English Version
This Site Is Available In English

اتفاقات بزرگی در کنگره رخ داده است

اتفاقات بزرگی در کنگره رخ داده است

جلسه هفتم از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جهان‌بین شهرکرد به استادی راهنما همسفر زری، نگهبانی همسفر صغری و دبیری همسفر زیور با دستور جلسه «بنیان کنگره60» روز یک‌شنبه 16 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا این هفته را تبریک می‌گویم در راس به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، هر موقع که دستور جلسات کنگره۶۰ در مورد این است که کنگره۶۰ برای من چه کرده یا دستور جلسه بنیان کنگره۶۰ است، درون من انقلابی رخ می‌دهد و مرتب به این دستور جلسات فکر می‌کنم، به این موضوع فکر می‌کنم که اگر اندیشه آقای مهندس نبود، اگر بزرگواری آقای مهندس نبود، اگر ایستادگی آقای مهندس نبود، اگر خانواده‌شان کنار ایشان نبودند و صبوری و همکاری نمی‌‌کردند شاید من امروز در دنیا وجود نداشتم و زندگی من این نبود، خیلی از ما زخم‌خورده اعتیاد هستیم، دست آقای مهندس را تا ابد می‌بوسم، به‌خاطر کاری که برای بشریت انجام دادند و بزرگواری و گذشتی که از خود نشان دادند. آقای مهندس در مسیر خود از هیچ مشکل و مسئله‌ای نهراسیدند و کوتاه نیامدند.

خدمت خانم آنی بزرگوار، خدمت خانم شانی و آقای دکتر امین بزرگوار و به تک‌تک مسافران و همسفران عزیز تبریک می‌گویم. آقای مهندس همیشه این بزرگواری را دارند که می‌فرمایند: امروز فقط تولد من نیست و تولد تک‌تک ما است که دوباره به زندگی برگشته‌ایم به‌واسطه کاری که ایشان انجام داده‌اند. در مورد دستور جلسه این هفته آقای مهندس تاکید کردند که در مورد مشکلات و مسیری که طی شد تا امروز که کنگره به این‌جا رسیده است صحبت شود و من هم وظیفه خودم می‌دانم که به این موضوع اشاره کنم، ابتدا شاید هر کدام از ما که وارد کنگره شدیم به‌واسطه این آمدیم که اعتیاد مسافرمان درمان شود، آقای مهندس همین کار را انجام دادند به‌دلیل این‌که ۱۷سال در تاریکی اعتیاد بودند، تجارب زیادی در ترک‌ها و شکست‌ها به‌دست آوردند و ایشان تصمیم گرفتند مصادف با ماه مبارک رمضان داروی خود را نظم دهند، این موضوع اتفاق افتاد و خدا را شکر آقای مهندس تصمیم گرفتند که از موادشان کم کنند و در تاریخ ۱۵آذرماه ۱۳۷۶ به رهایی رسیدند و تصمیم گرفتند در این راه بمانند و دیگران را نیز به‌ رهایی برسانند. آقای مهندس به این اشاره می‌کنند که با ۸نفر شروع به کار کردند و در تاریخ ۳۱شهریور ۱۳۷۸ در ساختمانی در کارگر جنوبی تهران شعبه‌ای ایجاد می‌کنند و کارشان را شروع می‌کنند و با وجود مشکلات زیادی که وجود داشت، آقای مهندس تصمیم می‌گیرند شعبه ایجاد کنند، حتی ایشان می‌فرمایند مدتی شعبه پلمپ شد و آن‌ها کنار خیابان به کار خود ادامه می‌دادند. امروزه خدا را شکر شاهد این هستیم که تقریبا حدود ۱۵۳ شعبه در کلیه استان‌ها افتتاح شده است چه برای مسافران، چه برای همسفران و چه برای مسافران خانم. این افراد در حال گذراندن مسیر برای رهایی از اعتیاد هستند. در ابتدا شعب برای درمان اعتیاد ایجاد شد ولی همه شاهد هستند که چه اتفاقات بزرگی در کنگره رخ داده است، خیلی از عزیزان با اعتیاد وارد کنگره شدند ولی در کنار آن هزاران بیماری که داشتند درمان شد، دو معضل اصلی جامعه که سیگار و چاقی است نیز درمان شدند. در کنار درمان اعتیاد بود که آقای مهندس متوجه شد که خیلی از مسافران بیماری‌های دیگرشان کمرنگ شده و از بین می‌رود و بعد تحقیق روی داروی اپیوم و اپیوم تینکچر را شروع کردند ولی؛ ما فقط این‌جا نشسته‌ایم و از خدمات آقای مهندس استفاده می‌کنیم مثل کسی که مبارز بوکس است و درون رینگ چقدر ضربه می‌خورد تا در نهایت که آیا پیروز شود یا نه. آقای مهندس با چنین مسئله‌ای دست و پنجه نرم کرده‌اند که ما امروز راحت روی این صندلی‌ها بنشینیم و صحبت کنیم و آموزش بگیریم.

