میوه‌های درخت کنگره

پنجمین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقای نمایندگی ستارخان با استادی دستیار دیده بان محترم مهراد ، نگهبانی موقت همسفر سهند و دبیری موقت همسفر ایرج با دستور جلسه " بنیان کنگره 60 " پنجشنبه بیستم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت 14 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
طی روزهای گذشته در لژیون‌ها و جمع‌های مختلف درباره‌ بنیان سخن گفته شده و چهارشنبه‌ی هفته‌ی گذشته نیز جناب آقای مهندس، توضیحات کامل و ارزشمندی ارائه فرمودند.
در آغاز، لازم می‌دانم این هفته را به بنیان‌گذار کنگره‌ی ۶۰، جناب مهندس دژاکام، خانواده‌ی محترم ایشان، و نیز به همه‌ی اعضای کنگره تبریک بگویم. همان‌طور که خود ایشان فرمودند: «این تولد، تولد من به تنهایی نیست؛ تولد همه‌ی اعضای کنگره است.» و من نیز با فهم و دریافت خود، این شادباش را به تک‌تک شما عزیزان تقدیم می‌کنم.
اگر بخواهیم مفهوم «بنیان» را بهتر درک کنیم، شاید بهترین مثال، مثال یک نهال باشد. همه‌ی شما خوب می‌دانید که ارزش و کیفیت یک نهال را از میوه‌اش می‌شناسند. وقتی چند سبد سیب یا گلابی یا پرتقال پیش روی ماست، از ظاهر و طعم و عطر میوه‌ها می‌فهمیم که این محصول از چه درخت و چه باغی آمده است.
میوه‌ی کنگره چیست؟ میوه‌ی کنگره، مسافران هستند؛ رهایی از اعتیاد، رهایی از دخانیات، رهایی از اضافه‌وزن، رهایی از رفتارها و خلقیات نادرست. تا امروز بیش از صد هزار نفر از دام مواد آزاد شده‌اند؛ این‌ها همه میوه است. هر دانشی که پیش از آمدن به کنگره نمی‌دانستیم و امروز آموخته‌ایم، هر تغییری که در وجود ما رخ داده، همه و همه میوه‌ی کنگره است. تک‌تک ما در جایگاه‌های مختلف، هرکدام میوه‌ای هستیم که کیفیت کنگره را نشان می‌دهد.
اما میوه‌ی خوب نیازمند ریشه‌ی قوی است. درختی که ریشه‌اش عمیق باشد، در برابر باد و طوفان و سرما و خشکی می‌ایستد؛ اما درختی که سطحی ریشه دوانده باشد، با کوچک‌ترین فشار آسیب می‌بیند.
شعب کنگره در سراسر ایران مانند نهال‌هایی هستند که همگی از بنیان کنگره روییده‌اند و امروز به درختانی تنومند تبدیل شده‌اند. راهنما نیز در جایگاه خود بنیان است؛ شجره‌ای است که از او میوه می‌روید: رهجو، خدمتگزار، خانواده‌ رهجو و همه‌ی کسانی که از دانش و محبت او بهره‌مند می‌شوند.
یکی از نگرانی‌های برخی پدران یا مادران این است که می‌گویند: اگر ریشه مهم است، پس چرا فرزند من مصرف‌کننده شده؟ یعنی من پدر خوبی نبودم؟
پاسخ این است که طبیعت، متغیر است. درختی که در آفتاب باشد میوه‌ی درشت می‌دهد؛ درختی که در سایه بماند، طبیعی است که محصولش ضعیف‌تر باشد.
در کنگره نیز اگر کسی تلاش نکند، در سایه می‌ماند. نور هست، خاک هست، آب هست، اما باید دست‌کم قدمی برداشت.
اصل کار، کیفیت کلی باغ است. جناب مهندس فرموده‌اند: «در بررسی‌ها مشخص شد که حدود پنج درصد از مسافران دچار مشکل می‌شوند.» این آمار، برای سازمانی با این عظمت، آمار بسیار مطلوبی است و نشان‌دهنده‌ی قدرت ریشه‌ها است.
امیدوارم این مثال‌ها توانسته باشد مفهوم «بنیان» و «ریشه» را برایتان روشن‌تر کند. دانایی، خودش ریشه است. هر اندازه دانایی ما عمیق‌تر باشد، در برابر آسیب‌های اجتماعی کمتر ضربه می‌خوریم و خطرهای اطراف کمتر می‌توانند ما را از مسیر خارج کنند. هر چه پایه‌ی دانایی محکم‌تر باشد، هرچقدر پی ساختمانی محکم تر باشد می‌توانیم برج بزرگ‌تری بر آن بسازیم؛ برج پنج طبقه، ده طبقه یا حتی بیشتر.
در پایان، به احترام تلاش‌های خودتان، به احترام قدم‌هایی که برداشته‌اید و مسیری که آمده‌اید، برای خودتان دست بزنید. شما میوه‌های این درخت هستید و ارزش وجودی‌تان بسیار است.

عکاس:همسفرعلیرضا
مسئول سایت: همسفر محمد