جلسه دهم از دوره چهل و هشتم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی کوروش آذرپور با استادی مسافر رحمان، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه: "وادي دهم ؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است" دوشنبه 1404/09/10 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رحمان هستم یک مسافر؛ بسیار خوشحال و سپاسگزارم که در کنار شما حضور دارم، نزدیک به دو سال است که استاد جلسه نبودهام و از این بابت خداوند را شاکرم که مسیر کنگره را به من نشان داد، ایمان دارم اگر خداوند نبود و این راه برای من نمایان نمیشد شاید هرگز به اینجا نمیآمدم، ما مسیری را طی کردهایم که اگر قدم در کنگره گذاشتهایم تفاوتی میان من و شما نیست، همه ما راهی را پیمودهایم که کنگره برایمان گشوده شد در حالی که بارها از کنار آن عبور میکردیم و آن را نمیدیدیم.
دستور جلسه امروز وادی دهم است؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، زیرا انسان جاری است، به یاد دارم در آغاز سفر اول این وادی را درک نمیکردم، اما پس از فهمیدن آن، آرامش و امیدی عمیق در من ایجاد شد، این وادی به من نوید میداد که حتی اگر در اعماق تاریکیها باشیم باز هم امیدی برای بازگشت وجود دارد به شرط آنکه بخواهیم و تلاش کنیم.
پیامی در این وادی بود که میگفت آنان که مجذوب قدرت مطلق هستند به ارتقا میرسند و آنان که تنها به مشغولیات سرگرماند نصیبی ندارند، این جمله تأثیر بسیاری بر من گذاشت و به من آموخت که قدردان باشم چه در سفر اول و چه اکنون در سفر دوم، قدردان آنچه کنگره به من بخشیده است. آیا تنها به ظاهر مشغولم یا آمدهام تا درون خود چیزی بیابم، کنگره برای من فرصتی است تا به آرامش و حال خوش دست یابم و به خودم رجوع کنم.
.jpg)
بیرون از کنگره بسیاری از لذتها و سرگرمیها وجود دارد اما اغلب آنها را نمیبینیم یا درک نمیکنم، این وادی به من یاد داد که صفات گذشته همچون دروغگویی، بدگویی، ترس و ناامیدی را تغییر دهم و به شجاعت و امید دست یابم، بیرون از اینجا ممکن است بهترین تفریحات وجود داشته باشد اما بیتوجه از کنارشان میگذریم در حالی که در کنگره میتوانیم چیزهایی ببینیم که پیشتر قادر به دیدنشان نبودیم.
گاهی ما تنها به مسائل بیرونی فکر میکنیم به اینکه آمریکا یا اسرائیل چه میکنند، اما نزدیکترین چیز یعنی خودمان را فراموش میکنیم، من به کنگره میآیم تا امروز با دیروز تفاوت داشته باشد، صفاتم را تغییر دهم، به شجاعت و امید برسم و فردایی بهتر بسازم.
به یاد دارم در سفر اول یکی از رهجویان خوابی دیده بود و آن را با راهنما در میان گذاشت، همه خندیدند اما راهنما گفت بسیاری چیزها در برابر شماست که قدرشان را نمیدانید، این رهجو پس از سالها مصرف قرص اکنون خوابی دیده بود که برایش تازگی داشت در حالی که ما همچون همیشه آن را پیش رو داریم و آن را نمیبینیم.
روش درمان کنگره، دیاستی و اوتی، حال خوشی را به ما بخشیده است اما گاهاً ما قدرش را نمیدانیم، امروز همه ما میتوانیم صبح زود از خواب برخیزیم در حالی که پیشتر تا ساعت هشت یا نه صبح نمیتوانستیم از خواب بیدار شویم مگر با مصرف مواد. این حال خوش اکنون به ما رسیده و باید قدرشناس باشیم، در سفر اول باید به سخن راهنما گوش دهیم، سیدیها را بنویسیم و دستورات را اجرا کنیم، در سفر دوم نیز هرچند مسائل تغییر میکند اما همچنان نباید به مشغولیات سرگرم شویم، امیدوارم بتوانیم در این مسیر صفات گذشته را تغییر دهیم و به سوی صفات نیک و الهی گام برداریم.
مرزبان کشیک: مسافر محمد
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر فرشاد از لژیون هشتم
مسافران نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
111