گفتگو با راهنما مسافر علی از نمایندگی لوئی پاستور
معرفی به رسم کنگره
سلام، لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، علی هستم؛ یک مسافر آنتیایکس شیشه، با روش درمان DST و دارو درمانی شربت OT. مدت ۱۴ ماه سفر کردم با راهنمایی راهنمای گرانقدر، استاد امین، و اکنون حدود ۱۲ سال است که در رهایی به سر میبرم.
۱. رهجوی قدردان را چگونه تشخیص میدهید و چه ویژگیهایی در رفتار او مشاهده میکنید؟
قدردانی در وهلهٔ اول در رفتار انسان مشخص میشود. رهجویی که وارد سفر اول میشود، به هر میزان که آگاهی و دانایی کسب میکند، اگر فرامین استاد خود را گوش دهد و دستورات و قوانین کنگره را رعایت نماید، این خود نشانهٔ قدردانی اوست.
در کنگره هیچ ارزشی بالاتر از این نیست که رهجو آموزشهایی را که دریافت میکند، در عمل به اجرا درآورد تا به نتیجهٔ مطلوب برسد. به اعتقاد من، برای یک راهنما هیچ قدردانیای بالاتر از حالِ خوشِ رهجویش نیست. در واقع، وقتی رهجو روزبهروز حال بهتری پیدا میکند، این بالاترین قدردانی برای راهنما محسوب میشود.
در مقابل، رهجویی که فرامین راهنما و دستورات کنگره را نادیده میگیرد، مصداق بارز ناسپاسی است و هیچ ضدحال و ناراحتیای برای راهنما بالاتر از این وجود ندارد.
۲. به نظر شما چرا برخی رهجوها در ابتدا با مفهوم قدردانی مشکل دارند و چگونه میتوان به آنها کمک کرد؟
همهٔ ما پیش از ورود به کنگره، سالها در تاریکی غرق بودهایم و با اعتیاد و نیروهای ضد ارزشی درگیر بودهایم. به همین دلیل، در ابتدای ورود به کنگره درک درستی از مفهوم قدردانی نداریم؛ نمیدانیم قدردانی چیست، چه معنایی دارد و چرا باید آن را انجام دهیم.
بسیاری تصور میکنند قدردانی یعنی پرداخت پول یا دادن پاکت به کسی، در حالی که با کاربردیتر شدن آموزشهای کنگره، کمکم متوجه میشوند که این قدردانی در اصل برای آموزش و رشد خود رهجوست.
به نظر من، کنگره با دستور جلسهٔ هفتگی «قدردانی» فرصتی در اختیار منِ علی قرار میدهد تا این حس را شخصاً تجربه کنم، فرکانس خود را تغییر دهم و بیاموزم اگر کاری برای من انجام میشود، باید قدردان آن زحمات باشم تا بتوانم وارد فرکانس بالاتری شوم.
در این مسیر یاد میگیرم که از مرزبان، راهنما، ایجنت، خدمتگزاران کنگره و جناب آقای مهندس دژاکام، قلباً، عملاً و زباناً قدردانی کنم. در نتیجه میآموزم قدردان نعمتهای خداوند، خانواده، همسر، پدر و مادر و تمام زحماتی که برای من کشیده شده است، باشم. این آموزشها به من میآموزد چگونه در زندگی رفتار صحیحتری داشته باشم.
۳. قدردانیِ واقعی از نظر شما عمل است یا گفتار؟ چه مصداقهایی برای آن در لژیون دیدهاید؟
قدردانی واقعی در عمل مشخص میشود. همانطور که در بند اول اشاره کردم، اگر رهجویی به فرامین راهنما عمل کند، این معنای حقیقی قدردانی است.
حتی اگر رهجو بهصورت زبانی یا با تقدیم پاکت و پول بخواهد قدردانی کند، اما در عمل تغییر نکند، این قدردانی اثربخش نخواهد بود و راهنما آن حسی را که باید دریافت کند، نخواهد گرفت.
قدمهایی که رهجو در مسیر درمان برمیدارد، تغییراتی که در چهره، کلام و رفتار او ایجاد میشود و فاصله گرفتنش از تاریکیها، خود مصداق قدردانی عملی برای راهنماست.
