English Version
This Site Is Available In English

انسان همانند رود جاری است

انسان همانند رود جاری است

یازدهمین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز، به استادی مسافر فیروز، نگهبانی مسافر هومن و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من»  سه‌شنبه۱۴۰۴/۹/۱۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان فیروز هستم یک مسافر 

دستور جلسه وادی دهم است تحت عنوان صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. در این وادی به ۲ موضوع اشاره شده است، یکی صادق نبودن صفت گذشته در انسان و دیگری جاری بودن انسان است که انسان همانند رود جاری است و هر لحظه زندگی انسان نباید مثل گذشته باشد.

صفت انسان قابل تغییر است، این وادی هم هشدار و هم امید می‌دهد، اگر انسان در پایین‌ترین نقطه هم قرار داشت می‌تواند تغییر کند، زیرا صاحب اختیار و تفکر است، تنها چیزی که انسان را از سایر موجودات جدا می‌کند همین قدرت اختیار و تفکر است.

باید بدانیم که خداوند انسان را سر دوراهی قرار داده است، انسان هم می‌تواند شاکر باشد و هم می‌تواند ناسپاس باشد، هم می‌تواند راه درست را برود و هم می‌تواند راه اشتباه را طی کند، زیرا دارای اختیار است و می‌تواند انتخاب کند، قرار نیست اگر کسی در تاریکی قرار داشت همیشه در تاریکی بماند، مجبور نیستیم همیشه در منجلاب اعتیاد بمانیم، این وادی اشاره می‌کند که می‌شود تغییر کرد زیرا انسان جاری است.

در کلام الله آیه‌ای داریم که خداوند می‌فرماید: خداوند یاور کسانی است که از تاریکی به سمت روشنایی حرکت می‌کنند، فقط کافی است تفکر کنیم، در این وادی هشدار می‌دهد که در هر جایگاه و مقامی باشی امکان لغزش وجود دارد و بدانیم گذشته اهمیت ندارد چیزی که اهمیت دارد حال امروز ما است.

اکثر کسانی که در اعتیاد هستند جایگاه بالای اجتماعی داشتند اما ذره ذره به سمت اعتیاد و تاریکی رهسپار شدند، اما امروز نباید ناامید شد و باید حرکت کرد به سمت سلامتی و روشنایی، باید بدانیم که انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش و این وادی همانند شمشیر دولبه است هم مرگ است و هم زندگی.

داستان ایاز را همه میدانید که ایاز وزیر سلطان محمود بود، اباز همیشه میرفت درون یک اتاق و مدتی در آن اتاق می‌ماند، تمام بزرگان دربار می‌گفتند که ایاز گنجینه های دربار را خالی می‌کند، یک روز زمانی که ایاز وارد اتاق می‌شود همه وارد اتاق می‌شود و چیزی جز لباس کهنه و کفش پاره مشاهده نمی‌کنند، ایاز گفت من هر روز به اینجا می‌آیم تا یادم نرود که قبلا چه کسی بودم و امروز چه کسی هستم، داستان ایاز برای ما آموزش دارد که یادمان نرود با چه حالی به کنگره وارد شدیم و باید بدانیم برای تغییر صفت باید حسمان را تغییر بدهیم و تزکیه و پالایش را انجام بدهیم، از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از شما سپاسگزارم.

 

 

تایپ: مسافر عبدالرضا 

ویرایش: مسافر حجت

عکس: مسافر حمید

تنظیم و ارائه: مسافر حجت

مسافران نمایندگی الیگودرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .