سلام دوستان. محمد هستم یک مسافر
به نام قدرت مطلق، خداوند بخشنده مهربان.
با سپاس بیپایان که در اوج ناامیدی و در قعر تاریکیهای اعتیاد و ظلمات، نوری را برایم نمایان کرد؛ نوری که انواری از وجود پر مهر و محبت و زیبایی و امیدواری و حیات دوباره را نوید میداد.
با سپاس و درود به جناب مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان، که با بزرگواری و ژرفاندیشی، چراغی را روشن کردند و سفرهای را گستراندند که پر از نعمتهاست.
برای من که از فرمان سرپیچی کردم و از بهشتی که در آن زندگی میکردم خارج شدم و خود را وارد جهنم اعتیاد و دوزخ کردم، آیا خداوند خواست به من بفهماند که ناسپاسی و ناشکری چه پاسخی دارد؟
حال، برای اجازه ورود به کنگره ۶۰ و بهشتِ احیای انسانی و زندگی دوباره خودم و خانوادهام را هزاران بار شکر و سپاسگزاری میکنم. امیدوارم خداوند لیاقت انجام خدمت سالم و معرفتِ شناخت کنگره ۶۰ و آرامش و آسایشی را که به من ارزانی داشته، به من عطا فرماید.
بودن در کنگره، خود نوعی قدرشناسی و سپاسگزاری از همه عزیزانی است که در این راه زحمت کشیدند و این چراغ نورانی را به دست ما دادند. باشد تا یاریمان کند که بتوانیم چراغ راه دیگران باشیم. آمین.
با سپاس مجدد از مهندس بزرگوار و خانواده ایشان، و سپاس از همه پیشکسوتان، راهنمایان گرامی و همه خدمتگذاران در باغ بهشتِ جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰.
سپاس.
سلام دوستان. محمد هستم، یک مسافر.
ابتدا باید قدردان خداوند باشم که کنگره را در مسیر زندگی من قرار داد و من توانستم در مسیر درمان اعتیاد قرار گیرم. قدردان زحمات بیدریغ جناب مهندس دژاکام هستم که در طی این ۲۸ سال، زندگی خود و خانواده محترمشان را وقف کنگره کردهاند.
منی که سلامتی جسم و روانم را مدیون کنگره هستم، باید نسبت به معرفی و انتقال این متد درمان به انسانهای دردمندی مثل خودم، تمام سعی خود را بکنم.
من، به عنوان رهجو، باید فرمانبردار راهنمای خود باشم و از زحمات بیمزد و منتای که برای من و امثالم میکشد، تشکر و قدردانی کنم و شکرگزار احیا شدنم باشم. شاعر میفرماید:
«شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت از کفت بیرون کند.»
به نظر من، کنگره ۶۰ راه درازی در پیش دارد و بزرگترین آرزو و هدف بنیان کنگره، جهانی شدن این متد درمان است. وظیفهی من در به تحقق رسیدن این هدف، این است که از نظر مالی نیز بیشترین توانم را به کار گیرم. باشد که توانسته باشم قدردان و سپاسگزار باشم.
سلام دوستان. بهنام هستم، یک مسافر
تعریفِ قدردانی و تشکر کردن، به عبارت ساده، یعنی «دیدن و اهمیت دادن».
تشکر و قدردانی، یکی از مهمترین موضوعاتی است که در کنگره آموزش میگیریم. زمانی که مصرفکننده مواد مخدر بودم، آرزوی درمان و رهایی داشتم؛ حال که به درمان و رهایی رسیدهام، شکرگزار خداوند هستم.
آیا شکرگزاری و قدردانی فقط از خداوند است؟
جملهای از امام رضا (ع) است که میگوید: «هر کس در قبال خوبی مردم تشکر نکند، از خداوند هم تشکر نکرده است.»
پس شکرگزاری و قدردانی برای مراتب پایینتر از خداوند نیز وجود دارد.
اصولاً هر کاری که خداوند بخواهد برای ما انجام دهد، از طریق انسانها انجام میدهد.
انسانهای زیادی در کنگره خدمت میکنند تا یک رهجو به درمان برسد؛ از مهندس دژاکام تا دیدبانها و راهنماها. آیا نباید از آنها تشکر و قدردانی کرد؟
انسان، موجودی است که به رب خود ناسپاس است و رب خود را فراموش میکند.
دستور جلسه «چگونه در کنگره قدردانی کنیم» به نظر من به این منظور است که من، بهنام، به یاد بیاورم با چه شرایطی آمدم کنگره، اکنون چه شرایطی دارم، و این شرایط خوب را همیشه قدر بدانم و قدردان کسانی باشم که مسبب این عمل بزرگ شدن بودهاند.
قدردانی به سه صورت انجام میگیرد: قلبی، زبانی، عملی. و قدردان واقعی کسی است که هر سه را اجرا و عملی کند.
وقتی شخصی وارد کنگره میشود و بعد از شروع آموزش و حرکت کردن، متوجه میشود که چقدر سختیها و فرازونشیبها را افراد کنگره کشیدهاند تا او امروز بتواند در جایی خوب به درمان و سفر خود ادامه دهد، پس او هم باید اولین کار را جایگاه خودش پیدا کند و در جایگاه خود، به درستی کار کند تا از میوهی این درخت تنومند بتواند استفاده کند.
مثلاً اگر در سفر اول است، چهارچوب سفر اول را بداند؛ یا اگر در سفر دوم است، به درستی آموزش بگیرد و خدمت کند تا بتواند از میوهی کنگره، که حال خوب و آرامش است، استفاده کند و با رفتار و کردار درست، بتواند مسیر دیگران را باز کند؛ مثل پیشکسوتانی که تلاش کردند مسیر من، مسافر بهنام، را روشن کنند
نویسندگان: مسافران لژیون سوم
مسافرمحمد- مسافر محمد- مسافر بهنام
تنظیم و ارسال : مسافر محمد رضا
«مسافران نمایندگی پرویناعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
296