همانگونه که میدانیم، کنگره۶۰ برای هفتههای سال تحصیلی، جلسات آموزشی گوناگون برای کارگاهها و کلاسهای خود در نظر گرفته شده است. هر یک از این موضوعات در سطح مورد نیاز است و به مدت یک هفته در کارگاههای آموزشی خصوصی و عمومی، در کلیه نمایندگیها در آن گفتوگو و تبادل نظر، انجام میشود. تمام این دستورات خود، دارای بار آموزشی خاص بوده و افراد و همسفران کنگره لازم است تا در مورد آن آگاهی و شناخت لازم برسند و آن را بهصورت کاربردی، در جهت درمان و رسیدن به تعادل، به اجرا درآورد.
شکرگزاری و قدردانی یکی از همین موضوعات است و شاید یکی از مهمترینها در فرهنگ ما و سایر فرهنگهای ملل، شکرگزاری و قدردانی میباشد؛ که دارای اهمیت بوده و در بسیاری از فرهنگها، مراسم و آیینهای مربوط به خود نیز میباشد. اولین برداشت از مفهوم شکرگزاری، تشکر، سپاس و قدردانی است.
این سوال مطرح می شود که از چه کسی تشکر و قدردانی کنم؟ شاید اولین جواب به این سوال، خداوند باشد. خداوندی که نعمتهایی بیشمار به ما داده است. خداوندی که نعمتش را بر ما تمام کرده است، ما را از نیستی و عدم، به هستی و بودن آورده است. شاید مفهوم آن را ندانیم؛ اما در کتاب حال خوش (به قلم مهندس حسین دژاکام) آمده است که بودن، بزرگترین نعمت خداوند است.
قدرت جسم، جسم، فیزیک و اندام بسیار پیشرفتهای را به ما داده است. ما تنها موجودی هستیم که به راحتی روی دوپا راه میرویم و میتوان آن را با دو پا که داریم مقایسه کرد. روی دوپا، بسیاری از حرکات آکروباتیک را انجام میدهیم که سایر موجودات نمیتوانند. ما موجودی هستیم که؛ میتوانیم در یکزمان، چند کار را باهم انجام بدهیم، راه برویم، موزیک گوش کنیم، صحبت میکنیم، چیزی میل کنیم و خیلی چیزهایی که سایر موجودات نمیتوانند. تنها موجودی هستیم که قادریم در تمام شرایط آب و هوایی زمین زندگی کنیم، از سرمای کشنده قطب و روز و شبهایی که ماهها طول میکشد تا مناطق حاره و استوایی و جنگلهای انبوه با گرمای شدید، از حضور در اعماق اقیانوسها گرفته شده تا زندگی در ایستگاههای فضایی. ما تنها موجودی هستیم که میتوانیم از تمام خوراکها، گیاهی و غیر گیاهی استفاده کنیم و شاید موجود باشد، چنین تنوع غذایی نباشد.
انسان، زیباترین و پیشرفته ترین فیزیک و اندام را در بین جانداران دارد. زیباترین پوست، زیباترین اندام، زیباترین چشم، زیباترین صورت و زیباییهای خاص به فرد دیگر. از همه اینها گذشته، انسان قدرتی مافوق تمام موجودات دارد و آن قدرت و ویژگی به نام روح است. که فقط به انسان داده شده است. ما دارای اختیار هستیم که دیگر قدرت نداریم، ما صاحب تفکر، اندیشه و حس قوی هستیم. ما میتوانیم زندگی خود را به گونهای که میخواهم تغییر دهیم، مسیرهایی که در برنامهای از پیش تعیینشده باقی میمانند، زندگی میکنند و نمیتوانند آن را تغییر دهند. اینها خلاصهای از نعمتها و امکاناتی هستند که در اختیار ما قرار میگیرند.
شاید معدودی از انسانها قدر این داشتهها را میدانند و بسیار انسانهایی هستند که با تفکر و جهانبینی نادرست، نهتنها اندازه این نعمتها را نمیدانند و سپاسی بابت آن بهجای نمیآورند، بلکه با سرعت تمام در جهت تخریب و نابودی آن حرکت را میسازند و بر اساس یک جمله و دیدگاه فوقالعادهای که میگویند: خدا میداد که این جمله و این دیدگاه چقدر شیطانی است. قدرت مطلق، در طراحی و خلق ما، انرژی و دقت فوقالعادهای را بهکاربرده و به تعبیری، سنگ تمام گذاشته است. حال، بقیه تزئینات آن با ماست. ما جسم و دارایی خود را باید در نظر بگیریم و به آنها احترام بگذاریم و در بهترین و زیباترین و سالمترین حالت ممکن نگهداری کنیم؛ زیرا اینها امانت خداوند نزد ماست.
