پیام از استاد سردار
در ادامه کوششهای شما به نتایجی میرسد که در تواناییهای شما خلل حاصل نگردد، از هر نقطه نوری بتابد، بایستی در جمع آن به تفکر باشید که ذرات جرقه میشوند و به روشنایی بسیار وسیعی میرسند؛ در آیات الهی هم به روشنی پیداست که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ همه مطالب در درون و برون ماست که مانند قلههای بزرگ آتشفشان هستند اما آرام و بیصدا، اگر به آن توان حرکت بدهیم.
گروه سایت همسفران نمایندگی آبادان با همسفر زهرا مصاحبهای پر از حس و حال خوب انجام داده است تا ایشان از تجربیات خویش سخن بگویند.
شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت میکنیم.
همسفر زهرا با دو مسافر علی و محمد وارد کنگره شدند؛ علی با آنتیایکس شیشه و انواع مواد وارد کنگره شد، آخرین آنتیایکس شیشه، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، هفت ماه است که در حال درمان هستند، به راهنمایی آقا محمد سنیسل و راهنمای خودشان خانم مولود، ورزش مسافرشان فوتبال و ورزش خودشان دارت؛ مسافر محمد با آنتیایکس ماریجوانا به مدت ۱۲ماه و ۲۶روز با داروی OT و روش DST به راهنمایی راهنمای خوبشان آقا علیرضا بیات سفر کردند و الان ۴سال و ۶ماه است که رها هستند؛ ورزش ایشان در کنگره فوتبال است.
همسفر زهرا به لطف خداوند و آموزشهای کنگره جایگاههای خدمتی؛ دبیری، نگهبانی را تجربه کردند و در حال حاضر در جایگاه خدمتی تایپیست حضور دارند.
اولین جایگاه و خدمتی که در کنگره داشتهاید چه بوده است؟
اولین جایگاه خدمتی من در کنگره بعد از رهایی مسافرم جایگاه دبیری بود.
از تاثیرات کنگره بر روی خودتان و زندگی شخصیتان بفرمایید؟
کنگره، درس زندگی کردن را به من میآموزد، کنگره زمانی وارد زندگی من شد که در دنیایی از ناامیدی و ناباوری بودم؛ من در کنگره یاد گرفتم که اولین قدم برای هر کاری تفکر است، فهمیدم برای حل مشکلاتم ابتدا باید در مورد آن فکر کنم تا به نتیجه برسم، یاد گرفتم برای حل مسائل زندگی تلاش کنم، صبور باشم و با گرفتن آموزشهای ناب کنگره، فرمانبرداری و کاربردی کردن آنها، روش بهتر زندگی کردن را آموختم؛ از خداوند میخواهم افرادی که از مسیر حقیقت دور شدهاند و به بیراهه رفتهاند دوباره در مسیر درست قرار بگیرند و کسانی که برای بهبود حال دیگران و رسیدن به آرامش و حال خوش دیگران تلاش میکنند، آرزوی بهترین ها رو دارم.
به نظر شما بهترین خدمتگزار باید چه معیاری داشته باشد؟
به نظر من بهترین و بالاترین معیاری که یک خدمتگزار باید داشته باشد، همان فرمانبرداری است، گوش به فرمان راهنما بودن، خدمت کردن درست، کاربردی کردن آموزشهای کنگره، عشق ورزیدن و محبت کردن به راهنمای خودم و دوستانم.
