English Version
This Site Is Available In English

کنگره همه چیز را به ما برگرداند

کنگره همه چیز را به ما برگرداند

سومین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهان‌بین شهرکرد؛ به استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر افشین، با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟» در تاریخ ۲۳ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، مرتضی هستم یک مسافر.  

در ابتدا خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر اجازه‌ی زیستن به من داد تا در میان شما آموزش بگیرم. حال و احساس این جایگاه متفاوت است؛ حالم خوب است و دوست دارم این حال خوب را با همه‌ی شما سهیم باشم. خدا را شکر می‌کنم که پایم به کنگره باز شد تا بتوانم به حال خوب جسمی برسم. از استاد عزیزم آقا جمشید تشکر می‌کنم که اجازه داد این جایگاه را تجربه کنم و به آن حس خاصی که همیشه به آن اشاره می‌کرد، برسم.  

دستور جلسه‌ی این هفته «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟» است. ما در زندگی همیشه با کسانی در ارتباطیم؛ پدر، مادر و دیگران که حواس‌شان به ما بوده است. هر وقت صحبت از سپاسگزاری می‌شود، دل و ذهن ما به سمت خداوند می‌رود و واقعاً هم ستایش شایسته‌ی اوست، چرا که تمام هستی آیینه‌ی تمام‌نمای اوست.  

ابتدا باید بدانیم ریشه‌ی کلمه‌ی «قدردانی» چیست. «قدر» به معنای میزان، جایگاه و منزلت است و «دانی» از دانایی می‌آید. شب قدر نیز نمونه‌ای از همین معناست؛ شبی که برکت و آرامش خداوند بر ما نازل می‌شود. ما ابتدا باید از خودمان قدردانی کنیم و قدر خود را بدانیم. بر اساس پیام وادی دوم، ما به هیچ خلق نشده‌ایم، حتی اگر خود چنین بیندیشیم. اگر قدر خود را بدانیم و درک کنیم که برای چه به این دنیا آمده‌ایم، بهتر می‌توانیم از دیگران قدردانی کنیم. این موضوع نیازمند دو فاکتور اساسی است: آگاهی و معرفت. آگاهی از طریق آموزش‌های کنگره حاصل می‌شود و معرفت زمانی است که دانایی کامل به تعادل می‌رسد.  

به عقیده‌ی من، اگر بدون هیچ دستاوردی فقط به کنگره بیاییم و برویم، این خود مصداق ناسپاسی است. روزی شخصی پیام کنگره را به من داد و مرا به این مکان آورد. در آن روز دیدم درها بر روی همه باز است، فضایی روشن و پاکیزه، افراد با لباس سفید و صورت‌های گل‌انداخته، و راهنمایانی با شال نارنجی. اگر از این فرصت استفاده نکنیم، ناسپاسی کرده‌ایم.  

من مدتی است در بخش OT خدمت می‌کنم و دیده‌ام راهنمایانی که به دلیل عدم حرکت درست رهجو، با سختی و مکاتبات فراوان مجبور شده‌اند پله‌های او را عقب ببرند. آیا این بی‌انصافی در حق راهنمایان دلسوز نیست؟ اما اگر رهجو دارو را به موقع مصرف کند و حضورش مرتب باشد، صورتش گل می‌اندازد و این خود مصداق قدردانی است. راهنما هیچ دستمزدی دریافت نمی‌کند، اما از رهایی رهجوی خود لذت می‌برد. پس قدردانی زبانی، قلبی و عملی لازم است. تشکر زبانی و ابراز محبت کافی نیست؛ باید در عمل رضایت راهنما را جلب کنیم. جشن‌های کنگره مانند گلریزان، همسفر و راهنما بهترین فرصت برای قدردانی هستند.  

چند روز قبل از آشنایی با کنگره تصمیم جدی برای خودکشی گرفته بودم، اما پس از ورود به کنگره آرام آرام احوالاتم بهتر شد. حقیقتاً کجا می‌توانستم چنین فضایی پیدا کنم که حرف‌های دلم را صمیمانه بزنم؟ اینجا مرا احیا کرد و زندگی دوباره به من داد. کنگره همه چیز را به ما برگرداند و ما باید نهایت قدردانی را داشته باشیم. امیدوارم خداوند لیاقت قدردانی کردن را به من بدهد تا بتوانم قدمی در خدمت بردارم و گوشه‌ای از زحمات استاد و راهنمای عزیزم و خدمات کنگره را جبران کنم.  

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، از همه‌ شما سپاسگزارم.

نگارنده: مسافر حامد لژیون ۱۱

عکاس: مسافر عارف لژیون ۱۰

تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .