همهی انسانها تصور میکنند بهترین راه، کوتاهترین راه است؛ در نتیجه به درستی یا نادرستی آن توجهی ندارند و راهی را میروند که فکر میکنیم سریعتر آنها را به خواستههایشان میرساند؛ اما در کنگره ۶۰ میآموزیم که برای رهایی از معرکهگیری باید یاد بگیریم. اگر آموزش و تفکر نباشد، انسان در جهل میماند و جهل زمینهسازِ معرکهگیری است. وقتی دانایی پایین باشد، انسان نمیتواند تشخیص بدهد که کی باید حرف بزند، چطور رفتار کند و کجا سکوت کند. آنوقت نتیجهاش ایجاد معرکه، قضاوت، و دخالت در کار دیگران میشود.
در حقیقت، یادگیری، نقطهی مقابل معرکهگیری است. هر چه آموختههای ما بیشتر شود، آرامشمان هم بیشتر میشود، چون به جای واکنش احساسی، با تعقل و تفکر پاسخ میدهیم. کسی که یاد گرفته باشد، میداند هیچ نیازی به اثبات خودش با داد و بیداد ندارد؛ زیرا میفهمد حقیقت نیازی به فریاد ندارد.
من در دوران مصرف، وقتی کاری را درست انجام نمیدادم و نمیخواستم مسئولیتش را بپذیرم، فوراً معرکه میگرفتم و دیگران را مقصر میدانستم. با آموزشهای کنگره فهمیدم این رفتار ناشی از ندانستن و ترس است. در واقع، معرکهگیری یعنی تلاش برای پنهان کردن ضعفها و ناآگاهیهای خود، امّا وقتی آموزش میبینم، یاد میگیرم صادقانه بپذیرم که اشتباه کردهام و به جای معرکه، دنبال راهحل باشم. در کنگره یاد میگیریم که معرکهگیری انرژی ما را تحلیل میبرد و ما را از مسیر رشد خارج میکند؛ درحالیکه یادگیری انرژی تازهای به ما میدهد و موجب پیشرفت در سفر میشود. تفاوت بزرگ میان یک انسان در حال یادگیری و یک انسان در حال معرکهگیری این است که اولی، به درون خودش نگاه میکند، ولی دومی همیشه دنبال مقصر بیرونی میگردد.
ما تاریکیها را تجربه کردهایم و حالا فرصتی به ما داده شده تا به روشنایی برسیم. برای حفظ این روشنایی باید همواره در مسیر آموزش و خدمت قدم برداریم، چون وقتی از یادگیری فاصله میگیریم، ذهن ما به دنیای قضاوت، حاشیه و معرکه بازمیگردد. به همین دلیل است که در کنگره میگویند: کسانی که در سفر دوم خدمت نگیرند، به تدریج وارد معرکه میشوند. خدمت، مکمل آموزش است و مانع بزرگِ سقوط به وادی حاشیه است. یادگیری به ما جهت میدهد و خدمت به ما نیرو میدهد.
رابطهی یادگیری و معرکهگیری، رابطهی نور و تاریکی است. هرقدر نور دانایی در ما بیشتر شود، تاریکی معرکه کمتر میشود. اگر آموزش را متوقف کنیم، تاریکی کمکم بازمیگردد. پس لازم است همیشه در مسیر آموزش و خدمت بمانیم تا ذهنمان پاک بماند و رفتارمان در تعادل باشد.
امیدوارم با آموزشهای استادان عزیز، آقای مهندس، استاد امین، راهنماهای گرانقدر کنگره ۶۰ و استفاده از سیدیهای آموزشی، بتوانیم از معرکهگیری و تاریکی دور شویم و به راه صراط مستقیم برسیم. تنها کسانی میتوانند به این راه و حال خوش دست یابند که آموزش را جدی بگیرند و خدمتگزار صادق کنگره باشند.
در پایان، از جناب آقای مهندس، خانوادهی محترمشان و راهنمای خوبم نهایت تقدیر و تشکر را دارم.
نویسنده: مسافر علیرضا(لژیون پنجم)
تایپ و ویرایش متن: مسافر یحیی(لژیون سوم)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
27