سیزدهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰شعبه کبودرآهنگ بااستادی راهنمای محترم مسافر عبدالله ونگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه (وادی دهم.صفت گذشته درانسان صادق نیست،چون جاری است) پنجشنبه 13آذر ماه 1404 ساعت 17:00 شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
بسماللهالرحمنالرحیم.
سلام دوستان عبدالله هستم یک مسافر ،
در ابتدا خدای خودم را شاکر هستم که یکبار دیگر توفیق داد در خدمت شما عزیزان باشم. خوشحال هستم که در شعبه کبودرآهنگ هستم.از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز در قسمت مسافران و همسفران کمال تشکر و قدردانی را دارم. از نگهبان جلسه آقا وحید و دبیر جلسه که امروز اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم کمال تشکر و قدردانی را دارم. کنگره مثل زنجیر به همدیگر وصل میباشد مهم نیست که از همدیگر دور هستیم و فاصله داریم مهم این است که پیوند محبت در بین ما جاری است.
.jpg)
دستور جلسه امروز وادی دهم است. که میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است. ما در کنگره نه وادی را پشتسر گذاشتیم،تا به وادی دهم رسیدیم. ممکن است من وقتی به این وادی رسیده باشم دچار منیت شده باشم یا اینکه ناامید و خسته شده باشم. آیا من توانستم وادی نهم که نقطهی تحمل میباشد را در خودم به وجود آورده باشم؟ آیا من توانستم صفت گذشت را در خود تغییربدهم؟ و به صفت خوب برسم، در اینجا شاید من دچار منیت شده باشم! این وادی به من هشدار میدهد و شاید دچار ناامیدی خستگی شده باشم و این وادی به من امید میدهد. وادی میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. انسانی مثل من که در جهنم بودهاست محکوم به این نیست که برای همیشه در جهنم باشد.میتواند صفت گذشتهی خود را تغییر دهد،و از جهنمی که خودش برای خودش ساخته است بیرون بیاید. و انسانی که در بهشت میباشد هیچ تضمینی نیست که برای همیشه در بهشت باقی بماند و یک اشتباه ممکن است دوباره منجر به سقوط او بشود.یک فرقی بین مسیر بهشت و جهنمی باشد. مسیر بهشت از جهنم رد میشود یعنی اینکه من میخواهم دوباره سلامتی خودم را به دست بیاورم و دوباره به حال خوش برسد باید از مسیر جهنم بگذرم و هیچ راه دیگری وجود ندارد. و کاملترین و بهترین راه صراط مستقیم میباشد و اینکه من در مسیر باشم. و تمامی مشکلات بهوجودآمده را بپذیرم و حل این مشکلات به دست خودم میباشد. و باید یکییکی این مشکلات را حل کنم. تا به حال خوش و عشق برسم.اگر یک شخص میخواهد صفت خود را تغییر بدهد اگر واقعاً در این مسیر تلاش بکند به یک آرامش نسبی در زندگی خودش خواهد رسید.و اگر من میخواهم در وجود خودم تزکیه و پالایش انجام بدهم. اول باید مسیر درست را انتخاب بکنم. و شروع به حرکت بکنم و در این حرکت اولین چیزی که باید در من تغییر کند حس میباشد چون حس اولین چیزی است عقل را بکار می اندازد. وقتی حس انسان سالم شود.مثل یک چرخه آرامآرام تفکر او هم سالم می شود.وقتی تفکر او سالم شود آرامآرام ایمان او هم سالم میشود.و عقل او هم سالم میشود.و وقتیکه عقل سالم میشود. عشق هم سالم میشود. تا آنجاییکه من آموزش گرفتهام من خودم را به این مسیر و آموزشها سپردم. و به آن آرامش نسبی که نیاز داشتم رسیدم و از آن جهنمی که در آن گیر کرده بودم بیرون آمدم و الان جایگاه من بهشت است. پس تغییر صفت گذشته بستگی به خود من دارد. خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
.jpg)
تایپ و عکس:مسافر مهدی
مرزبان خبری:مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
118