باید اجازه صادر شود تا در لژیون سردار وارد بشویم

جلسه یکم از دوره سوم جلسات لژیون سردار نمایندگی دماوند روز چهارشنبه 26 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ در محل نمایندگی دماوند به نگهبانی مسافر خسرو و استادی راهنما تازه واردین ابراهیم و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه (( چگونه در کنگره 60 قدردانی می کنیم ؟ )) برگزار گردید.

سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر
خدا را شاکرم که توانستم امروز هم در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم دستور جلسه امروز بسیار به لژیون سردار ربط پیدا می کند و ما برای پیشرفت احتیاج به علم و دانش نیروی متخصص وپشتوانه مالی و علم و دانش از طرف آقای مهندس می آید و ما تجربه میکنیم و از آن استفاده می کنیم و نیروی متخصص را کنگره 60 پرورش می دهد و من هم تلاش میکنم برای راهنما شدن و می ماند پشتوانه مالی که ما می توانیم ضلع مالی را با پول در لژیون سردار قدردان باشیم که علم کنگره 60 آنقدر جلو است که من به قدردانی از آن نمی رسم و امسال دوازده هزار نفر برای راهنما شدن امتحان داده اند و این نیروهای متخصص پشتوانه مالی میخواهد که سفر اول را انجام دهم و به رهایی برسم تا بتوانم برای راهنما شدن و تبدیل به نیروی متخصص شدن امتحان بدهم .
من آدمی بودم با جسمی از بین رفته که به زور 50 کیلو نمی شدم و با شیره و متادون به کنگره 60 آمدم و اینجا بود که با آموزشهای ناب خودش به من آموزش داد و خودم را به خودم برگرداند و اینجا است که باید کاملا قدردان باشم که میدانم کاری برای کنگره نمی توانم بکنم و این کنگره است که مثل یک دوست خوب است که همیشه خیلی جلوتر از من است، حتی آقای مهندس هم فرموده اند که من هم نمی توانم آنچه که کنگره برای من کرد جبران کنم و حالا که در بستر لژیون سردار قرار میگیرم و فکر میکنم در حال قدردانی هستم باز هم هیچ انجام نداده ام و باز هم حالمان از آن بهتر و بهتر می شود و من و شما باید سهمی داشته باشیم و جایگاهی بدست آوریم و دوستای اینجا هستند یک روز به این باور می رسیم که باید اجازه صادر شود تا در لژیون سردار وارد بشویم و اگر جایگاهی در این لژیون به دست بیاوریم در بعد دیگر هم این صفت را داریم و می توانیم استفاده کنیم .
پیامبری بود که با پسرش فرمانده ای می کردند و به پسرش گفت بیا تا همنشین خود را در بهشت به شما نشان دهم که هیزم شکنی را در دوردست نشان داد و پولی به هیزم شکن دادند و تمام هیزوم را از آن خریدند و پیامبر به فرزندش گفت حال بیا نشانت دهم و هیزم شکن را دیدند که پول را تبدیل به نانی کرد و به میهمان هایش داد و از لحظه دریافت پول شکر خدا کرد و تا آخر که نان را خورد شکر می گفت و پیامبر به فرزندش گفت چون هیزم شکن فردی قدردان است می تواند با یک پیامبر در بهشت همنشین باشد، چون همیشه شکر گذار است و می دانم که من نتوانستم به درستی تا بحال در کنگره قدردان باشم و دلیلم برای آن این است که کنگره فردی با تخریب فراوان را تحویل می گیرد و به فردی با حال خوب تبدیل می کند ضمن این که خانواده را به من برگرداند و جاهایی که نمی بردنم، می برنم و حالا هر چه در توان دارم را باید بگذارم تا بتوانم حداقل کاری برای پیش برد کنگره انجام دهم و باید در حد توان سردار یا دنور یا پهلوانی در لژیون سردار شرکت کنیم .

تنظیم و ارسال : گروه سایت نمایندگی دماوند