چهارمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی_ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی اسیستانت محترم مسافر فاطمه، نگهبانی مسافر فاطمه و دبیری مسافر فرشته، با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز چهارشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، فاطمه هستم یک مسافر.
دستور جلسه این هفته «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است. یادگیری و معرکهگیری در کنگره ۶۰ دقیقاً مانند دو کفهی یک ترازوی دقیقاند؛ هرگاه کفهی یادگیری و آموزش بالا میرود، کفهی معرکهگیری پایین میآید، سبکتر میشود و در نهایت از بین میرود. اما هرگاه من به معرکهگیری روی میآورم، کفهی یادگیریام فرو مینشیند تا جایی که دیگر هیچ چیز نمیتوانم بیاموزم و درِ آموزش به روی من بسته میشود.
یکی از قوانین ثابت جهان هستی، دو هدف اصلی را برای آفرینش انسان تعیین کرده است که شاید سالها از آن بیخبر بودهایم؛ اول آموزش گرفتن، افزایش علم و آگاهی. دوم خدمت به طبیعت، جامعه، انسانها، حیوانات و تمام موجودات زنده. ما اهداف کوچک و بزرگ بسیاری داریم، اما هدف غایی زندگی همین دو مورد است: آموزش گرفتن و خدمت کردن.
وقتی وارد کنگره ۶۰ شدیم، تنها برای درمان جسم نیامدیم. آمدیم تا دریافتکننده حقیقت باشیم، آموزش بگیریم و پیش از هر چیز، شیوهی درست زندگی کردن را بیاموزیم. آمدیم تا از خود بپرسیم: چرا پایمان را در این راه گذاشتیم؟ چرا این در را گشودیم؟ دستور جلسه امروز میگوید: هرگاه آگاهی و علم کافی ندارم، شروع به معرکهگیری میکنم؛ یعنی ناآگاه طلبکار شدهام و به قول آقای مهندس «غُر میزنم».
آقای مهندس مثالی بسیار ساده و روشن بیان کردهاند: لیوانی وسط خانه است؛ پایمان به آن میخورد و میریزد. ما لحظهای نمیگوییم: «آخ، پای من به لیوان خورد و ریخت!»
بلکه فوراً میگوییم: «چه کسی لیوان را اینجا گذاشته؟!» این دقیقاً چهرهی معرکهگیری است؛ یعنی بهجای پذیرش مسئولیت رفتار خودمان، تقصیر را گردن دیگران میاندازیم. اما وقتی آموزش میبینیم و آگاهیمان بالا میرود، دیگر لیوان باشد یا نباشد، با دقت و بیداری گام برمیداریم و به چیزی آسیب نمیزنیم.
ما همیشه به دنبال مقصر میگردیم؛ میخواهیم اشتباهات خود را به گردن دیگران بیندازیم. اگر در کنگره نیز دنبال بهانه باشیم که: «در خانه مشکل دارم، همسرم مرا کتک میزند» یا «دکتر گفته باید مواد مصرف کنم» یا وقتی راهنما میپرسد «چرا سر ساعت نمیآیی؟» فوراً بگوییم «همسرم نمیگذارد، بچههایم مانع میشوند»؛ تمام اینها معرکهگیری است؛ یعنی من هنوز هیچ چیز یاد نگرفتهام. در بیرون برای یک ساعت مشاوره باید هزینههای سنگینی پرداخت کنیم؛ اما اینجا همهچیز رایگان است. راهنما تماموقت در اختیار ماست، آموزشها بدون توقف ارائه میشوند و CDهای ارزشمند آقای مهندس شبانهروز در دسترس است.
پس بیایید قدر این جایگاه بینظیر را بدانیم؛ وقتشناس باشیم، نظم را رعایت کنیم و آموزش را در وجودمان بالا ببریم. اگر واقعاً میخواهیم حالمان خوب شود و زندگی آرام و سالم داشته باشیم، باید به آموزشها و قوانین کنگره احترام بگذاریم و آنها را در جان و دل خود جای دهیم. امیدوارم جلسه بعدی که به شعبه بنفشه میآیم، این سالن از قبل پربارتر و تعداد سفیدپوشان بسیار بیشتر شده باشد. حسادت نکنیم و بخیل نباشیم؛ اگر در اطرافمان مصرفکنندهای دیدیم، به او اطلاعرسانی کنیم، کنگره را معرفی کنیم. این مکان را فقط برای خود نخواهیم؛ لطف بزرگی شامل حال ما شده که در شهر خودمان کنگره ۶۰ را داریم. بیایید این موهبت را با دیگران هم تقسیم کنیم تا آنها نیز از این نور و آزادی بهرهمند شوند.
امیدوارم روزبهروز کفهی یادگیریمان سنگینتر شود و معرکهگیری را برای همیشه در وجودمان دفن کنیم. سپاس فراوان از همهی شما. ممنونم که با سکوت ارزشمند و توجهتان به سخنانم گوش دادید.
تایپ: مسافر فرشته – لژیون یکم – نمایندگی شیروان
ویرایش: راهنما، مسافر مریم – نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
44