English Version
This Site Is Available In English

قدردان داشته‌هایمان باشیم

قدردان داشته‌هایمان باشیم

جلسه هفتم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کمال‌الملک به استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر نرجس و دبیری همسفر آسیه با دستور جلسه «در کنگره‌۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟» روز سه‌شنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد. 

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکر و سپاسگزارم بابت جایگاه خدمتی که امروز نصیبم شد تا در خدمت همسفران نمایندگی کمال‌الملک باشم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. یک وقت‌هایی چیزهایی آدم می‌بیند که برایش درس و آموزشی دارد. در راه که به سمت این نمایندگی می‌آمدم معنای خدمت واقعی را بعد از مدت‌های طولانی که در کنگره خدمت کرده‌ام را حس کردم و در مسیر یک تلنگری به من زد. صحبت‌های آقای امین را می‌خواندم که دیده‌بان‌هایی که به شهرهای مختلف می‌روند درس‌های زیادی می‌گیرند و این مسیر ۴۵ دقیقه‌ای برای من درسی داشت که خدمت واقعی را کسانی انجام می‌دهند که راه‌های دور را انتخاب می‌کنند.

دستور جلسات کنگره به نظر من به طریقی به همدیگر ربط دارند. هفته پیش دستور جلسه بنیان کنگره۶۰ بود و آقای مهندس بیان کردند که کنگره‌ای که الآن هست با کنگره‌ای که در ابتدا شروع به کار کرد بسیار متفاوت است؛ خب سختی‌ها و چالش‌های بسیار زیادی برای خیلی از افراد بوده که الآن امروز به این صورت برای من همسفر یک بستر آماده رشد فراهم کرده است. صحبتم را از اینجا شروع کنم که در کلام الله و استادان آقای مهندس در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر بارها بیان کرده‌اند که کلام الله را بشکافید.

برای قدردانی و شکرگزاری در کلام الله آیه‌های بسیار زیادی داریم؛ ولی یکی از این‌ها خیلی برای من جالب بود. من هر بار با هر دستور‌ جلسه‌ای سعی می‌کنم آن را ربط بدهم و طبق فرمایش آقای مهندس معمولاً به کلام الله رجوع می‌کنم و در سوره انسان آیه سوم بیان می‌کند که إِنَّا هَدَينَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكراً وَ إِمَّا كَفُوراً و می‌گوید ما راه را هموار کردیم و راه را نشان دادیم که انسان خطا می‌کند حال یا شکرگزار خواهد بود یا نه.

من معصومه، من همسفر وقتی با این دستور جلسه مواجه می‌شوم باید از خودم بپرسم از چه چیزی قدردانی کنم؟ بر می‌گردم به ۱۲ سال پیش، زمانی که وارد کنگره شدم چه بودم؟ چه شدم؟ چه چیزی به دست آوردم؟ معمولاً قدردانی و سپاسگزاری از داشته‌هایمان است. از چیزهایی که به دست آورده‌ایم قدردانی می‌کنیم و بیهوده کسی از چیزی که به دست نیاورده سپاسگزاری انجام نمی‌دهد.

در مقابل حیات، نور، زندگی، عشق، محبت، حیثیت، شرف، آبرو و ... نمی‌شود چیزی برای قدردانی قرار داد، برای اشک‌هایی که تبدیل به لبخند شد، برای زندگی‌هایی که داشت از هم می‌پاشید و امروز می‌بینیم که بچه‌ها کنار پدر و مادرهایشان در کنگره هستند؛ چه طوری می‌شود جبران و قدردانی کرد؟ حالا قدردانی به صورت زبانی، عملی و قلبی است.

من بگویم خدایا شکرت بابت کنگره، خدایا شکرت بابت این‌که من در این جایگاه خدمت می‌کنم، خب خدا را شکر؛ ولی باید چه کار کنم؟ رسالت من همسفر چیست؟ آن خوبی، آن حال خوب و آن آرامشی که من به دست آورده‌ام قطعاً من همسفر باید در قدر و اندازه خودم آن را انتقال بدهم. یک فردی هست که وارد کنگره می‌شود و می‌بیند که پتانسیل آن را دارد، از علم کنگره استفاده می‌کند و تلاش خودش را می‌کند تا بتواند در قالب یک راهنما آموزش بگیرید و دیگری می‌بیند که آن استعداد را ندارد می‌آید و از کوچک‌ترین خدمت‌ها در کنگره استفاده می‌کند.