در پایان عرض میکنم که راهنمایان، ایجنتها، دیدهبانان و جناب آقای مهندس، هیچکدام برای دریافت مبالغ مالی وارد کنگره نشدهاند. اگر چنین ذهنیتی در کسی شکل بگیرد، نشاندهندهٔ انحرافی بزرگ است؛ چراکه مبنای اصلی کنگره بر عشق و محبت بنا شده و این انتقال عشق با هیچ هزینهٔ مادی قابل سنجش نیست.
۴. بهعنوان راهنما، خودتان قدردانی را چگونه تمرین میکنید و چه الگوی عملی برای رهجوها ارائه میدهید؟
هرچه انسان بیشتر به نعمتهایی که خداوند در اختیارش قرار داده توجه کند و شکرگزار آنها باشد، قدردانی در وجودش عمیقتر میشود. این شکرگزاری صرفاً زبانی نیست، بلکه باید از عمل و حس درونی انسان نشأت بگیرد.
وقتی به خود نگاه میکنم و میبینم که دست، پا، چشم، سلامتی و حتی توان نفس کشیدن دارم، متوجه میشوم چقدر باید شاکر باشم. گاهی تنها درد گرفتن یک دندان، ما را به ارزش سلامتی آگاه میکند.
این تمرین سادهٔ شکرگزاری باعث میشود قدردانی در زندگی ما جاری شود و از فواید آن بهرهمند گردیم. آنچه در کنگره اتفاق میافتد، کاری بسیار بزرگ است. من به یاد دارم که در زمان مصرف، به دلیل ناتوانی در ارتباط با خانواده، صندلی عقب ماشینم را کنده بودم و آنجا زندگی میکردم. سطح تفکر من در همان حد بود و هیچ نکتهٔ مثبتی در زندگیام وجود نداشت.
ورود به کنگره و جدا شدن از آن تاریکیها و هدایت به سمت نور و حال خوش، عمیقترین شکل قدردانی و سپاسگزاری را میطلبد. بنابراین باید هم از خداوند و هم از کنگره سپاسگزار باشیم که ما را از تاریکی به روشنایی هدایت کردند.
۵. در مسیر درمان اعتیاد، قدردانی چه نقشی در آرامش و تعادل رهجو ایفا میکند؟
در پاسخ به این سؤال، خاطرهای از دوران مصرف خود بیان میکنم. در آن زمان، تمام مدارک هویتیام را برای دریافت مواد به ساقی داده بودم. سالها هیچ مدرک شناسایی نداشتم. اولین حس واقعی سپاسگزاری من زمانی بود که کارت کنگره را دریافت کردم و عکس خودم را روی آن دیدم.
همین اتفاقهای بهظاهر کوچک، اگر واقعاً قدردان آنها باشیم، ما را در مسیر پیشرفت نگه میدارد. اگر قدردان پلهٔ اول باشیم، میتوانیم پلهٔ دوم را هم پشت سر بگذاریم.
قدردانی در کنگره به ما میآموزد که در خانه، زحمات همسر و خانوادهمان را ببینیم؛ کسانی که در دوران مصرف، ما را تحمل کردند. این آموزش باعث میشود در محیط کار و زندگی کمتر غر بزنیم و بیشتر خدمتگزار باشیم و بتوانیم تکیهگاه دیگران شویم.
۶. اگر بخواهید به رهجویان یک توصیه دربارهٔ قدردانی کنید، مهمترین نکتهای که بیان میکنید چیست؟
با تمام وجود از جناب آقای مهندس دژاکام و خانوادهٔ محترمشان سپاسگزارم که زندگی خود را وقف کنگره کردند و با عشق و محبت، مسیری برای رهایی دیگران فراهم ساختند.
وقتی فکر میکنم اگر کنگره نبود، سرنوشت من به کجا میرسید، به عمق این نعمت پی میبرم. این عزیزان از عمر و زندگی خود گذشتند تا ما بتوانیم رهایی را تجربه کنیم.
توصیهٔ من این است که هر کدام از ما، به اندازهٔ توان خود، در خدمت و قدردانی کوتاهی نکنیم و این سپاسگزاری را قلباً بپذیریم تا در نهایت بتوانیم قدردانی حقیقی را از خالق خود به عمل آوریم.
گردآوری: مسافر روح الله
(گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
13