پنجمین جلسه از دور ششم لژیون سردار، نمایندگی پروین اعتصامی اراک، با استادی راهنما، مسافر محسن، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه : «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم ؟»، روز یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محسن هستم؛ یک مسافر.
در ابتدا از راهنمای عزیزم، آقای حبیب، و همچنین از راهنمای درمان سیگارم، آقای محسن، صمیمانه تشکر میکنم. اگر امروز در این جایگاه هستم و توفیق حضور و خدمت در کنگره را دارم، همه از برکت زحمات این دو بزرگوار است و حقیقتاً جبران آن برای من ممکن نیست.
از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان نیز قدردانی میکنم که این بستر ارزشمند را فراهم کردند تا من بتوانم به حال خوش برسم و در جمعی قرار بگیرم که درباره دردهایی صحبت میشود که بیرون از این فضا کمتر کسی جرئت یا آگاهی پرداختن به آنها را دارد. خدا را شکر میکنم که چراغ کنگره روشن است و ما در این مسیر کنار هم قرار گرفتهایم.
در خصوص دستور جلسه « در کنگره60 چگونه قدردانی میکنیم»، برداشت من این است که قدردانی پیش از هر چیز، دیدن است. اینکه ببینم چه کسانی و چگونه به من خدمت میکنند؛ از مال، جان، وقت، شغل و آسایش خود میگذرند و در گرما و سرما حاضر میشوند تا من آموزش بگیرم. اگر این دیدن اتفاق نیفتد، قدردانی هم شکل نمیگیرد.
قدردانی فقط گفتن «دستت درد نکند» نیست؛ این تنها بخشی از ماجراست. اصل موضوع این است که من در درون خودم بفهمم چه چیزی دریافت کردهام و تشکر من از سر عادت نباشد، بلکه از روی پذیرش و درک باشد. همانطور که جناب مهندس میفرمایند، قدردانی سه رکن دارد: دانستن ارزش کار دیگران، بیان آن در گفتار، و مهمتر از همه، نشان دادن آن در عمل.

در کنگره این سه رکن به ما آموزش داده میشود. اینکه فقط بیایم و برویم کافی نیست؛ باید وقت بگذاریم، آموزش بگیریم و آن را در زندگی پیاده کنیم. آنچه کنگره به من میدهد، به اندازه فهم و درک من است. تا جایی که زبان جواب میدهد میتوانم توضیح بدهم، اما بعد از آن، تنها عمل است که اثر میگذارد.
نمونه روشن این موضوع، لژیون سردار و موضوع بخشش است. بخشش فقط مالی نیست؛ بخشش از عمق وجود میآید. تغییر من، نوع رفتارم، میزان گذشتم و نحوه برخورد من با دیگران، همه نشانههای این بخشش هستند. این تغییرات را شاید خودم متوجه نشوم، اما اطرافیانم در خانه و محل کار بهخوبی میبینند.
قدردانی واقعی از کنگره این است که آنچه اینجا یاد میگیرم را در بیرون اجرا کنم. اگر در لژیون سردار از بخشش صحبت میشود، در محل کار هم بتوانم ببخشم، گذشت داشته باشم و به دیگران کمک کنم. اگر این اتفاق نیفتد، یعنی فقط آمدهام و رفتهام.


لژیون سردار تمرین زندگی است. ما اینجا تمرین میکنیم تا بیرون از کنگره انسان بهتری باشیم. ممکن است امروز چیزی نصیب من نشود، اما اگر نقش خودم را درست بازی کنم، در سفر دوم و در ادامه مسیر، ثمره آن را خواهم دید.
خدا را شکر میکنم که معلمان بزرگی چون جناب مهندس و استاد امین داریم و میتوانیم از آموزشهایشان بهره ببریم. نمونه بارز بخشش، خودِ جناب مهندس هستند که دانش و مقالاتشان را بدون چشمداشت در اختیار همه قرار دادهاند.
به نظر من، لژیون سردار آزمونی است که هر ماه از ما گرفته میشود؛ هرکس به اندازه جایگاه و درک خود. همانطور که برداشت یک تازهوارد با کسی که سالها در کنگره بوده متفاوت است.
خدا را شکر میکنم که امروز نیز توفیق حضور در لژیون سردار را داشتم و از آموزش دوستان استفاده کردم.
ممنون که به صحبتهایم گوش دادید.
عکس: مسافر معین، (لژیون یازدهم)
تایپ، ویراستاری، تنظیم و ارسال:
مسافر محمدرضا، (لژیون دوازدهم)
«مسافران نمایندگی پرویناعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
758