اگر انسان با تمام این زیباییها، در صراط مستقیم نباشد و بهطرف ضد ارزشها حرکت کند، تمام این زیباییها به زشتی تبدیلشده و زشتترین مخلوق خداوند میشود. رمز زیبایی برای انسان، بودن در صراط مستقیم و حرکت به سمت ارزشها و دوری از ضد ارزشها است.
هر کس چیزی به ما بدهد و ببیند که ما برای آن چیزی که نیستیم و یا خودمان هدیه میدهیم و یا چیزی به کسی بدهیم و ببینیم که برای آن ارزشی قائل نیست، چقدر ناراحت میشویم و این برایمان نوعی بیاحترامی میشود و سعی میکنیم دیگر تکرار نکنیم و به آن فرد، هدیه و یا هر چیز دیگری ندهیم. ناسپاسی و ناشکری، سم مهلکی است که زندگی ما را نابود میکند.
خدا نکند انسانی ناسپاس و ناشکر باشد چرا که؛ سیستم روزگار و کائنات داشتههایش را که برای آن ارزش قائل نیست، یک به یک از او میگیرد. برای قدرت مطلق بسیار مهم است که، ما چگونه با آن برخورد کنیم، اگر شکرگزاری داشته باشیم که خداوند به آنها برکت میدهد و بیشتر میشود، اما اگر ناسپاس آنها را از ما پس میگیرد.ما باید خوشلباس، زیبا، ورزشکار، سالم و خوشحال باشیم، اما نه برای تفاخر، بلکه برای ادای احترام و قدردانی و سپاسگزاری از کسی که آنها را به ما داده است. همه انسانها این مشخصات را دوست دارند، خداوند نیز دوست دارد. به قول آقای مهندس هر چیزی که خداوند دوست دارد ما انسانها آن را دوست داریم و هر چه ما انسانها دوست داریم، هم خداوند دوست دارد. هر چه ما دوست نداریم، خداوند هم دوست ندارد. ما زیبایی را دوست داریم، راستی و درستی را دوست داریم، تمکن مالی را دوست داریم، احترام به دیگران را دوست داریم. خداوند هم همه اینها را دوست دارد. ما زشتی، دروغ، ناراستی، فقر و بدبختی را دوست نداریم، خداوند هم اینها را دوست ندارد؛ بنابراین، شکرگزاری و سپاسگزاری از خالق، موضوعی نیست که بتوان از آن عبور کرد.
اگر مصرفکننده مواد مخدر بودیم و آرزوی درمان و رهایی داشتیم و یا مسافری داشتیم که آرزویمان رهایی و درمان او بود، حال که به رهایی و درمان رسیدهایم، آیا شکر خداوند را داریم؟ آیا شکرگزاری و سپاس، فقط از خداوند است؟ آیا من باید بگویم که شکرگزاری، و قدردانی برای خداوند است. اصولاً هر کاری که خداوند بخواهد ما انجام دهیم، از طریق انسانها انجام میشود. انسانهای بیشماری هستند که مربی، معلم، استاد، راهنما، یا ولی ما هستند، آیا نباید از آنها تشکر و قدردانی کرد؟
بزرگی میگوید: اگر تشکر و شکرگزاری از مخلوق خداوند را بلد نیستیم و بهجای نیاوریم، مفهومش این است که شکرگزاری از خداوند را نیز بلد نیستیم. به قول بزرگی دیگر: اگر حق را در خلق درنیابی، بیابی خانه، اما در، نیابی.
یکی از آموزشهای مهم کنگره۶۰ در مبحث شکرگزاری است؛ که ما تشکر از انسانها را میآموزیم و شکر به جای میآوریم و عمل کنیم. اگر این موضوع را یاد بگیریم و عمل کنیم، آن موقع است که اگر بگوییم الهی شکر، این الهی شکر، یک شکر واقعی و ارزشمند است که پیشنیازهای آن رعایت و گذرانده شده است. در غیر این صورت، یک کلمه خدا را شکر خشک و خالی است که ارزشی ندارد.
«الا الانسان لربی لکنود، ان الانسان لربی لکفور» انسان موجودی است که به رب خود ناسپاس است، انسان موجودی است که رب خود را فراموش میکند. انسان موجودی است که رب خود را پنهان میکند. خداوند «رب العلمین» است. ما رب و مربی را در سطح پایینتر نیز میتوانیم مشاهده کنیم. بسیارند انسانهایی که مربیان و آموزش دهندهگان خود را فراموش میکنند و حتی پنهان میکنند. اگر با آموزش مربی به جایی میرسد، میگوید خودم میرسم و از مربی خود که به او آموزش میدهد چیزی نمیگوید.
«الا الذین آمنو و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر و تواصوا باالمرحمه»
به جز عده قلیلی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام میدهند، اعمالشان به صلح و دوستی منتهی میشود. دیگران را به صبر به راستی، درستی و محبت توصیه میکنند.
ما بهعنوان یک انسان، آیا از والدین خود که مربی ما بودهاند، تشکر، قدردانی و سپاسگزاری میکنیم؟ آیا از معلمان خود سپاسگزاری میکنیم؟ آیا از کمک راهنما یا راهنمای خود قدردانی میکنیم؟ آیا از نمایندگی مرزبانان بسیار زحمت میکشند، تا ما در آرامش و امنیت کامل سفر کنیم و به رهایی برسیم تشکر میکنیم؟ اگر یک روز، چایی که به ما میدهند رنگ و طعمش خوب نباشد، آیا از آن ها قدردانی می کنیم؟ آیا از دیدهبانان کنگره که در بخشهای مختلف خدمت میکنند تا کنگره۶۰، بدون کوچکترین توقفی به کار خود ادامه دهد، قدردانی میکنیم؟ آیا از نگهبان کنگره، کسی که بنیان کنگره۶۰ که سفرمان را از طریق کنگره۶۰ به دست آوردهایم، و به واسطه اوست، قدردانی میکنیم؟
اینها سؤالاتی است که اگر جوابمان به آنها مثبت است، بدانیم که الفبای قدردانی را آموختهایم و شکرگزاریمان از قدرت مطلق انشاالله مقبول میافتد.به قول نگهبان کنگره۶۰، در مقابل خدمتی که دیگران به ما میکنند، زبانمان قاصر است، من نمیدانم چگونه تشکر کنم، زبانم الکن است. آری زبانمان الکن است، زبانمان قاصر است، اما خیلی کارهای دیگر هست که میتوانیم انجام دهیم. میتوانیم با هدیه و یا هر طور که صلاح میدانیم از انسان هایی که به ما خدمت کردهاند تشکر و قدردانی کنیم.
در مقابل کنگره۶۰ که به صورت رایگان ما را به درمان و رهایی رسانده است، به چه زبانی تشکر کنیم، میتوانیم با زبان کمک به کنگره، قدردانی کنیم؟ آیا کنگره۶۰ برای گذران امور خود به مال ما نیاز ندارد؟ پس اگر بخواهیم قدردانی کنیم راه باز است. این گوی و این میدان است. امیدواریم خداوند به همه ما توفیق دهد که بتوانیم شکرگزاری ، تشکر و قدردانی از بندگان خدا را بیاموزیم و عمل کنیم.
در زندگی لحظات و رویدادهایی وجود دارد، که در زیبایی آن هیچ شک و تردیدی نیست. یکی از این زیباترین ها، لحظه ای است که در حال شکرگذاری و تشکر از خداوند و از مخلوق خداوند هستیم.
به راستی که خداوند چقدر لذت میبرد از این لحظات،همانگونه که ما لذت میبریم و خداوند به ما اعضای کنگره۶۰ چه نعمتی ارزانی داشته است، نمیدانم، آیا تا به حال فکر کردهاید که آیا انسانی پیدا میشود که به اندازه ما دست شادی بزند؟، به اندازه ما تبریک بگوید؟ و به او تبریک بگویند؟، به اندازه ما شیرینی جشن میل کند؟، به اندازه ما کادو بگیرد و کادو بدهد؟
این ها رنگ و بوی بهشتی دارند، همانطور که خداوند در کلام الله شریف می فرماید: در بهشت سخن لغو و بیهوده نمیشنوید. آنجا چیزی که میشنوید سلاماً سلاما است .
انسانی که در صراط مستقیم است ، انسانی که پیرو قوانین الهی است ، انسانی که میتواند از تاریکی و ظلمات اعتیاد عبور کند و به بهشت سلامتی، زندگی و روشنایی برسد، شایسته چنین شرایطی است.
خداوندا دریا و آسمان و دشت، پوشیده از رقصنده های آسمانیست و روح نا آرام ما خواستار رهایی، نه از خلاصی، بلکه دیدار معشوق است، خداوندا تنها تو را میستاییم و تنها تو را ستایش میکنیم برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر،شکر
منابع:سخنان دیدهبان محترم آقای علی خدامی و سایت کنگره شصت
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر کوثر
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)دبیر سایت
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
90