قطعات موسیقی مربوط به تصاویر کتاب ۶۰ درجه هستند

مقدمه:
کمتر کسی است که در کنگره ۶۰ نام دکتر امین و قطعات موسیقی ایشان را نشنیده باشد، ایشان فرزند ارشد آقای مهندس حسین دژاکام هستند و سالهاست در حوزه جهان بینی، شناخت انسان و تزکیه و پالایش، مطالب عمیق و کاربردی مطرح می نمایند و جذاب ترین بخش کار ایشان این است که چیزهایی را تدریس می کنند که خودشان در زندگی عملی کرده باشند و از همین رو سخنان و قطعات موسیقی ایشان نافذ، موثر و شفادهنده است.
همچنین ایشان با ساخت قطعات موسیقی از جمله قطعات تصاویر کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، نقش بسیار مفیدی در احیا و تکامل انسان ایفا نموده‌اند.
برای بهره‌مندی بیشتر از دانش ایشان در نمایندگی سمفونی کنگره ۶۰، در ۲۵ امین روز مهرماه ۱۴۰۴ مصاحبه ای ترتیب داده شد که زوایای مختلفی از موسیقی را پوشش خواهد داد و امید است که پاسخگوی نیاز و خواست جمع زیادی از اعضای کنگره ۶۰ و علاقه‌مندان به موسیقی باشد.

۱-ضمن عرض سلام و خداقوت، دکترامین از چه سنی آموختن موسیقی را آغاز کردید، آیا این آغاز به خواست خانواده بوده یا خود شما؟

دکتر امین: فکر میکنم از ۵ یا ۶ سالگی بود، بله حدودا ۶ سالگی و به خواست و تشخیص خانواده چون آقای مهندس موسیقی بلد بودند و نوازنده ترومپت بودند، سالی که من موسیقی را شروع کردم، فکر میکنم یکی دو تا آهنگ هم ساخته بودند که یکی از آنها همین قطعه مارشی است که الان در ارکستر مینوازیم و این تشخیص را دادند که من موسیقی آموزش ببینم.
پدربزرگ من هم موسیقی می‌دانستند، ایشان کارشناس موسیقی، آهنگساز، نوازنده خیلی از سازها و رهبر ارکستر بودند.
و مادرم هم خیلی پیگیر آموزش ما بودند، خیلی جاها ما را گذاشتند که آموزش ببینیم ولی بی فایده بود.(در حالی که می‌خندند)
یادم هست روز اول که گفتند استاد موسیقی می‌آید ، من رفتم زیر جالباسی مدتی قایم شدم و من را پیدا نمیکردند، از آنجا با ساز ملودیکا شروع شد و ادامه پیدا کرد، یک مقاطعی قطع شد دبیرستان ولی در ادامه با راهنمایی و با کیبوردی که آقای مهندس برای من خریدند تمرین می کردم چون خط موسیقی را تا حدودی ابتدایی یاد گرفته بودم و همان استادی که به من ملودیکا یاد داد، رفت خارج و وقتی برگشت من در مقطع دبيرستان بودم، چون ساز خودشان کلارینت و ساکسیفون بود، آموزش کلارینت را با من شروع کردند و یک سال آنجا آموزش دیدم، دوباره قطع شد تا سن ۲۹ سالگی، و از ۲۹ سالگی تاکنون ادامه داشته است.

۲- نام اولین قطعه ای که ساختید چیست و چه شد که آن را نوشتید؟

دکتر امین: من ۱۶ ساله بودم، تابستان سال ۷۴ و جالب اینجاست که من ۴ تا تجدیدی آورده بودم، آن سال‌هاا خیلی غمگین و افسرده بودم، با همان کیبوردی که آقای مهندس گرفته بودند، شروع کردم به بازی کردن و میخواستم احساسم را روی ساز پیاده کنم و بعد قطعه آوای کنگره ساخته شد، داستان شروعش به این شکل بود که بعد از آن انگار ارتباط برقرار شد.

