در این سیدی که مرتبط با وادی یازدهم است آمده: «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همگی به بحر و اقیانوس میرسند.» در عنوان این وادی، منظور از چشمه و رود، انسان است و بحر و اقیانوس همان مقصد یا هدف هستند. تمامی انسانها در طول حیات خود برای رسیدن به هدف مورد نظرشان به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول کسانی که چشمههای جوشان و رودهای خروشان هستند و دسته دوم کسانی که فاضلابهای جوشان و باتلاقهای خروشانند.
در زندگی شرط رسیدن به یک هدف و مقصد، این است که انسان همانند یک چشمه جوشان عمل کند. در کنگره نیز به همین صورت است؛ من رهجو برای اینکه در کنگره به درمان برسم چگونه میتوانم یک چشمه جوشان باشم؟ با حضورم در جلسات، فرمانبرداری از راهنمایم، امید داشتن و صبور بودنم.
همچنین آقای مهندس در کارگاه آموزشی جهانبینی روز چهارشنبه، با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» گفتند: کسی که وارد کنگره میشود برای اینکه آموزشها را بگیرد و به نتیجه برسد، لازم است سه شرط را بپذیرد: ۱. بداند که چیزی نمیداند. ۲. باور داشته باشد که راهنما بیشتر از او میداند. ۳. در مقابل پروتکل درمان، تسلیم محض باشد؛ بنابراین در کنگره صرفاً دانستن کافی نیست. من همسفر ممکن است از تحصیلات یا جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشم؛ اما زمانی که وارد کنگره میشوم باید تمام داشتههایم را دمِ در بگذارم، بپذیرم که چیزی نمیدانم و برای رسیدن به مقصد، لازم است آموزشهایی که از کنگره دریافت میکنم را در زندگی خود به کار بگیرم تا داناییام به دانایی مؤثر تبدیل شود.
از طرفی در کنگره رهجو ممکن است به جای یک چشمه جوشان، فاضلابی جوشان یا باتلاق خروشان باشد و این موضوع در طول سفر مشخص میشود؛ زیرا اگر کسی از این دسته باشد، پساز گذشت چند ماه از کنگره جدا میشود؛ ولی اگر یک چشمه جوشان باشد، تحت هر شرایطی در کنگره میماند و با وجود تمام سختیها و موانع، تلاش میکند تا به هدف خود که رهایی است، برسد.
در خاطرم هست زمانی که در سفر اول بودم، علاقه داشتم خدمت سایت را بر عهده بگیرم؛ اما تصور میکردم این خدمت فقط مختص افراد سفر دومی است و سهم من نیست؛ تا اینکه در کمال ناباوری، با صلاحدید و لطف راهنمایم، این خدمت به من واگذار شد. صادقانه بگویم، این خدمت برای من سراسر آموزش بود و تأثیر عمیقی در درمانم داشت و هنوز هم از خودم میپرسم چرا راهنمایم این مسئولیت را به من سپردند؛ اما وقتی به گذشته نگاه میکنم، تنها چیزی که به ذهنم میرسد این است که تمام تلاشم را میکردم تا در جلسات حضور داشته باشم، درمانم را جدی بگیرم و در مسیر بمانم؛ تا اینکه در نهایت به لطف خداوند، شاهد رهایی خود و مسافرم شدم.
نکته بسیار مهم این است که چشمه جوشان بودن فقط مختص سفر اول نیست. من رهجو زمانی که وارد سفر دوم میشوم باید تمام تلاشم را به کار بگیرم تا همچنان مانند یک چشمه جوشان باقی بمانم و حافظ رهایی، آرامش و حال خوبی باشم که در کنگره به دست آوردهام و مراقب باشم که از مسیر ارزشها خارج نشوم؛ زیرا اگر به سمت ضدارزشها حرکت کنم، از یک چشمه جوشان به فاضلابی جوشان تبدیل میشوم و دومرتبه وارد تاریکیها خواهم شد.
منبع: سیدی فاضلابهای جوشان
نویسنده: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر رکسانا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر راحله ( لژیون سوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
94