آقای مهندس کتابی به‌عنوان عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر به نگارش در آوردند که چطور مسیر درمان طی شد که هر بیمار مصرف‌کننده برای درمان اعتیاد باید طی کند هم تصاویر را در این کتاب گذاشته‌اند و هم نوشتار را مکتوب کرده‌اند، چندین جلد از این کتاب به چاپ رسیده است و به کشورهای بیگانه هم رسیده است، جزوات مختلف مانند ۱۴مقاله، کتاب عشق و خیلی مکتوبات دیگر که به چاپ رسیده است، حتی کسانی که در کنگره حضور ندارند می‌توانند از این جزوات استفاده کنند. اگر کسی خواهان درمان اعتیاد باشد می‌تواند از راه دور اعتیادش را درمان کند. از کشورهای دیگر بسیار از آقای مهندس دعوت می‌شود برای سخنرانی و ارائه مقالاتشان به‌خاطر این‌که ثابت شد کسی که جسم انسان و سیستم ایکس انسان را درست بررسی کرده است آقای مهندس بوده است. هیچ‌کس به‌جز آقای مهندس به این پی نبرده است که چرا کسی که اعتیادش را ترک می‌کند دوباره به اعتیاد برمی‌گردد. ما کسانی را داشتیم که ۱۷ یا ۱۸ سال در NGOهای دیگر پاکی داشته‌اند و خودشان می‌گویند که ما با وسوسه مصرف مواد دست و پنجه نرم می‌کردیم، همیشه افکارمان درگیر بود، مشکلات رفتاری با دیگران داشتیم و بیماری‌های زیاد دیگری هم داشتیم که با سفر در کنگره۶۰ هم اعتیاد را درمان کردیم هم بیماری‌های زیادی را که داشتیم درمان شد.

من همسفر روزی که وارد کنگره شدم به امید این بودم که اعتیاد مسافرم درمان شود در کنار آن الان به حال خوش رسیده‌ام و زندگی در آرامش دارم و از زندگی خودم لذت می‌برم، اگر موضوع یا اتفاقی در زندگی من می‌افتد می‌فهمم که این من هستم که مشکل دارم و به این پی می‌برم که من دارم تقاص گذشته را پس می‌دهم یا مشکلات برای این است که من در زندگی درس بگیرم و قوی‌تر شوم و هر دو بازی دوسر سود است. کنگره گسترش پیدا کرد، اول از اصفهان شروع شد، مسافر من، مسافر اسکندر به همراه مسافر کامران جز مسافرانی هستند که از شهرکرد در استان اصفهان درمان شدند و در اتاقی که بهزیستی در اختیار آن‌ها گذاشته بود، سفر می‌کردند و بعد هم در کتابخانه ادامه سفر را انجام دادند و سپس در سوله آقای کردگاری که یکی از مسافرانی بوده که خودش در حال سفر بود، جلسه را شروع کردند و بعد از چندین سال شروع کردند به ساختن شعبه سلمان فارسی که امروزه حدوداً ۱۸ تا شعبه در اصفهان تاسیس شده است.

مسافر کامران و همسفر مرجان اجازه تاسیس کنگره را در شعبه شهرکرد از آقای مهندس گرفتند که در ابتدا در فضای سبز، جلسه را تشکیل می‌دادیم و یا در نمازخانه بودیم، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کردیم؛ بنرهایی که برای جلسه لازم بود در آن زمان باید آن‌ها را نصب می‌کردیم و باز جدا می‌کردیم و در انبار قرار می‌دادیم، همسفر آرزو هم در اوایل مسئول نشریات لژیون بودند بعد کم‌کم افراد زیادی هم به ما پیوستند و لژیون به شعبه تبدیل شد، ما در روزهای پنجشنبه به خاطر کمبود جا در امور صنفی جلسه را تشکیل می‌دادیم و مشکلات زیادی داشتیم ولی؛ امروزه خدا را شکر در شهرکرد ۴شعبه و ۳پارک فعال داریم، شعبه جهان‌بین، شعبه عمان‌سامانی، شعبه گوجان و شعبه بروجن که در این استان مشغول فعالیت هستند و انشاالله در ادامه شعب دیگری هم اضافه شود چون نیاز استان ما است و ما باید هر کاری که از دستمان برمی‌آید انجام دهیم و کوتاهی نکنیم، قدر جایگاه و صندلی که داریم را بدانیم که چه مشکلاتی پشت این راه بوده است. آقای مهندس می‌فرمایند: از مشکلات برای دیگران بگویید تا کسانی که امروز به جمع ما پیوسته‌اند و شاید این دستور جلسه را برای اولین بار می‌شنوند بدانند که چه راه سختی طی شده است تا کنگره به این‌جا رسیده است.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر یاسین
تایپیست: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جهان‌بین شهرکرد

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .