English Version
This Site Is Available In English

مرزبندی یادگیری و معرکه گیری در کنگره60

مرزبندی یادگیری و معرکه گیری در کنگره60

جلسه دهم از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور، با استادی مسافر وحید، نگهبانی مسافر محمد، و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» در روز پنج‌شنبه، 06 آذر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر.در مورد دستور جلسه «یادگیری و معرکه‌گیری» باید بگویم واقعاً دستور جلسه‌ای شیرین و کاربردی است، هم در کنگره و هم در کل زندگی. چون ما انسان‌ها همیشه یک‌جایی درگیر معرکه‌گیری هستیم؛ فقط بحث کنگره نیست.بعضی انسان‌ها دنبال یادگیری‌اند و بعضی‌ها فکر می‌کنند همه چیز را بلدند. در کنگره می‌شود تغییر کرد؛ اگر آدم بخواهد خودش را تغییر بدهد، می‌شود. ما هم جزو همان آدم‌ها بودیم. خودِ من همیشه آدم حق‌به‌جانب، طلبکار و معرکه‌گیر بودم. هر جا می‌رفتم باید حق با من می‌بود، حتی اگر صد تا اشتباه می‌کردم. اگر حرفی می‌زدم باید همه آن را قبول می‌کردند؛ و اگر هم کسی نمی‌پذیرفت، شروع می‌کردم به معرکه‌گیری و داستان‌سازی.اما الآن، بعد از حدود چهار سال حضور در کنگره، خدا را هزار بار شکر می‌کنم. دست تک‌تک خدمتگزاران، آقای مهندس و بزرگان کنگره را می‌بوسم. کسانی که خدمت کردند تا امروز ما بتوانیم در چنین جایگاهی قرار بگیریم. امروز می‌توانم قبول کنم که گاهی اشتباه می‌کنم و دیگری درست می‌گوید. سعی می‌کنم خوبی دیگران را ببینم و سپاسگزار باشم. این‌ها را کنگره به من یاد داده است.
من آمدم اینجا که یاد بگیرم؛ شمشیر را غلاف کردم و نشستم. هر چه راهنما، مرزبان، خدمتگزار یا نگهبان گفته‌اند، گفته‌ام «چشم». و تا امروز هیچ ضرری ندیده‌ام، فقط سود کرده‌ام.اگر وارد کنگره شدیم، باید بیاییم یاد بگیریم؛ اول از همه «زندگی کردن» را. چون اگر آدم یاد بگیرد چگونه زندگی کند، بسیاری از کارهای غلط دیگر را انجام نمی‌دهد؛ از جمله مصرف مواد، سیگار و خیلی چیزهای دیگر.
در کنگره دو نوع آدم هستند:کسانی که کار بلدند و یاد می‌دهند؛و کسانی که فکر می‌کنند بلدند اما فقط معرکه‌گیرند.
این آدم‌ها همیشه بوده‌اند و خواهند بود؛ چون اگر بد نباشد، خوب معنی پیدا نمی‌کند. آخر کار همه‌چیز مشخص می‌شود؛ اعمال انسان‌ها مشخص می‌کند چه کسی یاد گرفته و چه کسی معرکه گرفته است.
من در طول سفرهای خودم تقریباً اکثر خدمت‌ها را انجام داده‌ام؛ نگهبان، دبیر، کلینیک، مرزبانی و... خدمت واقعاً سخت است. بعد یک عده می‌آیند و با یک موضوع کوچک شروع به معرکه‌گیری می‌کنند. مثلاً می‌گویند چرا امروز پیراهن سفید نپوشیدی؟ همین باعث می‌شود عده‌ای ناراحت شوند و داستان‌سازی کنند.در حالی که همه ما اینجا جمع شده‌ایم تا از هم یاد بگیریم و آموزش‌ها را در زندگی خرج کنیم.ابتدای سفر، وقتی می‌گفتند «کنگره مکان مقدس و امن است» باور نمی‌کردم. می‌گفتم ما آمده‌ایم درمان شویم؛ این چه مکان مقدسی است؟ اما با گذشت زمان دیدم روزبه‌روز زندگی من بهتر می‌شود. سال‌ها به حرم امام رضا رفتیم، گریه کردیم، دعا کردیم؛ اما شفا نگرفتیم. چون فقط خودت می‌توانی خودت را نجات بدهی؛ و کنگره جایی است که اگر بخواهی، میتوانی.
یک نکته مهم هم بگویم: همیشه کسی که معرکه‌گیری می‌کند حالش خراب است؛ و کسی که به حرف‌های او گوش می‌دهد حالش خراب‌تر می‌شود. چون ذهنش پر از تصویرهای منفی می‌شود.یادم هست سفر اول بودم، یکی از بچه‌ها گوشه‌ای معرکه گرفته بود. من رفتم گوش کردم و بعد از آن حال بدی گرفتم. رفتم پیش راهنما. گفت: «تو هنوز در پله‌ای هستی که نباید این حرف‌ها را بشنوی. وقتی به پله‌ات رسیدی، می‌فهمی.» دقیقاً همین‌طور هم شد. وقتی به آن پله رسیدم فهمیدم هر کس هر چیزی برداشت می‌کند، نتیجه کاشت خودش است.
ده ماه یا یازده ماه می‌آییم سفر می‌کنیم که به خودمان خدمت کنیم، درس زندگی بگیریم. اگر می‌خواهید حال خوش را تجربه کنید، فقط «سفر» و «آموزش» را بچسبید و دنبال معرکه‌گیری نروید. درمان، شربت و آموزش‌ها هدف اصلی است. اگر هدف داشته باشید، صددرصد به رهایی و حال خوش می‌رسید.برای همه شما آرزوی سفری خوب، حالی خوش و رسیدن به رهایی را دارم.خیلی ممنون که به صحبت‌هایم گوش دادید.

ضبط صدا مسافر بهروز
عکس مسافر مهدی
تایپ مسافر علی
لینک و انتشار خبر مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .