English Version
This Site Is Available In English

زندگی در جریان است

زندگی در جریان است

جلسه هشتم از دوره‌ سی و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صالحی به استادی اسیستانت همسفر منیره، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر سمیه با دستور‌ جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز سه‌شنبه ۱۸ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم؛ امیدوارم که جلسه خیلی خوب و پرباری در کنار همدیگر داشته باشیم. ان‌شاءالله دست پر از این جلسه امروز بیرون برویم. آن‌هایی که قرار است جرقه‌ای برایشان ایجاد شود و آن‌هایی که قرار است اتفاق‌های خوب برایشان رقم بخورد، امروز با این دستور جلسه بنیان برای همه ما رقم بخورد. در رابطه با بنیان کنگره باید بگویم خب آن چیزی که خیلی برجسته و کاملاً در صور آشکار مشخص است تولد آقای مهندس است و جا دارد که از همین‌جا به آقای مهندس، خانواده محترمشان خانم آنی بزرگ، آقای امین، خانم آنی کماندار و خانم شانی و همچنین دیده‌بان‌های محترم که ستون‌های کنگره هستند و همکاران خودم از اسیستانت‌ها و تمام اعضاء کنگره۶۰ تبریک بگویم. همان‌طور که آقای مهندس اشاره داشتند که این روز را باید در رابطه با بنیان کنگره۶۰ صحبت کنیم و این‌که قدیمی‌ها از گذشته کنگره بگویند. احساس می‌کنم امسال برای من فکر کردن به بنیان خیلی عمیق‌تر از سال‌های گذشته بود و علت آن را نمی‌دانم.

وقتی داشتم به این مسئله نگاه می‌کردم دیدم که آقای مهندس از همان اول دو هدف یا دو کار را برای خودشان مشخص کردند و می‌دانستند که قرار است چه کاری انجام بدهند. اول این‌که بنای خودشان و ساختمان جسم خودشان را درمان کردند به کمک اساتیدشان، در مرحله بعدی آمدند و به دیگران فکر کردند و این‌که این موضوع به دیگران فکر کردن برای خداوند خیلی ارزشمند است. کاری‌ که ما باید در کنگره انجام بدهیم، فکر می‌کنم در مرحله اول این است که چون من باید چیزی را که می‌خواهم برای کسی انجام بدهم داشته باشم که بدهم وقتی نتوانم روی خودم و درون خودم کار کنم آن عشق، محبت، گذشت و بخشش را نمی‌توانم به کسی بدهم و نمی‌توانم حال دیگری را خوب کنم و این همان زیبایی و الگویی بی‌نقص از آقای مهندس است در عصر امروز ما که اول خودشان انجام می‌دهند و بعد از ما می‌خواهند.

دیروز در نمایندگی اراک گفتم این سفره نعمت برای همه ما پهن است این‌که من چه‌قدر برداشت می‌کنم به اندازه ظرف وجودی خودم است و این‌که من بتوانم آن ظرف را بزرگ‌تر کنم نیز به دست خودم است. چیزی که هفته بنیان می‌تواند یادآور آن باشد این است که چرا دستور جلسات تکرار می‌شود، چرا سال‌به‌سال تکرار می‌شود؟ برای این‌که من منیره خودم را با خودم قیاس کنم؛ یعنی از امسال تا هفته بنیان سال گذشته چه تغییراتی کرده‌ام و چه اتفاقاتی درون من رقم خورده است؟ چه چیزهایی از من کم شد و چه چیزهایی به من اضافه شد؟ این چیزی است که من باید روی آن تمرکز داشته باشم. اکنون ساختار کنگره بسیار منظم است، ما سقفی بالای سرمان داریم، در لژیون و کارگاه‌ها شرکت می‌کنیم و در مورد دستور‌ جلسه کار می‌کنیم. در سال ۱۳۸۷ در نمایندگی انقلاب در سفر اول بودم که نمایندگی را بستند و از آن به بعد جلسات در پارک طالقانی برگزار می‌شد.

در نمایندگی انقلاب که بودیم مراسم افطار برگزار می‌شد و ما افطاری را در کنار اعضاء لژیون می‌خوردیم. زمانی‌که شعبه بسته شد، ما قدر آنجا را دانستیم. هوا کم‌کم رو به سرد شدن می‌رفت و در پشت صحنه افرادی تلاش می‌کردند که مکانی را پیدا کنند. آن‌زمان شعبه آکادمی و شعبه رباط کریم جزء نمایندگی‌ها بودند؛ اما در حال حاضر کنگره چندین نمایندگی دارد و هزاران نفر عضو دارد. این یعنی مسیر، بنیان و بنایی که آقای مهندس در روز اول بنا نهادند درست است. ایشان از همان روز اول هدف داشتند و این چیزی است که وظیفه تک‌تک ما است؛ بنابر‌این همیشه یادمان باشد که به چه دلیل اینجا هستیم. گاهی آقای مهندس می‌گویند انسان طمع دارد یا ناسپاس است و یادمان می‌رود که از کجا به کجا رسیده‌ایم. در جایی می‌خواندم زمانی‌که تزکیه و پالایش را انجام می‌دهیم گمان نکنیم کار تمام شده است؛ بلکه آنجا ما به مراقبت نیاز داریم. ما هر‌ لحظه باید از چیزهای خوبی که به دست آورده‌ایم مراقبت کنیم، مسائل قابل‌ حل را حل کنیم، از آن‌ها درس لازم را بگیریم و از آن‌ها عبور کنیم.

از انسان‌هایی که بدترین آسیب‌ها را به ما زدند و حتی از بدترین شرایط زندگی درس بگیریم. این همان موضوعی است که در هفته بنیان باید جرقه آن در درون ما زده شود. امیدوارم که در این هفته بنیان روی خودمان تمرکز کنیم و کمی فکر کنیم تا جرقه‌ای در ما ایجاد شود که سال بعد می‌خواهم اول برای خودم و بعد برای دیگران چه‌کاری انجام بدهم؟ موضوعی که احساس می‌کنم در هفته بنیان باید گفته شود، مربوط به تجلیل و تقدیرهایی است که در کنگره انجام می‌شود. زمانی‌که در کنگره ترخیص اتفاق می‌افتد، به‌ عقیده من ترخیص بسیار مهم‌تر از تحویل است. به‌طور قطع باید جایگاه تغییر کند و در رابطه با این موضوع باید پذیرش داشته باشیم. امروز به این موضوع فکر می‌کردم که آقای مهندس بسیار زیبا این درس را به ما دادند که زندگی در جریان است.

پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ هنگامی‌که یک راهنما می‌خواهد تجلیل شود یا هر شخص دیگر از هر جایگاهی می‌خواهد ترخیص شود؛ باید به راحت‌ترین شکل ممکن این کار را انجام دهید و حتماً بستر و شرایطی فراهم کنید که دیگران هم این حال را تجربه کنند. در بند جایگاه نباشید، وصل این قضیه نباشید که من این جایگاه را از دست دادم. اگر سیستم به شما نیاز داشته باشد رهایتان نمی‌کند و اگر نیاز به آموزش داشته باشید و در صراط مستقیم و الهی باشید این فرصت دوباره به شما داده خواهد شد. فراز ۱۵ جوشن کبیر دقیقاً به همین امر اشاره دارد؛ هر فرد چه در مسیر منفی و چه در مسیر درست باشد و این‌که من چه‌گونه از این فرصت استفاده کنم نشان دهنده آن مسیر و راهی است که می‌روم. امیدوارم همه‌ ما بتوانیم ترخیص را درک کنیم.

خیلی مهم است که اعضاء کنگره۶۰ و همه کسانی‌که از جایگاه‌های مختلف ترخیص می‌شوند بدانند که ترخیص جای خوشحالی دارد. راهنما همسفر الهه قرار نبود که مراسم تجلیلشان امروز باشد. با شناختی که من از ایشان دارم قطعاً ایشان به این فکر می‌کنند که درس این موضوع را بیاموزند و چرا ترخیصشان با هفته بنیان یکی شد. ان‌شاءالله بهترین‌ها برای ایشان رقم بخورد و در مسیر باشند و همه ما بتوانیم به همدیگر کمک کنیم و بهترین‌ها برای همه رقم بخورد. امیدوارم تک‌تک ما بتوانیم بنای شهر وجودی‌مان را محکم و قوی بسازیم تا بتوانیم به انسان‌های زیادی حتی با یک لبخند کمک کنیم. امتیازهایی که از این بُعد به بُعد دیگر می‌بریم بخشش است؛ حتی با یک لبخند می‌توانیم بخشش داشته باشیم. امیدوارم بتوانیم امتیازهای زیادی با خودمان ببریم.

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر مهدیه، همسفر ملیکا و همسفر مریم رهجویان راهنما همسفر الهه (لژیون دوم)

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)

مرحله ۳۰ سی‌دی همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دوم)

مراسم تجلیل راهنما همسفر الهه (لژیون دوم)

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر داود
عکاس: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون ششم)
تایپیست: همسفر لیلا و همسفر کبری رهجویان راهنما همسر فروغ (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .