جلسه ششم از دوره سیوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا به استادی راهنما همسفر شهلا، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته بنیان» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
بنده پیش از صحبت کردن درمورد دستورجلسه بر خود لازم میدانم که از خالق جهان هستی و بنیان کنگره۶۰ برای این اتفاق و رویداد بزرگ خلقت که درواقع یک اتفاق بسیار بزرگی است، یک تشکر ویژه داشته باشیم. ما باید خداوند را شکر کنیم و سپاسگزار خداوند باشیم که در این عصر و زمان در این مکان حضور داریم و به ما اجازه داده شده تا حضور داشته باشیم؛ همچنین از لژیون مرزبانی و راهنمایان که اجازه خدمت در این جایگاه را به بنده واگذار کردند تا برای من تجدید خاطره بشود، تشکر میکنم. اینک لازم میدانم که هفته بنیان را خدمت آقای مهندس، خانواده محترم ایشان، پیشکسوتان، دیدهبانان، ایجنتها و تمامی راهنمایان کنگره۶۰ تبریک عرض کرده و از آنها تشکر ویژه داشته باشم.
اکنون مجدداً خداوند را شکر میکنم که تاریکیها را تجربه کردیم و دردها و رنجهایی را در مسیر زندگی ما قرار داد؛ چراکه خداوند فرمودهاند که هیچگاه خودم را به بندهام بدهکار نمیکنم. ما در گذشته در دل شبها نالهها و گریههای بسیاری کردیم، خدا را صدا زدیم و فکر میکردیم که خداوند صدا ما را نمیشنود؛ اما او بهترینها را برای ما در نظر گرفته بود و هیچ زمان خودش را به بندهاش بدهکار نکرد؛ زیرا میدانست که بزرگمرد و شخصی در پس این اتفاقات قرار دارد تا انرژی خوبی به ما بدهد. ما بایستی شاکر و سپاسگزار خداوند باشیم؛ چراکه خدا ما را که در دل آن تاریکیها، رنجها، دردها و عذابها بودیم، مسیری را برایمان باز کرد تا در حال حاضر و در این عصر از زمان که همه برای این آموزشها هزینه میکنند تا آموزش بگیرند، ما بهراحتی در مسیر آموزش حرکت کنیم.
ما بایستی قدردان معلم بزرگ و دانشمند بسیار بزرگی همچون آقای مهندس حسین دژاکام باشیم؛ چراکه ما قادر هستیم با آموزشها از خواب گران بیدار شویم و بتوانیم کمک کنیم تا دیگران نیز از خواب غفلت بیدار شوند. ما همسفران امروز در هفته بنیان، کنار یکدیگر هستیم تا یادآور شویم، کنگره از کجا شروع شد؛ چراکه هفته بنیان، تنها یک سالگرد یا یک تکرار تاریخ نیست؛ بلکه یادآور نوری است که از اندیشهها و تفکرات آقای مهندس منتشر شد و زندگی ما را دگرگون کرد. آقای مهندس حسین دژاکام با متد کنگره۶۰، راهی را شجاعانه و با عمل سالم، عشق و ایمان برای ما ساختند که رهایی، آغازش بود تا به آرامش برسیم.
آقای مهندس میفرمایند: ما باید در مورد این موضوع که کنگره از کجا شروع شد و به چه صورت بود، صحبت کنیم؛ همچنین از اشخاصی که در این مسیر زحمت کشیدهاند نیز نام ببریم؛ بنابراین بنده صلاح میدانم که سخنم را از زمان شروع فعالیت نمایندگی آغاز کنم، نمایندگیای که در گذشته نیکآباد نام داشت و اکنون به نمایندگی ملاصدرا تغییر نام داده شده است. اگر قصد داشته باشم ذرهای از خدمت خود در این نمایندگی سخن بگویم؛ بایستی بیان کنم: بنده زمانیکه به لطف خدا در آزمون سراسری قبول شدم و آقای مهندس اجازه دادند تا خدمت کنم با همسفر سحر وارد نمایندگی ملاصدرا شدیم که همسفر سهیلا نیز پیش از ما در این مکان خدمت میکردند. نمایندگی بسیار کوچک بود و مثل امروز بزرگ و با نور زیاد نبود؛ بنابراین اکنون امکانات برای شما مهیا است و حتی نشریات نیز دارید.
آن زمان ما از راه دور میآمدیم و در روزهای پنجشنبه با مسافران در جلسه حضور داشتیم که در پایان وقت، قسمتی را در اختیار ما قرار میدادند تا خدمت کنیم؛ اما در ادامه، همسفر سهیلا از آقای مهندس تقاضا کردند تا من و همسفر سحر نیز در کنار ایشان خدمت را در این نمایندگی آغاز کنیم. خدمت بسیار خوبی بود و تغییرات در نمایندگی ملاصدرا برای من اتفاق افتاد. زمانیکه به ما اجازه دادند تا بخش همسفران جدا شود، فضای خدمتی ما، ۱۲متر هم نبود؛ اما سخنی که میخواهم عرض کنم، این است که تعداد اندکی از اعضا نیکآباد در نمایندگی ملاصدرا حضور داشتند در صورتیکه ما در نقطه شروع، دو نمایندگی سلمان فارسی و شیخبهایی را داشتیم که آنقدر شلوغ بود که پذیرش بسته شده بود و بسیاری از عزیزان نمیتوانستند سفر خود را شروع کنند؛ اما در ادامه از شهرضا، باغابریشم و بهارستان نیز به این نمایندگی آمدند.
من رهجویی داشتم که از شیراز بهخاطر برادرانش به این مکان میآمد، یعنی شیراز نیز نمایندگی نبود؛ بنابراین بسیاری از عزیزان زحمت کشیدند و آمدند تا آموزش گرفتند؛ چراکه قصد آقای مهندس پرورش استاد است و خود ایشان میفرمایند: کنگره جمعیت احیا انسانی بوده و قصد ما پرورش است. استادان بسیاری اینجا آموزش گرفتند و راهنما شدند که جای تشکر و قدردانی دارد و باید از این فضا استفاده کنیم. فضایی که اینک بهراحتی در اختیار ما قرارگرفته در گذشته به این راحتیها نبود؛ چراکه برای گوش دادن به سیدیهای آموزشی، باید از تهران برای ما سیدی میفرستادند تا بهدست ما برسد و آن را دانلود و گوش کنیم که زمان بسیاری لازم داشت.
هفته بنیان، لحظه تولد دوباره ما و لحظهای است که آقای مهندس با دستان پرمحبت و پرتوانشان با آموزشها ما و خانوادهمان را از چاه ظلمت و جهالت با آموزشهایشان بیرون کشیدهاند و مسیر درمان و رهایی را به ما نشان دادند؛ بنابراین این هفته یک فرصت برای تجدید عهد و پیمان با خودمان و برای ادامه مسیر عهد و پیمان با آقای مهندس است که یک خدمتگزاری بیچون و چرا باشیم. آقای مهندس بهترین الگو و بهترین معنا را برای ما دارند که ما بتوانیم در این عرصه خدمت کرده و تلاشمان بر این باشد که فرامین و حرمتهای آقای مهندس را عملی کنیم. امیدوار هستم بتوانیم خدمت صادقانه داشته باشیم؛ زیرا خدمت صادقانه ما نهتنها برای رهایی دیگران است؛ بلکه عمق بخشیدن به رهایی خودمان نیز میباشد.
ما در طول این سالها با دستاوردهای زیادی از آقای مهندس مواجه شدهایم؛ بنابراین متد DST، درمان اعتیاد با شربت OT، محلول D.SAP، درمان سیگار با متد DST و درمان چاقی و بهروش تغذیه سالم نمونههای بارز این کشفیات هستند. مقالات بسیار عالیای که از آقای مهندس ارائه شده برای سرطانهای خون، بیان ژنها، صرع و MS است. آقای مهندس تجلی وادی چهاردهم، وادی عشق، ایمان، شکرگزاری و در نهایت تجلی کامل خودشناسی و در نهایت رهایی از نفس هستند. ایشان با تفکر و عمل در مسیر نور برای هزاران نفر راه را روشن کردند. اکنون در این هفته بنیان با قلبی سرشار از سپاس با بنیان عهد میبندیم که در مسیر نور حرکت کنیم، به میراث مهندس وفادار باشیم و این امانت الهی را با تمام وجود حفظ کنیم و انتقال دهیم.

مرزبانان کشیک: همسفر میترا و مسافر رضا
تایپیست: راهنما ویلیاموایت همسفر فاطمه
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
233