جلسه دوم از دوره سیوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لویی پاستور با استادی همسفر محدثه، نگهبانی همسفر منصوره و دبیری همسفر رویا با دستور جلسه «در کنگره60 چگونه قدردانی میکنیم؟» روز سهشنبه 25 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
«سپاس خداوندی را که خود تله درست میکند و خوب که به تله افتادی تو را به ترفندهایی که ندانی بیرون میآورد.» اولین روزی که بهعنوان تازهوارد، وارد کنگره۶۰ شدم این پیام را شنیدم. فکر میکنم همین پیام برای اینکه از کنگره قدردانی و سپاسگزاری کنم کافی باشد؛ چون زمانی که من آمدم حال خوبی نداشتم و امید را با این پیام از کنگره گرفتم. امیدی که اینجا به من داد و گفت اگر حالت خوب نیست، پر از نگرانی و اضطراب هستی من تو را در آغوش میگیرم.
تاریکیها باعث شد که همه از من دور شوند؛ اما کنگره۶۰ من را پذیرفت و قبول کرد، چطور میتوانم از آن قدردانی نکنم؟ این دستور جلسه، دستور جلسهای است که خیلی جای تفکر دارد. چطور میتوانم از جایی که «جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰» من را احیا کرده، یک زایش و یک تولد رقم خورده، جدا از بحث مسافر، من بهعنوان یک همسفر با هزاران درگیری ذهنی را به حد نسبی تغییر داده تشکر کنم؟ شاید حتی اگر تا آخر عمر هم در کنگره حضور داشته باشم و خدمت کنم نتوانم آنطور که باید و شاید دینم را ادا کنم؛ اما این یک بخشی از ماجراست، بخش دیگر این است که برای قدردانیکردن صد خودم را بگذارم و همه جوره تلاش کنم.
هفته پیش هفته بنیان بود. ۲۸ سال زحمتهای بیوقفه آقای مهندس، خانم آنی، دیدهبانهای محترم و همه کسانی که برای پابرجا ماندن کنگره۶۰ تلاش کردهاند. بعد از آن دستورجلسه قدردانی از کنگره۶۰ میآید، من فکر میکنم پشت هر دستور جلسهای که در کنگره است، حتماً تفکری بوده و برای بیداری من است. اگر من از کنگره قدردانی و سپاسگزاری کنم درون خودم پر از نور میشود؛ چراکه وقتی قدردانی میکنم به فرموده آقای مهندس: اگر ما هیچ کاری از دستمان برنمیآید میتوانیم به دیگران لبخند بزنیم، این لبخند از درون و قلب میآید؛ پس من آن را میبخشم و وقتی بخشیدم صفت بخشندگی در من پررنگ شده و باعث تغییر صفتهای دیگر من میشود، بیداری در من شکل میگیرد و باعث میشود از خواب غفلت بیدار شوم. وقتی بیان خوش دارم و با زبان قدردانی میکنم، یاد میگیرم که نیمه پر را ببینم و تشکر کنم. این مسئله باعث شده منیتهای من کم شود و خوبی انسانها را ببینم، نگاه طلبکارانه نداشته باشم و با عمل خدمت کنم؛ حتی اگر بتوانم یک صندلی را جابهجا کنم.
من دوست دارم از احوالات خودم این را بگویم؛ زمانی که وارد کنگره شدم شخصیت طلبکاری داشتم و فکر میکردم که یک وظیفه اجتماعی است که شکل گرفته و افراد به بقیه کمک میکنند تا یک فرد دردمند نجات پیدا کند. از نظر من این مسئله کار خاصی نبود؛ چون من داناییش را نداشتم، بذر درستی در دل من شکل نگرفته بود، آن بذر از همان اول آفتزده بود و محصول خوبی هم برداشت نکردم. محصول خوب، بذر خوب و قلب خوب میخواهد که ببیند تا پرده از جلوی چشمهایش کنار رود و بتواند سپاسگزاری کند.
من در کنگره یاد میگیرم سپاسگزاری کنم تا بیرون از آن نیز بتوانم قدردان انسانهایی که به من خدمت میکنند چه در خانواده و چه بیرون از آن باشم. اول از همه از خودم و خدای خودم ممنونم. من آدمی بودم، شاید هنوز هم اندکی باشم، که نیمه پر را کم میدیدم؛ درصورتیکه نیمه پرهای زیادی برای دیدن وجود دارد. سپاسگزاری از کنگره۶۰ در اصل کمک به خود من است و باعث میشود که قلب من پر از نور شده، به آرامش برسم و صفتهای خوبی که تا امروز خواب بودهاند در من پررنگ شوند.
امروز به تصویر غسل در صحرا فکر میکردم که حتی شنهای صحرا هم پذیرای تاریکیها و آلودگیهایی که در وجود یک مسافر یا همسفر است، نیستند؛ اما کنگره۶۰ من را به همان شکل در آغوش گرفت تا حال من خوب شود. پس سعی می کنم با زبانم، عملم و خدمت مالی از کنگره قدردانی کنم؛ چراکه روزی دیگران کاشتند و حالا من محصول آن را برداشت میکنم و امروز وقت آن است که من به هر شکلی خدمت کنم تا کنگره۶۰ استوار باشد و انسانهای دردمند بیشتری بتوانند به رهایی برسند.
در پایان از راهنمای خوبم سپاسگزارم که اگر امروز امید در دل من زنده است فقط و فقط به خاطر راهنماییها و کلام پرنفوذ ایشان است تا من بتوانم بمانم و قدمی در جهت بهتر شدن خودم بردارم. از نگهبان و دبیر محترمشان، ایجنت محترم و مرزبانان گرامی هم تشکر میکنم.

قدردانی ورزشبان جدید شطرنج همسفر معصومه از ورزشبان قبلی همسفر سعیده

مرزبانان کشیک: همسفر الهام و مسافر حسام
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
تایپیست: همسفر پروین و همسفر آرزو رهجویان راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
185