ششمین جلسه از دور دوم لژیون سردار نمایندگی بروجن به استادی راهنمای محترم مسافر وحید، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر قهرمان در روز سهشنبه 25 آبان ۱۴۰۴ با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» ساعت ۱۵:۱۵ تشکیل گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر
من همیشه و هر وقت استاد جلسه بودم خیلی تحقیق و بررسی میکردم که چگونه صحبت کنم، ولی الان به این نتیجه رسیدم که همه، همه چیز را میدانند و اینقدر سی دی نوشتن با تاکید آقای مهندس تکرار شده که ما فقط میتوانیم از تجربیات خودمان صحبت کنیم، خب قدردانی یعنی دانستن اندازه یعنی هم باید اندازهها را بدانم و هم تعادل داشته باشم تا بتوانم قدردان باشم، به نظر من مهمترین مسئله در قدردانی دیدن است، الان یک نمونه آن همین داروی ot
میباشد که ظاهراً کم شده است و جالب است که آقای مهندس تاکید کردند که هراس به دل راه ندهید، و این نشانه دانایی است که آقای مهندس آخر کار را میداند. کسی که میخواهد رها بشود باید خیلی کارها بکند که یک قسمتی از آن ot میباشد، و چقدر این داروی ot ارزشمند بود. در سیدیهای قدیم آقای مهندس میفرمودند؛ شما هر کدام ۱۰ سال یا ۲۰ سال نشستید پای بساط و مواد مصرف کردید و مصرف کننده شدید و همیشه فرار میکردید از تریاک. کدام یک از شما فکر میکردید دوای درد شما همین تریاک باشد؟ این یک هنری هست که به بعضی از اشخاص داده میشود و میبینند بعضی چیزهایی که انسانهای عادی نمیبینند. در اوج تاریکی که همه از آن فراری هستند از همان جایی که درد هست درمان را میکشند بیرون و برای همین است که کنگره آمده و خیلیها میگویند چرا کنگره رشد کرده است؟ من چیزی که میدانم این هست، کسانی که وارد تاریکی میشوند و وقتی داخل روشنایی میشوند سپاسگزاری میکنند. شاید در بیرون انسانها یا عمق تاریکی را تجربه نمیکنند یا متوجه نیستند که در تاریکی قرار دارند و عبور از گذرگاه برای آنها اتفاق نمیافتد ولی خب در کنگره به لطف آموزشها و بزرگان و اساتید این اتفاق دارد میافتد. خوب چگونه قدردانی کنم؟
خیلی ساده است همان زبان و عمل و قلب و در لژیون سردار باید پول بدهم، دیگه چگونه قدردانی کنم؟ هم راحت است هم سخت، دو جنبه دارد، حداقل تکلیف من روشن است و آن قسمتی است که بروم تلاش کنم و توانگر بشوم و یک قسمت هم تزکیه و پالایش است. و در جای دیگر بروم پول حلال در بیاورم و در کنگره خرج کنم، آن هم در روزگاری که خیلی سخت شده است. خیلی جالب بود پارسال در یک دستور جلسهای آقای مهندس تعریفی از قدردانی و سپاسگزاری ارائه دادند و گفتند قدردانی و سپاسگزاری و شکرگزاری یعنی جبران خسارت، در کل همه ما بدهکار هستیم و فلسفه خلقت اینجوری است. وجود و هستی ما که حضرت مولانا هم میفرمایند:
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو ناگفته ما میشنود
یعنی خواسته و نفس ما نبود و ما نمیخواستیم باشیم یک لطفی و رحمتی که خود خدا میگوید کتب علی نفسه الرحمة،
یعنی در نفس اون رحمت نوشته شده، وقتی میخواهیم در این دنیای مادی یک سفر و مسیری را طی کنیم، فقط هدف ما این است که به محبت برسیم و دور هم حرفهای قشنگ بزنیم، به قول آقای مهندس که میگویند؛ چرندیات که در عالم پر شده است یک حرفی بزنیم که نتیجه داشته باشد عبور از تاریکی باشد و این اتفاق قطعاً در لژیون سردار رخ میدهد، به نظر من کسی میتواند رها بشود که در لژیون سردار و لژیون سیگار حضور پیدا کند وگرنه سفر DST در کنگره هست، اگر شخصی میخواهد رها بشود باید از خود گذشتگی نشان بدهد و جبران خسارت بکند. خداوند به تو دست داده ولی تو هیچ کاری نمیکنی، مثل اینکه معماری آمده و بیل گذاشته در دست تو و لازم نیست حرف بزنی یعنی برو و تلاش کن، سپاسگزاری یعنی بهرهمند شدن و استفاده کردن از کنگره، به قول آقای خدامی اگر یک سر سوزن از نعمتها کم بشود آن موقع میفهمید چه نعمتهایی دارید، اصل سپاسگزاری باید در قلب و حس باشد که آن هم نشأت گرفته از عمل است. در وادی دهم میگوید که عمل سالم و حس سالم، دائماً سپاسگزاری به زبان و ذهن انجام میدهیم ولی واقعاً همین جا که من نشستم نمیدانم کلیه یا ریه من کجاست، فقط کافیست یک مقدار درد بگیرد و آن درد به شما نشان میدهد که این چیست، به قول آقای مهندس که میگویند؛ اگر یک ماه دیگر به شما بگویند سلامتی شما در معرض خطر است یا فلان مشکل را داری، ۹۹ درصد مشکلات و درگیری ذهنی شما کنار میروند و این هست که دائماً با خود یادآوری کنیم و همه تکرار و تکرار و نظم و انضباط و لژیون سردار و آموزشهاست که خدا را شکر بچهها فعال هستند. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم.

تایپ: مسافر مسلم لژیون دوم
تنظیم خبر: مسافر کرامت
مرزبان خبری: مسافر سلمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
385