یک نفر هست که شرایط مالی خوبی دارد و بهترین بستر که همان لژیون سردار هست را انجام می‌دهد. یکی از اساس خلقت انسان قدردانی کردن او بوده است؛ یعنی خداوند می‌گوید: ای انسان چشم به تو دادم که نعمت‌های من را ببینی و پهنه گسترده نعمت‌های من را ببینی و حالا ببینم در مقابل آن می‌خواهی چه کار کنی؟ گوش به تو دادم که صوت الهی را گوش بدهی و در مقابل آن چه کار می‌کنی؟ من همسفر باید خودم را مورد چالش قرار بدهم که من به عنوان یک فردی که وارد کنگره شده‌ام الآن باید چه کار کنم؟

این‌که گفتم لژیون سردار؟ لژیون سردار برای همه این بستر را فراهم می‌کند حتی آن کسی که می‌گوید من توانایی ندارم؛ چرا من به اندازه و آن مقدار کم توانایی دارم و آن بستر رشد من را لژیون سردار در هر شعبه‌ای چه برای مسافر و چه همسفر باز می‌کند. قدردانی در کنگره خیلی چیزها را به من یاد داد که بدون تمنا و بدون چشم‌داشت بیرون از کنگره بتوانم تمام این آموزش‌هایم را کاربردی کنم.

راجع به این دستور جلسه صحبت خیلی زیاد است؛ چرا که هر روز از زندگی من همسفر کنار یک مسافر دنیایی از حرف و دنیایی از چالش هست و نمی‌شود برای ۵ دقیقه آن را در قالب صحبت و کلام بیان کرد. قدردانی کردن وظیفه من است که به صورت زبانی انجام دهم از راهنمای خودم و از مربی خودم، از تمامی خدمتگزاران، ایجنت، مرزبانان و ... تشکر به صورت پاکت که آقای مهندس به من یاد دادند.

زمانی می‌توانم از دروازه‌های وجودی خودم عبور کنم که بتوانم طبق سی‌دی بند یک سری بندهایی که من انسان دارم و باید بدانم الآن در مسیر زندگی کدام بند را از خودم جدا کنم؛ شاید من همسفر گره‌ام بند مالی باشد و لژیون سردار این فرصت را به من می‌دهد که در واقع من بتوانم این بند و گره را باز کنم. ان‌شاءالله که همه ما بتوانیم در حد و اندازه خودمان این کار را بکنیم؛ چون می‌گوید در حد و اندازه خودم؛ چون حد و اندازه هر کسی متفاوت است و بتوانیم هر کدام در هر جایگاهی قرار داریم و آن رسالتی که بر عهده ما است را به صورت تمام و کمال به جا آوریم.

طبق صحبت‌های خانم شانی که هفته گذشته در نمایندگی ابوریحان بودند نی‌گفتند که سعی کنیم تمام منابع کنگره۶۰ را همان‌طوری که هست به دیگران انتقال دهیم که خدای نکرده تحریفی در آن انجام نشود و ما هم این رسالتی که به عهده ما است را درست انجام دهیم.

اگر به هیچ طریقی نمی‌توانم قدردان باشم، اگر در شعبه‌ای قرار دارم با یک لبخند بتوانم از آن عزیز تازه‌واردی برای اولین بار وارد کنگره می‌شود استقبال کنم و این می‌شود یک قدردانی، روزی که من وارد کنگره شدم دفعه اول این طوری نبودم و آن لبخند را به تازه‌واردی که از این در وارد می‌شود ارزانی کنم.

اهداء لوح تقدیر به همسفران رشته ورزشی ایروبیک برای کسب مقام دوم در بوستان ولایت تهران 

تایپیست: راهنمای لژیون تغذیه سالم همسفر فاطمه
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر طیبه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کمال‌الملک تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .