کنگره است.

همان‌طور که در دعای کنگره هم می‌خوانیم: خداوند به ما تاریکی‌ها را نشان داد تا ما را با روشنایی‌ها آشنا کند. وقتی من وارد کنگره می‌شوم به عنوان یک رهجوی تازه‌وارد، همان‌جا جرقه و استارتش می‌خورد که من وارد روشنایی‌ها شوم. اما برای اینکه چیزهای بد از من جدا شود، نیاز به یک‌سری فرمانبرداری از راهنما و عمل کردن به وادی‌هایی که در کنگره حاکم است دارم که این‌ها می‌تواند خیلی روی من تأثیرگذار باشد.

من خودم شخصاً خیلی دوست داشتم که بتوانم خدمتگزار باشم، چون تجربه این را ثابت کرده که کسانی که از سفر اول خدمت می‌کنند، سفر خیلی بهتری دارند و درمان بهتری برایشان شکل می‌گیرد نسبت به کسانی که درمان و کنگره را اولویت اول زندگی‌شان قرار نمی‌دهند. اینکه منِ علیرضا بخواهم سفر و درمانم را در کنگره اولویت قرار بدهم، آن سفر کلاً برایم خیلی زیباتر و قشنگ‌تر می‌شود تا اینکه بگویم حتماً باید کنار آن درآمدم مثل قبل باشد، یا هم‌زمان بخواهم به همه کارهای دیگر هم برسم.

ما این‌همه سال برای خودمان وقت گذاشتیم؛ الان ده ماه دقت کنیم و سفرمان را در اولویت بگذاریم. وقتی سفر به پایان می‌رسد فقط خودمان درمان نشده‌ایم، بلکه یک خانواده به آرامش و آسایش می‌رسد و همه در کنار هم با محبت کامل زندگی می‌کنند. همان‌طور که در پیام هم می‌گوید: بهترین راه همیشه کوتاه‌ترین راه نیست.

منِ علیرضا قبل از کنگره فکر می‌کردم اگر بخواهم می‌توانم یک‌شبه سیگار را کنار بگذارم یا یک‌شبه از خیلی چیزها فاصله بگیرم. اما وقتی وارد کنگره می‌شوم و به سی‌دی‌ها رجوع می‌کنم، می‌بینم نه؛ تو شش سال سیگار مصرف کردی و خیلی کارها انجام دادی، الان باید پله‌پله جلو بروی. در ادامه هم می‌گوید: غذای نیم پخته یا خام قابل خوردن نیست. وقتی من بخواهم سفرم را نصفه‌نیمه رها کنم و بگویم خودم در خانه می‌توانم درمان شوم، این‌طوری درمان انجام نمی‌شود.

درمان فقط یک جاست و آن هم کنگره ۶۰ است. اینکه یک شخص وقتی سفرش تمام می‌شود، بتواند در کنگره بماند، مرزبان شود، راهنما شود، یا حتی اگر امکان راهنما شدن را ندارد، در جلسات شرکت کند، پیام بخواند یا از تجربیاتش مشارکت کند؛ چون نیازهای افراد در درون یکدیگر است. به همین دلیل است که می‌گویند تکامل به صورت جمعی اتفاق می‌افتد؛ چون نیازهای انسان‌ها در قلب یکدیگر قرار دارد.

وقتی ما در کنگره دور هم جمع می‌شویم و از تجربیات هم استفاده می‌کنیم، مسلماً از یک سی‌دی که مهندس ارائه می‌دهد، هر کس با توجه به جهان‌بینی و دانایی خودش برداشت‌هایی دارد و آن برداشت‌ها را مشارکت می‌کند. همین مشارکت ممکن است جواب سؤال یک نفر باشد یا مشکلی که در دلش دارد و دنبال جوابش می‌گردد.

در انتهای صحبتم، از راهنمای خودم آقای مهرزاد خیلی تشکر می‌کنم، از راهنمای مسافرم آقا مهدی تشکر می‌کنم، از راهنمای درمان سیگارم آقای حجت هم قدردانی می‌کنم. حال خوب و افزودن نعمت حق کسانی است که سپاسگزارند. سپاسگزاری فقط این نیست که دست‌هایمان را بالا ببریم و دعا کنیم؛ سپاسگزاری یعنی گوش به حرف راهنما دادن، در کنگره ماندن، خدمتگزار بودن و جا پای راهنما گذاشتن. این بزرگ‌ترین قدردانی و سپاسگزاری از کنگره است.

جلسه هماهنگی ایجنت و راهنمایان

نگارش: مسافر غلامعلی
عکس: مسافر امرالله
ارسال: مسافر اسماعیل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .