قدردانی فقط یک واژه یا یک تشکر زبانی نیست؛ قدردانی زمانی معنا پیدا میکند که در رفتار، انتخابها و نوع نگاه ما به زندگی دیده شود. بسیاری از ما قدردان هستیم! اما کمتر یاد گرفتهایم چگونه این قدردانی را به شکلی صحیح، به موقع و ماندگار نشان دهیم. در کنگره ۶۰، قدردانی یک آموزش است، آموزشی که ما را از طلبکار بودن به مسئولیتپذیری میرساند و کمک میکند نعمتها، انسانها و فرصتها را بهتر ببینیم. این دستور جلسه فرصتی است برای بررسیِ اینکه قدردانی در زندگی ما چگونه جاری میشود و آیا توانستهایم آن را از حرف به عمل تبدیل کنیم یا خیر؟
پیرامون دستور جلسه گفتوگویی صمیمانه با همسفر فاطمه داریم که شما را به ادامهٔ آن دعوت مینمایم.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
مسافر من با ۱۲ سال تخریب وارد کنگره شدند، اخرین آنتیایکس مصرفی متادون، ۶ ماه و ۱۰ روز با روش DST سفر میکنیم، داروی درمان شربت OT، به راهنمایی مسافر یاسر، راهنمای خودم هم همسفر الهام، رشته ورزشی مسافرم شنا، رشته ورزشی خودم والیبال، TDS مصرفی ۱٫۲ در هر وعده
شما در کنگره۶۰، چه نوع قدردانی را برای حفظ تعادل جایگاهها مؤثرتر میدانید؟
سپاسگزار بودن و قدردانی، مسئلهای است که صرفاً از طریق آگاهی به دست میآید و هرچه انسان آگاهتر باشد، قدردانتر است. به نظر من در زمینهٔ قدردانی برای حفظ تعادل جایگاهها در کنگره میتوان به احترام گذاشتن به خدمتگزاران و حرفشنوی از آنان، اعم از راهنماها، مرزبانان و همهٔ کسانی که به هر نحوی در کنگره به ما خدمت میکنند، اشاره کرد.
از دیدگاه شما فردی که قدردانی نمیکند، چه چیزی را از دست داده است؟
زمانی که یک شخص یا عزیزی برای ما وقت میگذارد تا چیزی به ما بیاموزد یا برای خوشحال کردن ما کاری انجام میدهد، رفتار درست آن است که به خاطر زحمت، وقت و کاری که برای ما انجام داده است، بسیار مؤدبانه از او تشکر کنیم. هرچند ممکن است او نیازی به این عمل ما نداشته باشد؛ اما برای آرامش درونی خود این کار را انجام میدهیم. کسی که تشکر و قدردانی نمیکند، هیچگاه به آن آرامش درونی نمیرسد.
به ما بگویید؛ در کنگره۶۰ کدام خدمت را بیش از همه برای رشد جهانبینی مفید میدانید و چرا؟
همهٔ خدمتها برای رشد جهانبینی لازم هستند؛ بنابراین ما باید از خدمتهای کوچک شروع کنیم تا به خدمت راهنمایی برسیم. این مسیر باعث میشود جهانبینی ما ذرهذره تغییر کند. جهانبینی چگونه دیدنِ جهان بیرون و درون خودمان است. خدمت به ما کمک میکند دید ما نسبت به دیگران تغییر کند، به جای دیدن خطاهای دیگران مشغول دیدن خود و خطاهای خود میشویم. این اتفاق از خدمتهای کوچک شروع میشود و به خدمتهای بزرگ مانند راهنمایی میرسد.
به عنوان عضوی از کنگره، بفرمایید پندار، گفتار و اعمال شما چگونه معنای محبت را بازتاب میدهد؟
عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حسابی دارد. محبتی که واقعی باشد و از درون نشأت گرفته باشد حتی سنگ سیاه و قلب سیاه را نیز میشکافد. ما زمانی که محبتی میکنیم و کاری انجام میدهیم، نباید در قبال آن هیچ انتظاری داشته باشیم؛ اگر به این جایگاه برسیم، قطعاً موفق خواهیم شد. تا زمانی که از تاریکی و ظلمت عبور نکنیم، معنای روشنایی و محبت را نمیفهمیم و این یک واقعیت است، دقیقاً باید مانند؛ خورشید باشیم که بیمنت بر ما میتابد و گرما و روشنایی خود را در اختیار ما قرار میدهد.
خواهشمندم یک لحظهٔ تأثیرگذار از سفر اول یا دوم شما که مسیرتان را تغییر داد، عنوان کنید.
از آنجا که هنوز مدت زیادی نیست وارد کنگره شدهام، در مورد این موضوع از راهنمایم سؤال کردم، ایشان اینگونه پاسخ دادند: تأثیرگذارترین و عمیقترین لحظهٔ زندگی من، لحظهٔ دیدن آقای مهندس بود. در همان ثانیهای که نگاه ایشان را دیدم، معنای عشق برایم از یک واژه به یک حقیقت زنده تبدیل شد، عشقی که نه از احساسات سطحی بلکه از عمق جان برمیخواست. در آن لحظه فهمیدم چرا این مکان، خانهٔ امن انسانها است، چرا این آموزشها از دلِ جانِ یک انسان عاشق برخواسته است و چرا هزاران نفر به واسطهٔ همین عشق، دوباره متولد شدهاند. دیدن آقای مهندس برای من لحظهای بود که قلبم آرام گرفت و روحم معنای تازهای یافت، لحظهای که فهمیدم میشود انسان بود، میشود عاشق بود و با عشق، میتوان جهانی را تغییر داد. از آن روز به بعد، هر قدمی که برداشتم با یاد همان لحظه بود، لحظهای که مسیرم را روشن کرد و معنای واقعی عشق را به من آموخت.
مصاحبه کننده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم)
مصاحبه شونده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون یکم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)
ارسال مطلب: همسفر سمیه دبیر سایت
همسفران نمایندگی شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
127