English Version
This Site Is Available In English

قدر‌دانی، روش زندگی مسافران کنگره

قدر‌دانی، روش زندگی مسافران کنگره

سلام دوستان. ابوالفضل هستم، یک مسافر
در مورد موضوع مشارکت این هفته، که "طریق قدر‌دانی در کنگره شصت" است، باید به این صورت درک کنیم که موضوع فقط این نیست که ما باید به راهنمای خود، مرزبان و سرپرست شعبه احترام بگذاریم و آنان را در روزهای خاصی که مهندس دژاکام مقرر کرده‌اند، همراه با دلنوشته و پاکت، قدر بدانیم.

بلکه جدای از آن، باید بدانیم که تک‌تک افرادی که با خدمت کردن، مسیر رهایی ما را آسان می‌کنند، شایسته تقدیر هستند. از شخص میکروفن‌گردان گرفته تا آنانی که در آبدارخانه زحمت می‌کشند و کسانی که در واحد اوتی تلاش می‌کنند، همه را باید قدر بدانیم و احترام کنیم.

زیرا آنان بدون منیت، غرور و بی‌ریا زحمت می‌کشند تا ما بتوانیم سفر کنیم و به رهایی برسیم. پس قدرشناسی و احترام به آنان جزو وظیفه ماست و باید بدانیم که در کنگره کسی مجبور به انجام این کارها نیست. پس باید بدانیم که آنها برای ما خدمت می‌کنند و ما نیز باید همان‌گونه که از خدمات بهره‌برده‌ایم، به دیگران خدمت کنیم.


سلام دوستان. محمدرضا هستم، یک مسافر.
به نظر من، بهترین تعریف برای دستور جلسه در یک جمله این است که "قدردانی"، یعنی دیدنِ دست‌هایی که در تاریکی، چراغی روشن کردند.
من وقتی به کنگره آمدم، حتی نمی‌دانستم "تشکر" واقعی چیست. فقط می‌دانستم درد دارم و راهی نمی‌یابم. اما اینجا در کنار تسکین دردم، کم‌کم آموختم که قدردان نیز باشم و این قدردانی در کنگره، تنها یک "مرحله" نیست، بلکه یک "روش زندگی" است.

قدردانی یعنی اینکه داروی OT را سر وقت بخورم. در جلسه حضور پیدا کنم، حتی وقتی خسته‌ام. به حرف راهنمایم گوش کنم، حتی اگر چیزی در آن لحظه نفهمم. و اگر می‌توانم، جارویی دست بگیرم و گوشه‌ای را تمیز کنم.
چون با هر قدم کوچکی که در این مسیر برمی‌دارم، در واقع می‌گویم، "من می‌بینمتان"
می‌بینم آن سال‌ها که کنار خیابان، روی پیک‌نیک چای می‌خوردید و برایمان راه باز می‌کردید. می‌بینم راهنمایی را که شب‌ها بیدار ماند، تا پاسخ سؤال مرا بدهد. می‌بینم مرزبانی را که در سکوت از حریم جمع و به قول مهندسِ عزیز از جغرافیای کنگره، نگهبانی می‌کند.

پس قدردانی، نه فقط در یک گفتار، بلکه در حرکت و تداوم حرکت، در وفاداری به قوانین، در احترام به جایگاه‌ها و در انتقال این نعمت به کسی که هنوز در تاریکی دست و پا می‌زند، معنا پیدا می‌کند
باشد که نه فقط با زبان، بلکه با گام‌های استوار، قدردانان واقعی این راه باشم
با آرزوی رهایی‌ و جهانی شدن کنگره ۶۰

نویسندگان: مسافر ابوالفضل- لژیون پنجم
مسافر محمدرضا- لژیون دوازدهم

《 روابط عمومی مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک》

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .