اخبار لژیون سردار_ نمایندگی شقایق قشم

چهاردهمین جلسه از دور اول لژیون سردار خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی شقایق قشم، با استادی مسافر ندا، نگهبانی راهنما مسافر هورا و دبیری مسافر معصومه، با دستور جلسهٔ «بنیان کنگره ۶۰» روز چهارشنبه ۱۹ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، ندا هستم یک مسافر.

خدا را شکر می‌کنم که یک روز دیگر می‌توانم در کنگره آموزش بگیرم. همچنین خدا را شکر می‌کنم که لژیون سردار در شعبه‌مان بزرگ شده است و این موضوع برایم بسیار لذت‌بخش است.

هفتهٔ بنیان را در رأس به آقای مهندس و خانوادهٔ محترم ایشان، تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ و همچنین خدمت راهنمای عزیزم، خانم هورا، که همواره با عشق خدمت می‌کنند، تبریک می‌گویم.

آقای مهندس در روز پانزدهم آذرماه ۱۳۷۶ به درمان و رهایی می‌رسند. اکنون همهٔ ما می‌دانیم اگر متد DST، داروی OT و بنیان کنگره، یعنی آقای مهندس، نبودند، هیچ‌یک از ما به درمان و رهایی نمی‌رسیدیم؛ نه لژیون سرداری بود، نه مسافری و نه همسفری.

بابت این اتفاق بزرگ در تاریخ بشریت به همهٔ اعضای کنگره و تمام انسان‌ها تبریک می‌گویم. واقعاً خوشحالم که در دوره‌ای از حیات زندگی می‌کنم که علم و کشفی به این عظمت را شاهد هستم و آن را لمس و احساس می‌کنم. برای هر ساختاری در جهان مادی و فیزیکی، مانند مؤسسه، مدرسه و... در وهلهٔ اول باید مادیات وجود داشته باشد تا آن مکان شکل بگیرد. آقای مهندس در همان ابتدا و در سختی‌ها و فراز و نشیب‌هایی که وجود داشت، تفکر و تدابیری را در نظر گرفتند؛ زیرا می‌دانستند اگر مسئلهٔ مالی نباشد، کار با مشکل روبه‌رو می‌شود.

همان‌طور که آقای مهندس در صحبت‌هایشان فرمودند: مراکز و دانشگاه‌هایی هستند که دیگر بودجه ندارند و سایت آن‌ها غیرفعال شده است و نمی‌توانند فعالیت خود را ادامه دهند. به‌عنوان یک انسان و عضوی از کنگره ۶۰، به آقای مهندس می‌بالم که ۲۸ سال است با این زیبایی و مدیریت، در زمینه‌های درمانی، مالی، علمی، تحقیقاتی، جسمی، روحی و روانی فعالیت دارند.

کنگره ۶۰ یک سازمان مردم‌نهاد و مستقل است که بر اساس اصل پذیرفته‌شدهٔ «کمک یک شخص رهاشده از دام اعتیاد به یک شخص در حال مصرف» حرکت می‌کند. از آقای مهندس و تمام کسانی که در مسیر کنگره در هر جایگاه و توان خدمت کرده‌اند، چه از لحاظ فیزیکی و حضورشان و چه از لحاظ مالی که بخش بسیار مهمی است، قدردانی می‌کنم. اگر تلاش آن‌ها نبود، اکنون این مکان وجود نداشت که ما بتوانیم اینجا بنشینیم و آموزش بگیریم.

اگر بخواهم از تجربهٔ خود بگویم: زمانی که وارد کنگره شدم، اهمیت لژیون سردار برایم واضح و روشن نبود. با خودم می‌گفتم چرا باید همه بیایند، مشارکت داشته باشند یا کمک کنند؟ ذره‌ذره در ادامه متوجه شدم انسان‌هایی در پشت پرده هستند که هرگز آن‌ها را نمی‌بینیم و نمی‌شناسیم؛ کسانی که مبالغ بالای یک میلیارد تومان می‌پردازند، حتی بدون اینکه نام‌شان در جایی ذکر شود.

هر شخصی برای اینکه بتواند فرزندش را به مدرسه بفرستد و تنها آموزش عادی دریافت کند، باید هزینه‌های زیادی بپردازد. یا اگر بخواهیم زبانی بیاموزیم، باید هزینه‌های سنگینی پرداخت شود. اما در کنگره، علاوه بر درمان اعتیاد، در همهٔ زمینه‌ها آموزش می‌بینیم؛ آموزش‌هایی که در زندگی ما کاربرد دارند و از هر جهت، کامل و کاربردی هستند. بنابراین باید قدر این نعمت بزرگ را بدانیم.

آرزو دارم که همهٔ اعضا بتوانند جایگاه دنوری و پهلوانی را تجربه کنند و خدمت کنند. حضور تک‌تک ما به‌عنوان یک شخص فیزیکی، این فرصت را فراهم می‌کند که در بخش مالی نیز خدمت کنیم. کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند، عشق‌شان و حضورشان است که باعث می‌شود بدانند پول خود را در چه جایگاهی خرج می‌کنند.

با بخششی که کنگره به من آموخته است، اکنون می‌توانم از لحاظ مالی ببخشم و انسان‌ها را در زندگی‌ام ببخشم. پدرم با بیماری اعتیاد از دنیا رفت؛ اگر آن زمان متد DST را می‌شناخت، می‌توانست به درمان برسد و شاید انسان‌های بسیاری را نیز نجات دهد. تنها بابت همین یک مورد که در زندگی‌ام از دست داده‌ام، خودم را مسئول می‌دانم که با حضور، خدمت و مشارکت مالی، به انسان‌های دیگر روی زمین کمک کنم. خیلی ممنونم که با سکوت‌تان به صحبت‌هایم گوش دادید.

تایپ و ویرایش: مسافر معصومه – لژیون یکم – نمایندگی شقایق قشم
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز