سلام دوستان میترا هستم همسفر
واژه قدردانی، یادآوری و شکرگزاری از داشتن نعمتی است که می تواند عشق، سلامتی، آگاهی، ایثار و… را به ارمغان بیاورد. در کنگره هم شاهد این اثرات خیر هستیم که انسانها بیدریغ و با تمام وجودشان سالیان سال، رنجها و سختیهای بیشماری را پشت سر گذاشتهاند تا جان دوباره به همنوعانشان ببخشند. بارها میاندیشم من که رهجویی تازه در راه هستم، چگونه این مسیر را برای ادامه و پویایی و قدردانی از این انسانهای والا و وارسته طی کنم؟ با اجرای آموزشها و فرامین، فرمانبرداری از راهنما، خدمتگزاربودن و دعای خیر به حلقه آنها بپیوندم. به امید آن روز.
سلام دوستان منیژه ع. هستم همسفر
قدردانی، سپاسگزاری و تشکر از خداوند برای داشتههایمان، عمل به دستورات و خواستههای او، استفاده درست از نعمتهایی که به ما ارزانی داشته است و همینطور سپاسگزاری از بندگان اوست. شکرگزاری از خداوند علاوهبر افزایش برکت در زندگی باعث ایجاد سلامتی روح و روان ما هم میشود. اگر ما به روزهای قبل برگردیم، گذشته خود را به یاد بیاوریم که در چه شرایط و جایگاهی بودیم و اکنون در چه مرحلهای هستیم، بدون شک بهتر میتوانیم از کنگره قدردانی کنیم. کنگره نعمت بسیار بزرگی بود که خداوند به همه ما ارزانی داشت؛ اگر نتوانیم آنطور که شایسته و سزاوار است قدردان این نعمت بزرگ باشیم قطعاً ضرر خواهیم کرد و آن را از دست خواهیم داد. آقای مهندس هم همیشه در سخنان خود به قدردانی و سپاسگزاری خیلی تأکید میکنند.
سپاسگزاری دارای سه مرحله است، اول در قلب بعد به زبان و در پایان با عملکردن باید این قدردانی و سپاسگزاری را انجام دهیم. یک رهجو با فرمانبرداری از راهنما و بقیه خدمتگزاران، رعایت حرمتهای کنگره و خدمت صادقانه خود در واقع از کنگره سپاسگزاری میکند. کسانی هم که سعی میکنند در آزمون راهنمایی قبول شوند و کسانی که عضو لژیون سردار میشوند این افراد هم اینگونه از کنگره قدردانی میکنند. شکر و قدردانی باعث افزایش اعتمادبهنفس ما میشود. کنگره هیچ نیازی به ما ندارد، این ما هستیم که به آن نیاز داریم. با سپاس فراوان از آقای مهندس که با قراردادن این دستور جلسه، هنر درست زندگیکردن را به ما میآموزند.
سلام دوستان سمیه هستم همسفر
بیشتر از یک ماه از زمانی که با تردید وارد کنگره شدم میگذرد، چه عجیب که ظرف همین مدت کوتاه، تردید و دو دلی جایش را به اینکه چگونه قدردان کنگره باشم داد. میخواهم قدردان تو باشم جوری که به بقایت کمک کنم؛ چراکه زندگیها با تو به بقا و پایداری رسیدهاند. این کار شدنی است. در کنار هم و با اتحاد، میتوانیم از تو، شعبهها و مجموعههایی با تعداد و وسعت بیشتر در جهان داشته باشیم تا اینکه انسانها و زندگیهای بیشتری به پایداری برسند و نورت چراغ راه گمشدگان بیشتری باشد. راستی چقدر خوب میشد میتوانستم راوی و پیامآور تو باشم، چقدر خوب میشد میتوانستم آموزشهایی که از تو گرفتم و میگیرم را به سلیسی و صریحی خودت به دیگری انتقال بدهم تا شاید مانند قطره کوچکی از دریا، ادای دین کرده باشم و قدردان تو باشم.
بیشتر که فکر می کنم، میبینم از زمانی که با تو آشنا شدم با سمیههای دیگری هم آشنا شدهام؛ مثلاً یکی از آنها خیلی مهربان است و دیگری شیطان و بازیگوش، یک سمیه خجالتی دارم که هنوز فرصت میخواهد برای دوستشدن، تصمیم دارم همه آنها را با تو آشنا کنم. میبینی تو باعث شدی دوستان بیشتری پیدا کنم؛ پس من هم برای قدردانی از تو میخواهم آموزشهایی که به من میدهی را به آنها بدهم تا آنها هم تجربهاش کنند. سپاسگزارم از تو دوست خوب کنگرهای من.
سلام دوستان اشرف هستم همسفر
قدردانی از منظر روانشناسی و علمی آثار قابل توجهی بر سلامت ما دارد؛ آثاری که اگر آنها را بدانیم، احتمالاً بیشازپیش شکرگزار و قدردان خواهیم بود. اگر توجه کنیم؛ حتی در بدترین و سختترین روزهای زندگی اتفاقات خوب و موهبتهای قابل توجهی برای قدردانی وجود دارد. اطرافیانی که ما را در شرایط سخت حمایت میکنند، بدنی که علیرغم فشارهای بسیار، هنوز شاداب و سالم است، سیبی برای چشیدن و پرندگانی برای دیدن وجود دارند؛ بنابراین برای شکرگزاری و قدردانی نیازی نیست زندگی ایدهآلی داشته باشیم و اما در کنگره۶۰ واقعاً نمیدانم چگونه میتوانم قدردان باشم. امیدوارم با فرمانبرداری و خدمتکردن بتوانم قدردان کنگره۶۰ باشم.
