دومین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدی پور قم، با استادی همسفر علی اکبر، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه " در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم؟ " سهشنبه بیست و پنجم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان:
سلام دوستان، علی اکبر هستم، همسفر. ابتدا از دبیر جلسه که خلاصه عملکرد جلسه قبل را قرائت کردند، تشکر میکنم. همچنین از عزیزانی که نوشتارها را خواندند، سپاسگزارم.
ابتدا شاکر و سپاسگزار خداوند متعال هستم که این توفیق را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم. از ایجنت محترم گروه مرزبانی و بهویژه راهنمای گرانقدر خودم، آقا مجید، تشکر میکنم. اگر تغییر مختصری در طی مدتی که در شعبه حضور دارم، حادث شده، قطعاً نتیجه زحمات ایشان است و انشاءالله که بتوانم ثابتقدم در این شعبه حضور داشته باشم.
موضوع جلسه امروز در کنگره ۶۰، «چگونه قدردانی کنیم» است. همانطور که اشاره شد، ما در طول هر جلسه بهصورت زبانی گاهی قدردان زحمات عزیزانی که به ما خدمت کردند، هستیم. اگر بخواهیم از واژه «قدر» صحبت کنیم، قدر به معنی اندازه است. در آیه قرآن نیز داریم که «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» که نشاندهنده اندازه و بزرگی آن شب است.
قدردانی امری نهفته و لازم در ذات انسانهاست و این مختص کنگره نیست. شاید من، بهعنوان همسفر، بعضی مواقع دچار فراموشی شوم و یادم برود که کجا بودم و در چه شرایطی قرار داشتم. اگر بخواهم از خودم بگویم، ابتدای زندگیام شرایط سختی داشتم. از نظر اقتصادی در شرایط بغرنجی بودم، دانشجو بودم و هیچ کاری هم نداشتم. زندگیم را با ۲۰۰۰ تومان شروع کردم و مستاجر بودم. اما همیشه جویای کار بودم.
یادم نمیرود که بعد از تغییر چند کار، در نهایت وارد یک اداره شدم. شخصی که من را معرفی کرد، اکنون چند سالی است که به رحمت خدا رفته، اما باور کنید به اندازه حالا که خیراتی برای پدر و مادرم میدهم، هیچگاه ایشان را از یاد نمیبرم. همیشه در ذهنم هست که این شخص چه خدمت بزرگی در زندگی من کرده است.
در خانوادهام شاهد هستم که بسیاری از افراد به شرایط کاریشان ناراضی هستند، اما من هیچگاه از شرایط کارم ناراضی نبودهام. خدا را شکر میکنم که همیشه یادم بوده کجا بودم و الان در چه موقعیتی هستم.
حالا از یک دورهای به بعد، مسافر من دچار مشکلات مصرف شد و بعد از چندین سال با کنگره آشنا شدیم. ابتدا مسافرم یک ماه و خوردهای در کنگره وارد شد و من هم تصمیم گرفتم در کنارش باشم. نباید فراموش کنم که مسافر من چه شرایطی داشت و الان من با چه تغییر نگرشی در جهانبینی مواجه هستم.
حضور در کنگره برای من ضروری بوده و تغییراتی که در زندگیام رخ میدهد، برایم حیاتی است. همسرم هنوز نتوانسته به کنگره بیاید، اما خودش اذعان میکند که من تغییر کردهام. اینها همه نشاندهنده زحمات کنگره، نگهبانان، ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنماهای عزیز است که با از خودگذشتگیشان، مسیر را برای ما آماده میکنند.
انشاءالله که ما قدردان باشیم و فراموش نکنیم که در چه شرایطی بودیم. سعی کردهام در طول زندگیام آدم قدرشناسی باشم و اگر کسی خدمتی به من کرده، سعی کردهام ناسپاسی نکنم. انشاءالله که بتوانم همین مسیر را ادامه دهم و در کنگره نیز ثابتقدم باشم.

گروه خبری نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
91