.JPG)
یک همسفر در زندگی شخصی خود نقشهایی همچون مادر، پدر، همسر و خانواده و ... دارد، چه نیرویی او را به خدمت کردن با عشق بلاعوض رهنمود میکند؟
دریچه ورود به قلب خداوند، خدمت بلاعوض به مخلوقین است؛ به نظر من نیروی عشق و ایمان برای یک همسفر، خدمت بلاعوض است؛ من همسفر که اعماق تاریکیها را تجربه کردهام باید تمام توانم را بگذارم تا درمان شوم؛ برای خدمت کردن هم باید تمام توانم را بگذارم تا بتوانم خدمتگزار باشم. در کنگره۶۰ من دینی دارم که خودم باید این دین را پرداخت کنم، به قول دیدهبان آقای زرکش؛ حقالناس یعنی کاری از دست من برای مردم بربیاید و من اینکار را انجام ندهم، خدمتگزار واقعی کسی است که مطالب کنگره را به خوبی آموزش دیده و معلوماتش را ارتقا داده باشد تا بتواند آن را بلاعوض در خدمت همسفران قرار دهد؛ باید بابت این توفیق در هر جایگاهی که هستیم، شکرگزار خداوند باشیم تا به حال خوش و آرامش واقعی برسیم.
بزرگترین موهبت کمک راهنما برای شما چه بوده است؟
بزرگترین موهبت کمک راهنما به نظر من، همیشه نعمت غذا و جسم سالم نیست، گاهی انسانهای پاک سرشتی هستند که در کنارمان میبینیم و وجودشان سراسر عشق و امید است؛ در کنگره موهبت فراوان است اما کمک راهنماها در خط مقدم هستند، راهنما به نظر من یعنی عشق بلاعوض و در اینجا جا دارد که در رأس از جناب مهندس دژاکام بنیانگذار کنگره۶۰ و خانواده بزرگوارشان تشکر کنم و امیدوارم که همیشه سلامت باشند و سایهشان مستدام باشد؛ و همچنین تمام کمک راهنماهای کنگره۶۰ مخصوصاً راهنمای خودم خانم مولود عزیزم که آرامش و حال خوش خودم در زندگی را مدیون ایشان هستم؛ از صمیم قلبم و با عشق فراوان میگویم که دوستت دارم، امیدوارم بتوانم ذرهایی از زحمات شما را جبران کنم، همیشه قدردان زحماتت هستم و همچنین از کمک راهنماهای قبلی خودم خانم عصمت عزیز، خانم مژده عزیز بسیار سپاسگزارم، امیدوارم هرجا هستند، سلامت باشند و مسیر زندگیشان سبز و خرم باشد.
در این مدت تا چه میزان به فرمان عقل نزدیک شدهاید؟
در کنگره به ما آموزش میدهند که مسئولیت کارها و عواقب تصمیمات ما به عهده خودمان است و هیچ شخصی حتی خداوند هم مسئول کارهای ما نیست، تنها موجودی که خداوند به او اختیار کامل داد، انسان است اما سعی میکنیم که برای مسائل حیاتی، جایگاه و مسئولیت خودمان را تا حد امکان مرزبندی و مشخص کنیم؛ فرمان عقل یعنی آن چیزی که من میدانم درست است و انجام میدهم و آن چیزی که درست نمیباشد را انجام نمیدهم؛ اینکار همان حرکت من به سمت ارزشها میباشد و روشنایی بیشتری به من میرسد؛ کنگره به واسطه آقای مهندس و آموزشهای ایشان، ما به تشخیص ماهیت خواستهها و کم کم به فرمان عقل میرسیم.
جناب مهندس میفرمایند (ازکجا آمدهایم، آمدنمان بهره چه بود) حس و نظرتان را راجع این جمله بیان کنید؟
این جمله به من آموخت که اگر ندانی به کجا میروی به هیچ جا نمیرسی؛ من زهرا نباید فراموش کنم که با چه حالی وارد کنگره شدم، الان چه حالی دارم و در کجا قرار دارم؛ این جمله مرا به تفکر وا میدارد که ما برای آموزش و سپس خدمت درست، پا به حیات نهادهایم.
سخن آخر؛
خدا را هزاران بار شکر برای فرصتی که اینگونه در اختیار من نهاد؛ شکر برای خلق انسانهای کمنظیری چون آقای مهندس و خانم مولود عزیزم و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰، کسانی که ایستادهاند و همه تلاش خود را برای بیداری خفتگان به کار گرفتهاند.
.JPG)
مصاحبهکننده و طراح سوال: همسفر فروغ رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
عکاس: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود(لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
87