English Version
This Site Is Available In English

اگر من با حس خوب چیزی را به رهجو بگویم، اثرگذار خواهد بود

اگر من با حس خوب چیزی را به رهجو بگویم، اثرگذار خواهد بود

پنجمین جلسه از دوره بیست‌و‌چهارم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی ایجنت محترم همسفر محمد، نگهبانی همسفر محسن و دبیری موقت همسفر محمدامین، با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه  ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمد هستم، همسفر
خدا را شکر که این جایگاه من را انتخاب کرد تا بتوانم خدمت کنم و آموزش ببینم. از مشارکت دوستان نیز امیدوارم که بهره‌مند شوم.
هفتۀ بنیان را تبریک می‌گویم؛ به آقای مهندس، به خانوادۀ محترمشان، به همۀ دیدبانان و به همۀ خدمتگزارانی که در کنگره برای خدمت حضور دارند.
به نظر من هر دستور جلسه‌ای پیامی دارد. پیام دستور جلسۀ بنیاد برای من، یکی یادآوری به خودم، یکی شکرگزاری و یکی بازگشت به گذشته‌هاست. آقای مهندس فرمودند که از گذشته‌ها صحبت کنیم و بگوییم چه اتفاقاتی افتاده و کنگره چه فراز و نشیب‌هایی داشته که به این مرحله رسیده است.
این جشن، به نظر من، جشن همۀ افراد کنگره است و تنها جشن سالروز بنیان نیست؛ بلکه می‌تواند سالروز هر فرد و هر تازه‌واردی باشد.
فکر می‌کنم اگر هر فرد، خانواده، جامعه یا کشوری تاریخ خود را فراموش کند، آن فرد، جامعه یا کشور به سمت نابودی می‌رود. کشورهایی که به تاریخشان توجه زیادی می‌کنند و از آن درس می‌گیرند، یکی از علت‌های پیشرفتشان می‌تواند همین باشد. تاریخ یکی از مهم‌ترین بخش‌های زندگی انسان است. کسانی که تاریخ می‌خوانند، سیر تکاملی را بهتر درک می‌کنند و کنگره نیز از این قاعده مستثنی نیست.
همان‌طور که بزرگان می‌گویند، افرادی مانند آقا محمود که تاریخ کنگره را به خوبی می‌دانند، پیش از ما حضور داشتند. آنچه من می‌دانم این است که شروع جلسات همسفران آقا پس از جلسات همسفران خانم بوده که در تاریخ 1388/2/28 در اولین جلسۀ همسفران آقا با نگهبانی آقای حبیب‌الله رسولی، آقا حشمت جعفری، آقا ابوالفضل شمس و آقا رضا قلی‌پور تشکیل شد. راهنمای این چهار عزیز آقای محمد صداقت بود. از آنجا که فرمودند از گذشته‌ها بگوییم، این تاریخ همسفران آقا را بیان کردم.
روش کنگره الگویی است. کنگره الگوهای خوب زیادی داشته است؛ این چهار عزیز و پس از آن‌ها آقا محمود که این سیر تکاملی را برای همسفران رقم زدند، الگوهای بسیار خوبی برای ما هستند. آن‌ها الگوهای استقامت‌اند. وقتی فردی چهرۀ آقا حشمت را با آن سن و سال و استقامت می‌بیند، از ایشان نیرو می‌گیرد. آنان همواره برای ما الگو بوده‌ و خواهند بود.
زندگی با فراز و نشیب آغاز می‌شود و پایان می‌یابد و کنگره نیز همین‌طور است. کنگره فراز و نشیب‌های زیادی داشته و بهتر است من در اوایل سال ۹۳ به کنگره آمدم. زمانی که به کنگره آمدم، در آن‌جا هنوز سیگار کشیده می‌شد. در اولین جلسه‌ای که مجید مرا به کنگره آورد و وارد آکادمی شدم، فضای پر از دود به‌گونه‌ای بود که من که سیگاری نبودم، نتوانستم در آنجا بمانم و در وسط جلسه مشاوره، که مشاورم آقای حسن اشعسی بود از سالن بیرون آمدم. واقعاً نتوانستم تحمل کنم.

اگر کسی سخنی می‌گوید و خود به آن عمل می‌کنید، آن سخن تأثیرگذار خواهد بود. در کنگره نیز همین‌طور است. پیش از آن، چرا دربارۀ سیگار صحبت نمی‌شد؟ زیرا آقای مهندس خودشان هنوز سیگار می‌کشیدند. زمانی که آن سکته  برای ایشان رخ داد و خداروشکر به خیر گذشت، مصرف سیگار را کنار گذاشت.
شما فرضاً مسیری را طی می‌کنید؛ ده سال یا پانزده سال برای شما سخن می‌گویند، اما هیچ حسی نسبت به این صحبت‌ها ندارید و هیچ تأثیری بر شما نمی‌گذارند. علت آن صرفاً این است که گوینده، خود به آن عمل نمی‌کند
تأثیرگذاری آموزش‌های کنگره به این دلیل است که اگر راهنمایی چیزی به رهجو می‌گوید، خودش نیز به آن عمل می‌کند. این الگوها، خود آقای مهندس، آقای امین و دیدبانان هستند که هر کار یا هر قانونی که می‌گذارند، خودشان واقعاً به آن قانون واقف‌اند و آن را انجام می‌دهند و این امر در آموزش‌های راهنمایی بسیار مهم است. اگر من با حس خوب چیزی را به رهجو بگویم، اثرگذار خواهد بود؛ اما اگر خودم عمل نکنم، بی‌اثر است.
وقتی انسان نسبت به داشته‌هایش بی‌تفاوت باشد، شکرگزار نیست و هیچ حسی نسبت به آن‌ها ندارد. اگر من در سال ۹۳ به کنگره آمدم، مانند اسب زین‌شده‌ای بود که همه چیز آماده بود. باید برای حضورم شکرگزار باشم و زحمات گذشتگان را به یاد بیاورم. آفت زندگی، ناشُکری و ناسپاسی است. اگر من شکرگزار باشم و ناسپاس نباشم، حتماً نعمت و سلامتی در زندگی من جاری می‌شود.
انسان اگر داشته‌هایش را حس نکند، در خواب فرورفته و این عمل، همان پنهان‌کاری و کفران نعمت است. این دستور جلسه به من یادآوری می‌کند که نخوابم و نسبت به داشته‌هایم شکرگزار باشم. اگر اکنون آرامش دارم، اگر می‌توانم با مجید ارتباط برقرار کنم، اگر می‌توانم با مسافران هم‌حس باشم همان‌طور که شما شنبه‌ها می‌بینید و دقت می‌کنید، این هم‌حسی بین مسافر و همسفر اتفاق می‌افتد و این بسیار ارزشمند است. وقتی زبانِ فردی را می‌فهمم و متوجه می‌شوم چه می‌گوید، بهتر می‌توانم با او تبادل اطلاعات کنم و بهتر می‌توانم موضوع را درک کنم.
خدا را شکر می‌کنم که این فرصت به من داده شده تا بتوانم خدمت کنم و آرزو می‌کنم این فرصت که به همه داده می‌شود را به خوبی قدر بدانیم. 
ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.


تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمت‌گزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .