جلسه چهارم از دوره اول سری کارگاههای هماهنگی راهنمایان و خدمتگزاران ویژه همسفران آقا کنگره۶۰ شعبه خواجو، با استادی همسفر کوروش، نگهبانی همسفر محمدرضا و دبیری همسفر ارسلان شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، کوروش هستم، یک همسفر.
«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.»
در کتاب وادیها، از وادی یک تا وادی چهار به گفته آقای مهندس بیشتر تمرکز بر تفکر است؛ اینکه چه باید بکنیم، چه میشود و اساساً در چه مسیری حرکت میکنیم. این وادیها بیشتر ما را درگیر نقشههای ذهنی و جهان ذهن میکنند.
در بخش دوم از سیدی وادی پنجم، ابتدا درباره قناعت صحبت میشود و سپس دوباره و عمیقتر به آن پرداخته میشود. الگوی اصلی ما در این موضوع، طبیعت است. طبیعت به ما نشان میدهد که چگونه با قناعت، بهترینها را خلق میکند.
پیشتر تصور ما از قناعت این بود که کمتر خرج کنیم، کمتر بخوریم و کمتر بپوشیم؛ اما این برداشت اشتباه است. قناعت یعنی بتوانیم از کمترین امکانات، بهترین بهره را ببریم. حتی میتوان در یک خانه کوچک، بهترین زندگی را داشت. در مقابل، افرادی هستند که خانههای بسیار بزرگ دارند، اما آنقدر با وسایل و اسباب و اثاثیه آن را شلوغ کردهاند که نهتنها آرامش ندارند، بلکه حتی امکان حرکت راحت هم برایشان وجود ندارد.قناعت یعنی استفاده درست از امکانات موجود و رضایت داشتن از آنچه داریم.
در بخش دوم، صحبت از صبر است. هر چیزی که با صبر به وجود بیاید، ماندگارتر و نتیجهبخشتر خواهد بود. در جامعه و حتی خانوادهها، افرادی را میبینیم که بسیار عجولاند؛ صبر ندارند، نمیتوانند حتی چند دقیقه منتظر بمانند. این افراد معمولاً در زندگی با مشکلات بیشتری مواجه میشوند و به اهدافشان نمیرسند، چون میخواهند خیلی زود به نتیجه برسند. به همین دلیل، کارهایی را که شروع میکنند، نیمهکاره رها میکنند. طبیعت بهروشنی این موضوع را به ما نشان میدهد. هیچ بذری بلافاصله به محصول تبدیل نمیشود. گندم را نمیتوان امروز کاشت و دو ماه بعد برداشت کرد. هر کاشتی، زمان و فرایند رشد خودش را دارد.اگر بتوانیم صبر را در زندگی پیشه کنیم، در بسیاری از مسیرها موفقتر خواهیم بود. یکی از جاهایی که انسان صبر را تمرین میکند، سیدینوشتن است. برای بسیاری از ما که به نوشتن عادت نداریم، نشستن و نوشتن حتی ده دقیقه هم دشوار است. اما همین تمرین، صبر انسان را افزایش میدهد و به ما یاد میدهد که برای رسیدن به نتیجه، باید زمان صرف کرد.
در ادامه، موضوع تجسس و قضاوت مطرح میشود. ما اغلب بدون هیچ حقی و بدون داشتن اطلاعات کامل، شروع به تجسس در زندگی دیگران میکنیم و سپس خیلی راحت حکم صادر میکنیم. در حالی که حتی قاضی و مأمور رسمی هم برای تجسس و قضاوت، پرونده، اطلاعات و دستمزد دارند.
ما معمولاً فقط بخش کوچکی از یک ماجرا را میبینیم و بر همان اساس، حکم صادر میکنیم. گاهی حتی سوءتفاهمی ساده، باعث قضاوتهای سنگین میشود؛ در حالی که اگر مستقیم و شفاف با طرف مقابل صحبت کنیم، متوجه میشویم اصلاً موضوع چیز دیگری بوده است.این رفتارها قطعاً در زندگی خود ما هم بازتاب خواهد داشت. اگر ما در زندگی دیگران تجسس و قضاوت کنیم، دیگران نیز در زندگی ما همین کار را خواهند کرد.
پس از آن، موضوع غیبت مطرح میشود. وقتی دور هم جمع میشویم و حرفی برای گفتن نداریم، غیبت آغاز میشود. غیبت نتیجه مستقیم تجسس و قضاوت است. اگر این دو را کنار بگذاریم، غیبت هم خودبهخود حذف میشود. چون چیزی برای گفتن باقی نمیماند.غیبت آنقدر ناپسند است که در تشبیه آمده، مانند خوردن گوشت برادر مرده است. بنابراین بهتر است ریشه را بخشکانیم؛ یعنی تجسس و قضاوت را کنار بگذاریم تا غیبت هم از بین برود.
در ادامه، به موضوع پسانداز پرداخته میشود. بسیاری تصور میکنند فقط افراد پولدار باید پسانداز کنند، در حالی که این برداشت اشتباه است. اتفاقاً بسیاری از افراد، با پسانداز کردن به ثروت رسیدهاند.در این زمینه، مطالعه کتاب ثروتمندترین مرد بابل بسیار توصیه میشود. یکی از پنج قانون طلایی این کتاب میگوید: ده درصد از هر درآمدی، متعلق به خود شماست.نه متعلق به فروشنده لباس است، نه سوپرمارکت و نه هیچکس دیگر. این سهم باید ابتدا کنار گذاشته شود؛ حتی اگر مبلغ آن کم باشد.در قانون دوم، به موضوع سرمایهگذاری آگاهانه اشاره میشود. متأسفانه برخی افراد بدون دانش کافی، سرمایه خود را وارد بازارهای پرریسک میکنند و گاهی تمام داراییشان را از دست میدهند. پسانداز و سرمایهگذاری باید با آگاهی، صبر و عقلانیت همراه باشد.
در بخش پایانی، به مفاهیم توکل، رضا و تسلیم پرداخته میشود. توکل یعنی هر کاری را با امید به خدا آغاز کنیم و نتیجه را به او بسپاریم. اگر اتفاقی برخلاف انتظار ما رخ داد، با رضایت و تسلیم آن را بپذیریم؛ چرا که خداوند بهتر از ما میداند چه چیزی به صلاح ماست.در اینباره، تجربهای شخصی دارم که نشان میدهد توکل همیشه به معنای راحتی نیست، بلکه گاهی در دل سختیها معنا پیدا میکند. اما مهم این است که در این مسیر، ایمان و آرامش خود را حفظ کنیم و به حکمت الهی اعتماد داشته باشیم.
امیدوارم توانسته باشم منظورم را بهخوبی منتقل کنم.
از اینکه به صحبتهایم گوش سپردید، سپاسگزارم.

تنظیم، عکس، ارسال: همسفر فرزاد لژیون دوم
گروه سایت همسفران آقا نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
156