ما اگر به هستی نگاه کنیم، امکان ندارد چیزی پیدا شود که جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد؛ اگر هم به مطالبی برسیم که اینگونه تصور کنیم، باید مطمئن باشیم که این پندار نادرست ما است که نتوانستهایم به هسته درونی و فلسفه وجودی آن مطلب پی ببریم؛ حتی اگر به یک کرم هم با دید کلی نگاه کنیم، در خواهیم یافت که فلسفه عظیمی در وجود آن نهفته است و این در حالی که ما انسانها خیلی بزرگتر و عظیمتر از یک کرم هستیم.
برای یافتن و پیدا کردن خودمان، نباید دنبال چیز دیگری باشیم، باید اول خودمان را پیدا کنیم. اکثراً، ما انسانها خودمان را گم کردهایم، تنها چیزی که رؤیت نمیکنیم وجود خودمان است. برای یافتن خود، راه بسیار مهمی در پیش داریم، باید فکر کنیم و در انجام آن کوشش نماییم.
همه گمگشتگانی هستیم و کافی است خودمان را پیدا کنیم. همه مطالب یا در ساختار جسم، نفس، قالب مثالی و سایر قالبهای ما یا ساختارهای دیگر است. ما انسانها یک روز از این دنیا میرویم، لااقل تا روزی که زنده هستیم باید سرمان بالا باشد.
چیزی که مهم است، ما در اثر تفکر غلط و یا حرکت در مسیر ضدارزشها برای خودمان مشکلاتی را بهوجود آوردهایم. این مشکلات، خود را به صورت انواع و اقسام بیماریهای جسمی و روانی نشان میدهند.
خلقت خداوند بسیار ارزشمند است. انسان موقعی که پا به هستی گذاشته است، نیروی مافوق یا قدرت هستی، آن را به یک دو راهی هدایت کرد که یکی راه تاریکیها و دیگری راه روشناییها است. برای یافتن و یا پیدا کردن خودمان نباید بهدنبال چیز دیگری باشیم. ابتدا باید خودمان را پیدا کنیم. همه مطالب یا در ساختار جسم و یا در ساختار نفس ما است. تفکرات غلط و یا حرکت در مسیر ضدارزشها، قطعاً میتوانند روی ساختارهای جسم ما تخریبهای فراوانی ایجاد نمایند.
اصولاً انسان تاریکیها را تجربه میکند، برای پیبردن به عظمت روشناییها و ما در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم، نیروی عظیم و شگفتانگیزی به نام قدرت مطلق یا خداوند وجود دارد که میتواند یاری رسان ما باشد.
در نتیجه جهان بر این اصل استوار است که در هستی هیچچیز بیهدف و بیفلسفه آفریده نشده و ناتوانی انسان در درکِ معنا، ناشی از محدودیت نگاه او دارد نه اینکه نقص در خلقت انسان است. انسان با وجود عظمت خویش، بیش از هر چیز، خودِ حقیقیاش را گم کرده و راه بازگشت، نه در بیرون بلکه در شناخت خویشتن است.
تفکر غلط و حرکت در مسیر ضدارزشها باعث تخریبهای جسمی و روانی میشود و انسان را از مسیر روشنایی دور میکند. تاریکیها بخشی از تجربه آگاهیاند تا عظمت روشنایی شناخته شود. درنهایت، انسان در این مسیر تنها نیست و تحت حمایت نیرویی برتر و آگاه کننده به نام قدرت مطلق یا خداوند قرار دارد که میتواند راهنمای او در بازگشت به تعادل و کرامت باشد.
نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر نفیسه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم) و همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
ارسال مطلب: همسفر زهرا دبیر سایت
همسفران نمایندگی شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
91