در سیدی شکرگزاری، جناب مهندس فرمودند: «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار شود.» در فیزیولوژی معتقد هستند که انسان هیچ عضوی را احساس نمیکند، مگر زمانی که آن عضو دچار اشکال شود یعنی تا زمانی که درد کلیه را حس نکنیم، اصلا نمیدانیم کلیه کجاست یا همه ما قلب داریم و قلبمان مثل ساعت کار میکند؛ اما هیچ احساسی نسبت به آن نداریم؛ ولی وقتی دچار مشکل میشود، آنوقت است که میفهمیم قلب داریم.
همین موضوع در مورد نعمتهای زندگی هم صدق میکند. مثلا در کنگره۶۰ ما میآییم از آب رایگان، چای رایگان و مرزبانانی که بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند استفاده میکنیم؛ اما ارزش آنها را نمیدانیم و گاهی حتی طلبکار هم هستیم و گوش به حرف کسی نمیدهیم؛ ولی زمانی که به یک کمپ غیراستاندارد میرویم تازه متوجه میشویم که کنگره۶۰ چه جای امن و ارزشمندی بوده است؛ بنابراین انسان معمولا چیزهایی را که دارد احساس نمیکند و برایشان ارزش قائل نیست.
شکرگزاری یعنی ارزش نعمتهایی را که در اختیار داریم بدانیم؛ چه خانواده، چه همسر، چه فرزند سالم و صالح، چه امنیت، آرامش و امکاناتی که در زندگی داریم؛ اما بیشتر اوقات انسانها مشکلات را مبنا قرار میدهند و مادام میپرسند چرا این مشکل وجود دارد، در حالی که قدر میلیونها نعمت دیگر را نمیدانند. همین شکرگزاری نکردن و ندانستن ارزش داشتهها باعث خراب شدن حال انسان میشود.
پس نتیجه میگیریم که شکرگزاری یعنی دیدن نعمتهایی که خداوند در اختیار ما قرار داده است؛ نعمتهایی که به دلیل عادت کردن به آنها، دیگر به چشممان نمیآیند. شکرگزاری به ما کمک میکند نگاهمان از نداشتهها به داشتهها تغییر کند و قدر آنچه داریم را بدانیم. وقتی انسان شاکر باشد، حس طلبکاری از بین میرود و جای آن را آرامش، رضایت و حال خوب میگیرد. شکرگزاری از خداوند بستگی به آگاهی و نوع تفکر هر شخص دارد؛ اما نشانهی شکرگزاری از خداوند، شکرگزاری از انسانهاست؛ یعنی قدردانی از کسانی که در هر جایگاه و هر قسمتی به دیگران خدمت میکنند. همین نگاه شاکرانه، انسان را در مسیر آموزش، رشد و رسیدن به تعادل نگه میدارد.
منبع: سیدی چگونه شکرگزاری کنیم ( مهندس حسین دژاکام)
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
149