۳- از چه زمانی لژیون موسیقی کنگره شکل گرفت؟

دکتر امین: خوب ما دوست داشتیم که موسیقی در کنگره باشد، اولین بار هم سال ۹۱ بود که با ابراز علاقه بچه های کنگره شروع شد، آقای زهرایی، علی جلالی خیلی پیگیر بودند، جا دارد از آنها یادی بکنیم و تشکر کنیم، علی جلالی، محمد جلالی پدرشان
حتی با اجازه آقای مهندس چون جا نداشتیم، ما چند جلسه تمریناتمان را در منزل ایشان انجام دادیم.
بعد از چند ماه تمرین همان سال ۹۱ در سالن شقایق یک اجرا برای ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام دادیم، قطعات شامیلا، آوای کنگره، شکرگزاری و چند قطعه دیگر اجرا کردیم، بعد از آن گروه و فعالیتمان ادامه پیدا نکرد.
تابستان سال ۹۳ در یکی از شعب که فکر میکنم شعبه ایمان بود دوباره شروع کردیم، چند جلسه هم تشکیل دادیم ولی باز ادامه پیدا نکرد.
تا اینکه ما برای اجرای خانم کماندار به تالار وحدت رفتیم، ایشان شاگرد استاد آرمینه و جزو خواننده‌های کر بودند، عالم قاسموف از آذربایجان به همراه دخترش فرهانه آمده بود و اجرای دوتایی پدر - دختری داشتند، آنجا به آقای مهندس گفتم که چقدر خوب می‌شد اگر ما هم مثل اینها یک ارکستر داشته باشیم، ایشان گفتند من هم خیلی موافقم، ما بایستی ارکستر سمفونی داشته باشیم و از آنجا یعنی سال ۹۴ شروع کردیم.
در واقع دفعه سومی که شروع کردیم دیگر قطع نشد و الحمدلله تا به الان ادامه پیدا کرد ولی خوب یک فرایند خاصی را طی کردیم.

۴- از چه زمانی جایگاه‌های خدمتی دیده‌بانی، نگهبانی موسیقی به شما واگزار شد؟

دکتر امین: فکر میکنم که از سال ۸۱ دیده‌بان شدم، چهارمین، پنجمین یا ششمین دیده‌بان کنگره شدم، آن زمان ۲۴ ساله بودم و بخاطر پایه گزاری جهانبینی ۱ و ۲، کلاس‌های جهانبینی و اردوی کنگره مرا به‌عنوان دیده‌بان انتخاب کردند.
موسیقی هم از سال ۹۴ با نگهبانی من شروع شد و استادی را به آقای زهرایی دادند، ایشان از ابتدا سالهای بسیاری در کنار ما حضور داشتند و خیلی کمک کردند، جا دارد از ایشان هم که هنرمند بزرگی هستند، یاد کنیم. آقای زهرایی مسلط به ساز تار، تمبک، سازهای کوبه‌ای، همچنین آهنگساز و شاعر هستند.

۵- قطعات موسیقی کنگره تنها به قطعات کتاب ۶۰ درجه خلاصه می‌شود یا قطعات دیگری ساخته و کار می شود؟

دکتر امین: البته قطعات بیشتری ساخته شده، اگر بخواهم مثال بزنم مثل وادی‌های کنگره است، وادی های کنگره چهارده تاست ولی جهان بینی کنگره به وادی‌ها خلاصه نمی‌شود، صحبتهایی که آقای مهندس تحت عنوان دستور جلسات هفتگی صحبت میکنند نیز هست، و خیلی از اینها در راستای آموزش همان وادی‌هاست.
موسیقی کنگره نیز همینطور است، قطعات موسیقی تصاویر کتاب ۶۰ درجه چهارده تاست که در حال کار کردن تعدادی از آنها هستیم و به  تازگی قطعه پاییز را تمرین می‌کنیم ولی خارج از آن هم قطعه موسیقی داریم، قطعات زیادی که انشالله بتوانیم آنها را برای اجرای ارکستر آماده کنیم.

۶- نام قطعات کتاب چیست و با چه هدفی و توسط چه کسانی نوشته شده است؟

دکتر امین: سازنده قطعات کتاب و آهنگسازش من هستم و تنظیماتش را خودم انجام می‌دهم. پیام هم بعنوان دستیار من در تنظیم آهنگ‌ها به من کمک می‌کند و شعرهایش هم من سروده‌ام به جز شعر آوای کنگره که شاعرش کامران عقطایی و شعر آوای تولد که شاعرش مرحوم فریدون سلیمان‌پور است.
نام قطعات بر اساس تصاویر کتاب هست مثلا قطعه پاییز مربوط به تصویر پاییز، قطعه زمستان مربوط به تصویر زمستان، قطعه رهایی که قبلا چهارشنبه ها پخش می‌‌شد، مربوط به تصویر اسکی بازهاست، قطعه آوای کنگره برای تصویر روی جلد کتاب است که در واقع آن کویر و دریا و ‌... در کنار یکدیگر هستند، قطعه‌ تصویر پرواز عقاب که جلد پشت کتاب است، قطعه تصویر ماشین در گل، قطعه تصویر صحرای سوزان و الی آخر
عنوان همه قطعات موسیقی ساخته شده به اسم تصاویر کتاب هستند، چون قطعات بر اساس آن ساخته شده و اولویت اسم را آنها تعیین می کنند.

۷- اولین قطعات موسیقی کنگره که ساخته شدند کدام است و توسط چه اعضایی اجرا و ضبط شدند؟

دکتر امین: سوال خوبی است، آن موقع که من این قطعه را ساختم، آقای مهندس به کامران گفتند که برای این آهنگ شعر بگو و شعر آوای کنگره که ما در جلسات می‌خوانیم ساخته شد.
سال ۸۱ من نت آوای کنگره را به سعید که از اقوام آقای سلامی بود دادم، ایشان تنظیم کننده بود و این آهنگ را به این شکل بسیار زیبا درآورد، و دوستش که خواننده بود به نام مسعود این قطعه را خواند.
باز جا دارد از سعید هم یاد کنیم، او با وجود سن بسیار کمی که داشت بسیار خوش‌حس، خوش سلیقه و در کارش بسیار توانمند و ماهر بود و قطعه آوای کنگره و قطعه تولد را تنظیم کرد که تنظیماتش هم بسیار خوب و ماندگار شد که همچنان ما  استفاده می کنیم.
حالا ما هم سعی می‌کنیم تنطیمات جدید را بر همان پایه انجام بدهیم که این کار برای آوای کنگره انجام شده است.
سازنده و آهنگساز قطعه شکرگزاری آقای محسن زهرایی هستند، اجرا و تنظیمش هم با خود ایشان بوده و  فکر می‌کنم دف و تمبکش هم خودشان زدند یعنی در اجرای قطعه و ضبط در استودیو هم خودشان نقش داشتند.
و شاعرش به نوعی آقای مهندس هستند چون متن نوشته ایشان است و بنابراین می‌شود گفت آقای مهندس علاوه بر آهنگسازی، شاعری هم می‌کنند.

۸- طبق فرمایش آقای مهندس برای چهارده تصویر کتاب ۶۰ درجه چهارده قطعه موسیقی ساخته شده، این قطعات توسط چه شخصی نوشته شده است؟ آیا اساتید آقای مهندس یا خود ایشان در آن دخیل هستند، چگونه؟

دکتر امین: انتخاب قطعه برای تصاویر کتاب با مشورت آقای مهندس انجام می گیرد، بدین صورت که من یک قطعه ای را می سازم و از آقای مهندس مشورت می‌گیرم که به نظر شما این قطعه مناسب کدام تصویر است؟
جالب اینجاست که من نرفتم بنشینم و متمرکز شوم روی تصویر که آهنگ بسازم
آهنگ را ساختم مثل سری دوزی‌ها حالا این کت تن کدام تصویر می‌رود؟
با تشخیص و مشورت خود آقای مهندس انتخاب می‌شود مثلا من این قطعه را چند وقت پیش برای آقای مهندس اجرا کردم، خودم هم نظر می‌دهم، می‌گویم به نظر شما این آهنگ برای این تصویر مناسب است؟ بعد با هم گوش می‌کنیم و ایشان انتخاب می کنند، ممکن هم هست بعدا تغییر هم بکند ولی انتخابش بر اساس نظر خود من و نظر نهایی و مشورت آقای مهندس می‌باشد.

۹- در حال حاضر کدام قطعات توسط ارکستر کنگره در حال اجراست؟

دکتر امین: ما الان قطعه زمستان، قطعه آوای کنگره، قطعه رقص در آسمان را داریم، قطعه رهایی است که شنیده‌اید، قطعه پاییز که جدیدا شروع کردیم و در حال تمرین می‌باشیم، قطعه اسکی بازهاست که نوشته شده و در حال تنظیم است، قطعه پرواز عقاب، قطعه صحرای سوزان، قطعه ماشین در گل که نیز در حال تنظیم هستند که انشالله زودتر آماده و اجرا شود.
تقریبا ۸ یا ۹ قطعه از قطعات کتاب مشخص شده و ۵تای آن کاملا تنظیم شده است.

۱۰- چطور ممکن است که نتی قبل از آغاز کنگره ارسال شده باشد؟

دکتر امین: قطعه ای که من سال ۷۴ نوشتم آوای کنگره بود، بعد سال ۷۵ قطعه رقص در آسمان را نوشتم و یکی دو تا قطعه دیگر همان سال ساخته شد و قطعه پاییز که الان در حال کار کردن هستیم سال ۷۷ نوشته شد، تقریبا می‌شود گفت که قطعات تصاویر کتاب یا یکی دو تا از آن، قبل و همزمان با درمان آقای مهندس و قبل از تاسیس کنگره ساخته شد.
ببینید درمان و متد DST را آقای مهندس سال ۷۵ کشف کردند و بیشتر قطعات موسیقی هم حول همان زمان ساخته شد یعنی همزمان که آقای مهندس درمان اعتیاد را کشف کردند من هم آن قطعات را شروع به نوشتن کردم.

۱۱- اینکه استاد آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه پیامی مبنی بر ارج نهادن به موسیقی عنوان کرده‌اند، چه مطلب مهمی را می رساند؟

دکتر امین: در مثلث آفرینش که حس و صوت و نور اضلاع آن است، صوت یک جایگاه ویژه ای دارد، ما خیلی از پیام‌ها و خیلی از مفاهیم را از صوت متوجه می‌شویم.
کلمات، طنین صدا، سخن گفتن، زبان‌ها، پرندگان، طبیعت، اصوات موسیقی، همه و همه در یک مجموعه قرار می‌گیرند.
اگر شما بخواهید بفهمید که یک چیز در دنیا چقدر مهم است کافی است که آن را حذفش کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد؟ اگر ما صوت را از زندگی حذف کنیم مثلا آوای پرندگان، صدای چشمه‌ها، صدای جویبار، صدای باران، صدای باد، صدای سخن استاد، صدای مادر، بیان محبت و ... چه می شود؟
اصوات موسیقی هم که می بینیم چقدر شگفت انگیزند، انسان را به یک مکانی می‌برند، انگار که هر داستانی، هر رویدادی، هر واقعه ای، هر فضایی یک صوت مخصوص خودش را دارد مثلا چرا برای یک داستان مثل دریاچه قو که یک افسانه یا داستان خیلی قوی است، قطعه موسیقی به آن زیبایی درست می‌کنند؟
این صوت دوئالش است یعنی مکمل آن. میخواهد بگوید که اگر شما یک روایتی یا یک داستانی دارید، این روایت یک ورژن تصویری دارد که مثلا شما می بینید یک نفر رفت با یک نفر درگیر شد و در آن دعوا یک نفر کشته شد، یا یک نفر کسی را دوست دارد و به او نرسیده است یا یک نفر می‌خواهد انتقام بگیرد و... ولی مکمل آن یا دوئالش یا مزدوجش یعنی چیزی که آن را تکمیل می‌کند در صوت وجود دارد.
شما فیلم ارباب حلقه ها رو نگاه می‌کنید ولی فرض کنید موسیقی فیلم قطع شود و فقط آدم‌ها حرف بزنند، ببینید چقدر فیلم تغییر می‌کند؟ بعد موسیقی را روی آن بگذارید، می‌بینید که اصلا داستان زمین تا آسمان عوض می‌شود،
پس میتوانیم بگوییم که یک داستان یک حقیقت است که؛ به تصویر کشیده شده ولی آن حقیقت به صوت هم می‌تواند کشیده شود.
پس هر حقیقت یک ماهیت تصویری دارد و یک ماهیت صوتی و اینها مزدوج همدیگرند.

هر حقیقتی یک حسی را بیان می‌کند، صوت و تصویر دو ضلع چپ و راست مثلث اند و حس قاعده آن ، پس صوت و تصویر مثل دو تا زوج، یک زن و مردند که همدیگر را تکمیل می‌کنند و آن موقع شما می‌توانید یک اثر جاودانه داشته باشید، اثری که می‌تواند حس را کامل بیان کند، اگر دقت کنید، تلفیق این دو تا حس را به درجه تکامل می رساند. از این رو می‌بینیم که صوت چقدر می‌تواند مهم باشد.

بنابراین اگر شما یک داستان زیبا داشته باشید مطمئن باشید که صوتش نیز وجود دارد. مثلا یک نفر که در حال سفر است انگار در یک صحرایی پا می‌گذارد که اجساد گذشتگان و کسانی که در راه اعتیاد کشته شده‌اند، خانواده هایی که نابود شدند و از بین رفتند، طی هزاران سال، هزاران و میلیون ها انسان در آن صحرا نابود شدند و آن شخص در حال عبور از آن صحراست، حالا این یک حقیقت است
یا یک نفر در حالی که باران می‌بارد در حال عبور از حفره هایی است که ممکن است اگر مراقب نباشد به اعماق زمین فرو برود و آنجا سیلاب وجود دارد، این تصویر نیز یک حقیقتی را از یک مرحله‌ی اعتیاد بیان می‌کند ، مکمل آن چیست؟ می‌شود یک صوت، می‌شود آهنگش، اگر ما بتوانیم آن صوت را درست پیدا کنیم یا در واقع بتوانیم دریافتش کنیم در تکامل حس موثر است
چون اینها همه در هستی وجود دارد و صاحبش خداوند است.

ادامه دارد ...