قدردانی انگیزه را در فرد تقویت میکند و به رفتارهای او مطابق با اهدافش جهت میدهد؛ پس چه خوب است که لحظهلحظه در هر بار نفس کشیدنمان شکرگزار و قدردان قدرت مطلق باشیم.
همسفر عزت همراه مسافرشان با سالها تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی ایکس مصرفی مسافر تریاک، روش درمان DST داروی درمان OT، سفر خودشان را شروع کردند با راهنما همسفر هاجر و راهنما مسافر امیر محمدی رشته ورزشی همسفر تنیس روی میز و رشته ورزشی مسافر والیبال، هم اکنون یک سال و چند ماه است که آزاد و رها هستند.
آیا قدردانی میتواند بر احساسات منفی غلبه کند؟
توضیح دهید. از کودکی به ما یاد دادهاند زمانی که دیگران به ما هدیهای میدهند و یا در حق ما لطفی میکنند از آنها تشکر کنیم؛ اما چند مرتبه بابت چیزهایی که هر چند کوچک هر روز برای ما اتفاق میافتند قدردانی نمیکنیم، قدردانی مستلزم تلاش آگاهانه است. یکی از راههای تمرین شکرگزاری که من قبل از آمدن به کنگره۶۰ هم کمی در کتاب خانم راندا برن خوانده بودم، توجه کردن مهربانی دیگران است و انجام دادن این کار خلق و خوی ما را بهتر میکند و این باعث میشود احساسات منفی ما کم شود، ما باید برای کنترل احساسات خود چه مثبت چه منفی وقت بگذاریم. وقت گذاشتن برای این موضوع باعث میشود که منشاء احساسات منفی را بفهمیم و برای کاهش آن آگاهیهایی پیدا کنیم که بهترین راه آن همین قدردانی از دیگران است. قدردانی حتی با یک لبخند به خودمان و طرف مقابل انرژی میدهد و احساس منفی که در دل ما هست را کم میکند، خود من این تجربه را داشتهام گاهی اوقات از دست کسی ناراحت میشوم سعی میکنم با او ارتباط برقرار کنم، صحبت کنم و همین صحبت باعث میشود فکر منفی و احساس بدی که از او داشتهام از بین برود.
مزایای قدردانی و شکرگزاری برای سلامت و روان انسانها چه چیزهایی میتواند باشد؟
قدردانی یکی از قدرتمندترین ابزار در جعبه ابزار عاطفی ما میتواند باشد. قدردانی احساس قدرتمند است که مزایای زیادی برای زندگی ما میتواند به ارمغان بیاورد. پرورش قدردانی در خود ما باعث افزایش شادی، بهبود سلامت جسمانی، رفاه روانی بیشتر، عزت نفس بالاتر و رضایت از زندگی میشود به تجربه من این طور مینویسم، ما را شادتر میکند و باعث میشود مردم ما را دوست داشته باشند، ما را سالمتر میکند. قدردانی فرصت شغلی ما را بهبود میبخشد و مزایای قدردانی از موهبتهای زندگی به مراتب بیشتر از آرامش درونی است و به گفته سخنان گران بهای مهندس دژاکام قدردانی دیدی خوش بینانه به ما میدهد و معنویت را در ما افزایش میدهد معنویت که بالا میرود، به همان صراط مستقیم که هدف همگان است میرسیم وقتی با قدردانی کردن عزت نفس ما بالا میرود، مشارکت اجتماعی ما و رفاه کلی ما هم بیشتر میشود.

با توجه به جمله شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند، چگونه میتوانیم لحظهلحظه قدردان زندگی باشیم؟
باز هم میتوانم بگویم که از بچگی به ما یاد دادهاند شکرگزار باشیم؛ اما زمینه را برای ما روشن نکردهاند که بفهمیم شکرگزاری چگونه باید باشد و چه تأثیراتی دارد فقط به قول معلمان ما طوطیوار یک چیزی یاد گرفتیم؛ پس از ورود به کنگره شکرگزاری را به گونهای دیگر آموختم که لذت شکرگزاری را چشیدم، فهمیدم که اگر از داشتههایمان لذت ببریم و در لحظه حال باشیم میتوانیم قدردان هم باشیم، قدردانی و شاکر بودن مساوی است با در لحظه زندگی کردن و در لحظه زندگی کردن هم یعنی شکر کردن که این شکر باعث میشود، نعمت در زندگی سرازیر شود. نعمت یعنی سلامتی، آرامش و آسایش در لحظه بودن به گفته آقای مهندس سرمایهای گران بهاست؛ باید قدر نعمت در لحظه زندگی کردن را دانست، لحظه یعنی اکنون من سالم هستم و دارم مینویسم نه به گذشته فکر میکنم نه به آینده. خداوند اکنون به من نعمتی داده که باید شکر آن را به جا بیاورم که شکرگزاری باعث مزید نعمت میشود؛ باید به خاطر داشته باشیم که داشتهها و نداشتهها همه نعمت هستند. یکی نعمت و یکی حکمت خداوند است که هر دو را به ما میدهد و ما را به شاکر بودن سوق میدهد، هم چنان که شاعر گرانقدر میگوید: شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند.
ارتباطات و معاشرتها مهمترین عوامل لذت بخش در زندگی ما هستند. به نظر شما چرا گاهی معاشرتها برای ما عادی میشود که ما برای آن شکرگزار نیستیم؟
در اینجا میخواهم بگویم که آداب معاشرت، ادب و تعادل سه ضلع مثلثی هستند که زندگی را معنا میبخشند. داشتن یک دوست صمیمی و لذت بردن از او خوشایند است. داشتن خانواده، مانند پدر، مادر، خواهر، برادر و بستگان هم تجربهای خوشایند هستند. آقای مهندس میفرمایند: «انسان بد وجود ندارد رفتار انسانها ناشی از میزان دانش آنها است.» شاید به همین خاطر ما فکر میکنیم انسانهای اطرافمان بد هستند که با آنها معاشرت نمیکنیم؛ باید بدانیم داشتن همین انسانهای به نظر ما بد نعمتهای بزرگی هستند و ما به خاطر در دسترس بودن آنها و داشتنشان آنها را میبینیم. برایمان دیدن آنها عادی شده است که صبح، ظهر و شب آنها را میبینیم، من فکر میکنم دم دستی بودن آنها باعث میشود که ما شکرگزار نباشیم. حال باید از خود بپرسیم که اگر یک هفته یکی از اعضای خانواده ما نباشند یا در بیمارستان باشند، آیا باز هم چنین حسی داریم، ما فکر میکنیم که همیشه آنها را در اطرافمان داریم و این معاشرتها همیشگی است؛ اما غافل از این که هر دهه از زندگی ما یک تغییر پیدا میکند که باعث حسرت خوردنمان میشود. من به این جمله از مولایمان علی علیه السلام فکر کردم که میفرمایند در نمازی که میخوانی فکر کن، نماز آخر تو هست. با استناد به این جمله ما هم اگر هر لحظه عزیزانمان را میبینیم فکر کنیم شاید این آخرین بار است که هم دیگر را میبینیم این باعث میشود قدر معاشرت را بدانیم و شکرگزار باشیم و از بودن در کنار هم لذت ببریم.
طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
220