ناسپاسی جلوی رشد انسان را می‌گیرد

جلسه ششم از دور چهارم کارگاه های آموزشی لژیون سردار نمایندگی امام قلی خان دولت آباد، با دستورجلسه «چگونه در کنگره60 قدردانی کنیم؟» با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر محمد، دبیری مسافر محمدرضا و خزانه داری مسافر مجید در روز یکشنبه 23 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. از نگهبان لژیون سردار، دبیر، خزانه‌دار و گروه مرزبانی بسیار سپاسگزارم که اجازه خدمت را به بنده دادند. مطالبی را برای دستورجلسه ی امروز آماده کرده بودم اما به دلیل اینکه نزد آقای قاسم فخاری نشسته بودم القائات مثبتی به بنده شد. خاطرم می‌آید در زمان مصرفم نزد شخصی نشسته بودم، که او برایم داستانی را تعریف کرد؛ یک ببر باردار ماده به یک گله گوسفند حمله کرد. در این میان، توله‌ اش به دنیا می‌آید و خودش بر اثر خونریزی تلف می‌شود. توله ببر با آن گوسفندان بزرگ می‌شود. جثه‌اش بزرگ شد اما به دلیل اینکه علف می‌خورد، بسیار بدن ضعیفی داشت. چندین سال بعد یک ببر نر به آن گله حمله می‌کند و می‌بیند که یک ببر میان این گوسفندان وجود دارد. دنبالش می‌کند تا سرانجام او را در یک گوشه‌ای گیر می‌اندازد. توله ببر از ترس به خودش می‌لرزید. ببر نر یک تکه گوشت مقابل توله ببر می‌اندازد. توله ببر به دلیل اینکه سال‌ها علف می‌خورد نمی‌توانست آن گوشت را بخورد. ببر نر او را کنار یک برکه آب می‌برد و به او می‌گوید در آب نگاه کن. توله ببر وقتی نگاه می‌کند متوجه می‌شود که خودش نیز به شکل آن ببر نر می‌باشد. آن زمان دوباره ببر نر یک تکه گوشت مقابلش می‌اندازد. وقتی توله ببر تکه گوشت را خورد یک انقلابی درونش رخ داد. به عبارتی آن خصلت اصلی اش درونش بیدار شد. کنگره ۶۰ دقیقاً همین کار را با ما کرد. چرا که انسانیت و انسان بودن ما را به ما نشان داد و به ما آدرس خودمان را داد و اینکه باید با چه انسان‌هایی رفت و آمد کنیم. اگر کمی دقت کنیم در می‌یابیم که در زمان مصرف، ما نیز همانند همان توله ببر بودیم. خدا را شکر به کنگره ۶۰ آمدیم و الان با چهره‌های بشاش  و سرحال در کنار یکدیگر در حال آموزش گرفتن هستیم. توانایی‌هایی که در وجودمان بوده را به بهترین نحو می‌توانیم به کار بگیریم. آقای مهندس بارها به این نکته اشاره کرده‌اند که کنگره ۶۰ تنها کاری که می‌کند آدرس ما را به خودمان می‌دهد. حال در قبال این کار ما چگونه می‌توانیم قدردان باشیم. آرامشی که اکنون داریم را چقدر می‌توان روی آن ارزش گذاشت. اگر کمی تفکر کنیم می‌فهمیم که هیچ ارزشی نمی‌توان روی این‌ها گذاشت. اما کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که قوانین کنگره ۶۰ را مو به مو انجام دهیم. اگر ما قوانین کنگره ۶۰ را درست اجرا نکنیم اسم آن را نیز بدنام می‌کنیم. البته عده محدودی هستند که قوانین را اجرا نمی‌کنند. از دیگر کارهایی که می‌توانیم برای کنگره ۶۰ انجام دهیم خوردن دارو سر وقت و انجام فالو آپ ها سر موقع خودش می‌باشد؛ در ادامه قدرتمندتر می‌شویم و انتظارها از خودمان هم بیشتر می‌شود. و بایستی خدمتگزار بشویم. شما می‌دانید کنگره ۶۰ یک مکانی است که مردم نهاد می‌باشد. همه ما بایستی به همدیگر کمک کنیم یعنی منابع مالی از بین خود اعضا می‌باشد. کنگره ۶۰ هر روزه به من آگاهی‌های ناب می‌دهد و سطح آگاهی من را هر روز بالاتر می‌برد. بنابراین همگی در قبال کنگره ۶۰ مسئول هستیم. ایجنت، راهنماها و تمام کسانی که اکنون در حال خدمتگزاری می‌باشند می‌توانستند هنگامی که رها شدند از کنگره ۶۰ بروند. اما چرا ماندگار شدند؟ دلیلش این است که چرخ کنگره ۶۰ به خوبی بچرخد. تا انسان‌هایی که همانند بنده که روزی مصرف کننده بودم بتوانند به اصل خودشان بازگردند. قبل از اینکه به کنگره ۶۰ بیایم بسیار پایین‌تر از حد صفر قرار داشتم، چرا که در جامعه، خانواده و هر جای دیگری هیچ جایگاهی نداشتم. اما کنگره ۶۰ به بنده کمک نمود تا بتوانم به جایگاه اصلی خودم بازگردم. خدا را شاکرم که امروز در جایگاهی قرار دارم که هر کاری را بخواهم می‌توانم با خیال راحت انجام دهم. اما اگر چشم خودم را روی این موضوعات ببندم واقعاً انسان ناسپاسی می‌باشم. و این را بدانید که ناسپاسی جلوی رشد انسان را می‌گیرد. کنگره ۶۰  نیازی به کمک مالی من و شما ندارد اما اگر کمک نکنم، من هستم که بازنده می‌باشم. ما خیال می‌کنیم هر کمک مالی به کنگره ۶۰ می‌کنیم بایستی به همان صورت مالی به ما بازگردد. اما اینگونه نیست. چرا که گاهی اوقات به صورت‌های دیگری به زندگی ما باز می‌گردد. فقط کافیست چشم خود را باز کنیم و با دقت نگاه کنیم کنگره ۶۰ چه امکانات خوبی را در اختیار ما قرار داده است. آقای مهندس بارها فرموده‌اند: یک قسمت، تشکر با زبان، یک قسمت با قلب و یک قسمتش نیز با پاکت می‌باشد. حال اگر من مسافر هنگامی که وارد نمایندگی می‌شوم یک خسته نباشید و خدا قوت به خدمتگزاران بگویم که چیزی از بنده کم نمی‌شود. بلکه به من نیز اضافه هم می‌شود. مهمترین قسمتی که من می‌توانم به کنگره ۶۰ کمک کنم، همان خدمتگزار بودن است. به کنگره ۶۰ خدمت کنید و در خدمت کردن از یکدیگر نیز سبقت بگیرید. اما در این سبقت گرفتن بایستی عمل سالم باشد و عمل به ظاهر نیک نباشد. دست در دست همدیگر بگذاریم تا کنگره ۶۰ هر روز بتواند پیشرفت کند، تا انسان‌هایی که درگیر این بلای خانمان سوز هستند بتوانند به کنگره ۶۰ ورود کنند و دوباره نور به زندگی‌شان بتابد و همانند ما به اصل وجودی خودشان بازگردند. چند دقیقه قبل آقای اعتباریان به بنده فرمودند: «بنده چون عاشق خدمت کردن بودم، به دلیل اینکه کلینیک‌ها تعطیل شد نزد آقای سلامی رفتم و به ایشان گفتم شما فقط به بنده بگویید تا من حتی سرویس‌های بهداشتی را تمیز کنم؛ یا هر خدمت دیگری که در نمایندگی باشد را من با تمام وجودم انجام می‌دهم». این خیلی مهم است که اگر هدف خدمت کردن باشد مهم نیست در چه جایگاهی باشد. پس در این راه کوتاهی نکنیم و از حواشی فاصله بگیریم و به دنبال چراهایی که به ما هیچ ربطی ندارد نباشیم؛ به دنبال آن چرای اصلی باشیم. تنها مکانی که می‌تواند ما را از این چراهای بی‌ربط عبور دهد همین کنگره ۶۰ است. فقط در راستای هدفمان با اجرای قوانین کنگره ۶۰ حرکت کنیم. یک رهجو اگر تمام قوانین کنگره ۶۰ را اجرا کند، رنگ رخسارش نشان می‌دهد که در چه مسیری در حال حرکت است. در پایان انشاءالله سعی کنیم تمام قوانین را اجرا کنیم تا هم خودمان و هم سیستم کنگره۶۰ در حال حرکت باشد. متشکرم که به صحبت هایم توجه نمودید.