سلام دوستان ساناز هستم همسفر
بزرگترین شکل قدردانی، ادامه مسیر بهبودی و دوری از تاریکی و ضدارزشها است. هر فردی که از کنگره۶۰ کمک میگیرد و به موفقیت دست مییابد، نهتنها باید خود را در مسیر بهبودی نگه دارد؛ بلکه باید از راههای مختلف از جمله راهنماییکردن دیگران، خدمتکردن و حمایت مالی و معنوی به این فرآیند کمک کند. در واقع با هر اقدامی که باعث تداوم و گسترش این حرکت مثبت شود، میتوانیم از کنگره۶۰ به شکلی واقعی قدردانی کرده و نقش خود را در تحقق اهداف آن ایفا کنیم.
سلام دوستان منیژه گ. هستم همسفر
ابتدا خداوند را شاکرم که کنگره۶۰ را در مسیر زندگی من قرار داد و بعد از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تقدیر و تشکر میکنم که راه و روش درست زندگیکردن را توسط راهنمای گرانقدرم خانم معصومه برای من نمایان کردند. قدردانی به معنی سپاسگزاری و تشکرکردن است که در کنگره۶۰ به آن اهمیت زیادی میدهند. سپاسگزاری در کنگره رسم بسیار زیبایی است که آقای مهندس توسط خدمتگزاران به رهجویان آموزش میدهند. سپاسگزاری اینگونه است، در قلب تشکر میکنیم بعد به زبان میآوریم و در عمل آن را نشان میدهیم.
یک رهجو باید از راهنمای خودش قدردانی و تشکر کند و فرمانبردار فرامین او باشد. در لژیونهای مالی شرکت کند و خدمتهای صادقانه انجام دهد. با سعی و تلاش خود در آزمون راهنمایی شرکت کند تا راهنما شود و بتواند به عزیزان دیگر کمک کند تا این چرخه از کار نیفتد. به امید جهانیشدن کنگره۶۰
سلام دوستان سما هستم همسفر
از روزى كه وارد كنگره۶۰ شدم و با آموزشها آشنایی پیدا کردم، تمام سعى خود را کردم كه آنها را در عمل هم انجام بدهم. این کار نهتنها در زندگی و حال خوب من تأثير داشت؛ بلكه توانستم مسافرم را هم بهتر درک كنم و مسير را برایش هموارتر كنم. همه اين آموزشها و رشد من در كنگره بدون ذرهاى هزينه و توقع از جانب تکتک اعضای كنگره۶۰ و راهنماى عزيزم بود. در ابتدا برایم عجيب بود كه چه انسانهاى خالصى در اين محيط هستند كه بدون هیچگونه چشمداشتى ما را به سمت و سوى درست زندگىكردن سوق میدهند. در ابتدا نمىدانستم چطور مىتوانم حتی ذرهای کوچک از اين لطف بزرگ را جبران كنم تا اينكه متوجه شدم مىتوانم با خدمتكردن و كمک مالى قدردان كنگره باشم؛ البته كه همه اينها در برابر كمکهايى كه به ما میشد مثل قطرهای در دريا بود؛ ولى هميشه در ذهنم اين مىگذشت که كنگره خيلى بيشتر از اينها چه از لحاظ مالى چه آرامشى كه الان دارم به ما كمک كرده است و با كمک مالى و خدمتكردن به كنگره انسانهاى بيشترى مىتوانند به رهايى برسند، در زندگيشان آرامش داشته باشند و چه چیزی زيباتر از اين.
سلام دوستان رکسانا هستم همسفر
در وهله نخست خداوند را سپاسگزارم که مرا با مسیر کنگره آشنا کرد تا در زندگی خود، سفری متفاوت در مکانی مقدس با مسیری به سمت نور را در کنار آموزشهایی از جنس عشق، یکدلی و صداقت با یاری راهنمایان و خدمتگزارانی بیاجر و منت تجربه کنم؛ پس چه خوب است که در وهله نخست قدرشناس و قدردان زحمات کسانی باشم که آرامش، استقامت و بردباری را به زندگی من برگرداندند. زحماتی که سالیان سال کشیده شده تا مکانی امن را برای من و امثال من، بدون داشتن کوچکترین دغدغه یا نگرانی از اینکه چه اتفاقی برای خودمان و مسافرمان خواهد افتاد، بهوجود آورند. کمترین کاری که در قبال الطافی که از سوی کنگره؛ که مبرهن است از منبع قدرت الهی سرچشمه می گیرد، میتوانم انجام دهم این است که با رعایت قوانین کنگره، نظم و انضباط، احترام به راهنمایم و دیگر رهجویان، قدردان باشم. امیدوارم توفیق خدمت نصیب من شود و تا ابد خدمتگزار باشم؛ نه با حرف که با عمل، چه مادی چه معنوی، از خدمتگزاران کنگره باشم و بتوانم این عشق را به دیگران برگردانم. امید به قدرت مطلق و یاریاش دارم برای اینکه این مسیر را ادامه دهم.
رابط خبری: همسفر رکسانا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
128