English Version
This Site Is Available In English

بنیان کنگره60 اتفاق بزرگ قرن بود

بنیان کنگره60 اتفاق بزرگ قرن بود

دوازدهمین جلسه از سی و هفتمین دوره کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰نمایندگی نیمایوشیج بهشهر به استادی مسافر مهدی ،نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافرمنوچهر با دستور جلسه «بنیان کنگره 60» پنجشنبه  20 آذرماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کرد کرد.


خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند هستم و از نگهبان جلسه و ایجنت محترم سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند که امروز در خدمت شما باشم و خوشحالم که روی این صندلی نشستم و در مسیر آموزش و خدمت حرکت می‌کنم.
این هفته را که هفته بنیان و ریشه کنگره و اتفاق بزرگ قرن هست، به آقای مهندس که بنیان کنگره ۶۰ و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌نمایم. انصافاً همه‌ ما مدیون آقای مهندس و خانواده ایشان هستیم. اگر این راه و روش نبود معلوم نبود ما کجا بودیم. آقای مهندس خیلی زحمت کشیدند، از خانواده‌، جان و مالشان هزینه کردند. خلاصه از همه‌ وجودشان مایه گذاشتند. ایشان از یک نمایندگی شروع کردند که امروز به اینجا رسیدند.
طبیعتاً شاید من نتوانم به این باور برسم که آقای مهندس چه راه‌هایی را طی کرد که این اتفاق به انجام رسید، اما ما همیشه از جز به‌کل می‌رسیم و می‌توانیم ببینیم خودمان چه‌کار کردیم یا اگر فکر کنیم که شعبه‌ای که در آن رها شدیم چه مراحلی را طی کرد تا به اینجا رسید. می‌شود فهمید که آقای مهندس چه‌کار بسیار بزرگی انجام داد که امروز ما به‌راحتی روی این صندلی‌ها نشستیم.
خب اینجا هم انسان‌هایی بودند که آمدند و این راه را برای ما هموار کردند. شاید از قلم بیفتد من نمی‌دانم، ولی وظیفه‌ ماست که از همه‌ این‌ عزیزان تشکر کنیم. از آقای حبیبی، آقا محمود عمو زاد، آقامهدی خورشا، آقا الله قلی و آقا بهرنگ. این‌ها کسانی بودند که از این مازندران برای درمان به تهران رفتند و درمان شدند. هسته‌ اولیه شکل‌گیری اینجا این چند نفر بودند و انسان‌هایی که آمدند به کمک ما و همه‌ این‌ها باعث شد که در این روز ما در این مکان قرار بگیریم. در اینجا ما یک زمین خالی داشتیم و حتی راه رفتن در این زمین سخت و دشوار بود و با چکمه تردد می‌کردیم.
به این نتیجه رسیدیم بیاییم در قسمتی که در حال حاضر آبدارخانه هست سنگ‌فرشی کنیم که از این حالت خارج شود تا زیر پای ما گل نباشد. سنگ شکسته ریختیم و با یک ماشینی باری که برای آقا الله قلی بود به‌عنوان غلطک زیرسازی کردیم تا محکم شود، ولی درنهایت آن را بتن دادیم، یک مدتی بر روی این بتن چادری موقت بنا کردیم و به‌سختی در باران و آفتاب جلسات را برگزار می‌کردیم. جالب اینجاست همه‌ ابزاری که چادر را بنا می‌کردیم موقت بود و باید برای هر جلسه همه این تجهیزات را جمع‌آوری می‌کردیم و وسایل همه را می بردیم؛ دوباره جلسه بعد همین ماجرا ادامه داشت و دوباره چادر پهن می‌کردیم؛ نه آب، نه برق و نه گازی. کمی گذشت و تصمیم گرفتیم یک اتاقکی بسازیم و همین اتاقک آبدارخانه را در ۴۸ ساعت ساختیم. وقتی وارد آن شدیم واکنش این بود که چه جای خوبی است و باید قدر آن را بدانیم، چراکه قبل آن هیچ امکاناتی نداشتیم و در باران و گرما و سرما می‌گذراندیم و بسیار سخت بود. این‌ها را می‌گویم که بدانید آقای مهندس می‌گوید یک روزی پنیر را با نخ قرقره تقسیم می‌کردیم که هدر نرود، دقیقا مبین شرایط سختی بود که در اوایل بر کنگره حاکم بود.
 

بعدها آرام‌آرام جلو رفتیم و ذره‌ذره به این شرایط و مکان اضافه شد. به‌مرور بچه‌ها آمدند و به این بنا اضافه شد و ما آهسته‌آهسته و پازل به پازل به اینجا رسیدیم و مشکلات زیادی داشتیم. ما یکسری صور پنهان در اداره‌جات داشتیم و گیرهایی که همیشه ایجاد می‌شد، چرایی‌هایی به وجود می‌آمد که این کار چرا شد و آن کار‌چرا نشد آقا محمود چندین کفش آهنی در این مسیر پاره کرد. همه‌ این‌ها مستلزم این بود که درجاهای دیگر کاری صورت بگیرد و انجام شود؛ و این‌ها متضمن زحماتی بود که در این راه کشیده شد. همه‌ بچه‌ها در کنار هم خدمت کردند و اینکه امروز این نمایندگی به این شکل ساخته شد، مرهون زحمات خدمتگزارانی هست که اکنون خیلی هایشان در این جمع نیستند ولی باید یادشان را قدر بنهیم و سپاسگزار باشیم.
خرسندم که امروز اینجاییم و عضوی از کنگره ۶۰ هستیم و در کنار انسان‌هایی قرار گرفتیم که این‌چنین کار بزرگی را رقم زدند. خوشحالم و امیدوارم همه ما قدردان آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه‌ کسانی باشیم که برای ما زحمت کشیدند و قدردان باشیم. دیگران کاشتند ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران استفاده کنند. از اینکه با سکوت خود به صحبت‌های من گوش دادید ممنون و سپاسگزارم.

 

عکاس: مسافر اسرافیل لژیون ششم

تایپ: مسافر امیررضا لژیون یکم

ویرایش و بارگذاری: مسافر محمد جواد لژیون هشتم

مرزبان خبری: مسافر مسلم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .