نهمین جلسه از دوره سیونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی فردوسی مشهد به استادی همسفر مرضیه، نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر الهام با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا از خداوند سپاسگزارم که مسیر کنگره را به من نشان داد و راهی را برایم باز کرد که انتهای آن صلح و آرامش است؛ راهی که به من آموخت چگونه درست زندگی کنم. دستور جلسه امروز بسیار زیبا و پر معنا است. چگونه از کنگره قدردانی کنیم؟ ابتدا میخواهم درباره معنای قدردانی صحبت کنم. قدردانی یعنی چه؟ قدردانی یعنی قدر، اندازه و مقدار؛ یعنی من بتوانم اندازه چیزهایی را که دارم بدانم مثلاً: نعمتهایی که خداوند به من داده و محبتی که شامل حال من شده است؛ اگر بتوانم این نعمتها را درک کنم، آن وقت میتوانم شکرگزار خداوند باشم. به نظر من، زمانی میتوانم از خداوند شکرگزاری کنم که بنده خوبی باشم و بتوانم فرامین الهی را بهدرستی اجرا کنم، سپس شکرگزاری معنا پیدا میکند؛ اما فقط خداوند نیست که باید قدردان او باشم؛ بلکه باید از بندگان خداوند نیز، کسانیکه مرا یاری کردند، مسیر را نشانم دادند و باعث رشد، آگاهی و دانش من شدند سپاسگزار باشم. وقتی بتوانم از بندگان خدا قدردانی کنم درواقع شکرگزاری از خداوند را نیز بهجا آوردهام؛ چون خداوند از طریق همین انسانها به من لطف کرده است. آقای مهندس همیشه در سیدیها میفرمایند: ما میتوانیم در جشنهای مختلف مانند: گلریزان، راهنما، ایجنت، مرزبان و خدمتگزاران با دادن پاکت، قدرشناسی خود را نشان دهیم.
من به کنگره آمدم، آموزش دیدم، تجربه حال خوب و حسهای ناب را داشتم و با انسانهای خوب و پرانرژی آشنا شدم که حال من برایشان اهمیت داشت، حال وظیفه دارم من هم شکرگزار باشم. به عقیده من در کنگره باید خدمتگزار بود؛ یعنی همان خدمتی را که دریافت کردهام، به دیگران بازگردانم تا دِینی را که بر گردن خود دارم، ادا کنم.
من همسفر باید بدانم که آیا واقعاً قدردان کنگره هستم و توانستهام از آن قدرشناس باشم یا نه؟ هر کاری که از دست من برمیآید فرقی نمیکند چه باشد، باید برای کنگره انجام دهم، از خدمتهای کوچک شروع شده تا مسئولیتهای بزرگتر، از خدمت مالی گرفته و یا اینکه با قلم خود نوشتهای برای رشد کنگره بنویسم؛ حتی خواندن کتابها و مقالات آقای مهندس، شرکت در آزمونهای ماهانه یا گفتوگویی دلنشین با تازهواردین اینها همه خدمت هستند؛ حتی یک لبخند زیبا میتواند نوعی خدمت باشد. من باور دارم که خدمت کردن، پیش از هر چیز برای حال خوب خود من است، برای آن که حس درونم بهتر و انرژی من افزایش یابد.
آقای مهندس در جایی فرمودند: وقتی خدمت میگیری در اصل آرامش و رهایی را به خودت هدیه میدهی و رابطه مستقیمی دارد با اینکه علم و دانش شما بالا رفته باشد، هر چه آگاهی بالا برود، آن انرژی که از آن خدمت دریافت کردی قطعاً بالاتر است. من تجربهای در این باب بگویم؛ سال اولی که گلریزان شرکت کردم خیلی خوب بود، گلریزان سال بعد خیلی بهتر شد؛ اما گلریزان امسال بسیار متفاوتتر و عجیبتر برای من رقم خورد، زیرا با آگاهی بالایی که با توجه به صحبتهای آقای مهندس، استاد امین، پهلوانانی که قبل از گلریزان در شعبه مهمان بودند، صحبتهای دنورها و همه عزیزانی که راجع به بخشیدن عنوان میکردند با پیام تا نبخشید طعم بخشش را نمیفهمید، امسال در گلریزان وقتی کارت کشیدم چنان خوشحالی و فوران انرژی در من رخ داد، در یک لحظه احساس کردم از یک بندی آزاد شدم، بندی که مرا اسیر خود کرده بود. به نظرم آمد ترسی در وجودم بود که از من رها شد، همیشه واهمه داشتم مبلغی را پرداخت کنم و میزان آن را بالاتر ببرم، بعد از رها شدن از این اسارت فوران انرژی مانند؛ بغضی در گلوی من شکل گرفت که هر لحظه قصد داشت بترکد و با صدای بلند از کائنات، هستی و خداوند تشکر کنم، از این بند درونم رها شدم. واقعاً تجربه لذتبخشی شد که این حس زیبای بخشش را مدیون کنگره۶۰ میدانم.
آقای مهندس در وادی یازدهم میفرمایند: کسانیکه همیشه در حال بازپرداختِ آنچه دریافت کردهاند هستند، به چشمهای زلال میمانند و شادی و لذت درونشان جاری است؛ اما کسانیکه هیچگاه بازپرداختی ندارند و همهچیز را فقط برای خود و خانوادهشان میخواهند، همچون کویری شورهزارند، کویری که هیچ دانهای در آن کاشته نشده و همواره در انتظار طوفانی است که بیاید و هر چه هست را با خود ببرد.
از دیدگاه من کنگره مانند؛ مادری مهربان است که فرزند خود را در آغوش میگیرد، پرورش میدهد و با عشق بزرگ میکند، او روزبهروز رشد میکند و از آموزشهایی برخوردار میشود که در هیچ جای دیگری یافت نمیشود. مادر نیز از دیدن آرامش و رشد فرزند خود خوشحال است.
من به عنوان یک همسفر باید قدردان تمام این زحمات باشم و با خدمت کردن سپاسگزاری خود را نشان دهم. از راهنمای خود صمیمانه تشکر میکنم، واقعاً این مسیر پرفراز و نشیب را با همه سختیهایش برای من شیرین جلوه داند، همچنین از راهنمای تازهواردین خود، نیز بسیار سپاسگزارم. به یاد دارم جلسه دوم که به کنگره آمدم به من گفتند: تو در کنگره موفق میشوی. انشاءالله که گفته ایشان درست باشد و من بتوانم ویژگیهای لازم برای راهنما شدن را در خود پرورش دهم. از همین جا این تصویرسازی را به کائنات اعلام میکنم که من و مسافرم بتوانیم راهنما شویم؛ اگر فرمان آن از جانب خداوند صادر شود.
آقای مهندس میفرمایند: در دادگاه خداوند، انسانهایی که ناله میکنند رد میشوند، انسانهایی که صبور هستند، قبول میشوند و انسانهایی که شکرگزارند، شاگرد اول خواهند بود. انشاءالله همه ما بتوانیم در کنگره شاگرد اول شویم.
تقدیر از دبیر دوره قبل و معارفه دبیر دوره جدید

مرحله ۳۰ سیدی و ورود به سفر دوم جهانبینی همسفران زهرا، زهرا، راضیه، مهری، زینب و معصومه رهجویان همسفر محبوبه از لژیون پنجم

رهایی تغذیه سالم همسفر لیلا به راهنمایی همسفر محبوبه

رهایی ۴۰ سیدی و دریافت گل رهایی و مرحله ۳۰ سیدی و ورود به سفر دوم جهانبینی همسفر عزت به راهنمایی همسفر سمانه از لژیون دوازدهم

رهایی ویلیام همسفر مهدیه به راهنمایی همسفر مریم

تقدیر از اعضای تیم ایروبیک و آمادگی جسمانی

تقدیر از اعضای تیم شطرنج

تقدیر از اعضای تیم رشته ورزشی دارت

تقدیر از عضو رشته ورزشی تنیس روی میز

تقدیر از اعضای تیم رشته ورزشی بدمینتون
.jpg)
تقدیر از اعضای تیم رشته ورزشی بدمینتون
.jpg)
جلسه هماهنگی راهنمایان تازه واردین


مرزبان کشیک: همسفر نعیمه
تایپیست: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نوزدهم) و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)، همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1455