همسفر ساناز :
انسان موجودی بسیار پیچیده است و برای شناخت کافی از خود، باید به نقاط قوت و ضعف خود واقف شویم. گاهی اوقات بهطور سهوی و گاهی به عمد وارد دنیای ضد ارزشی میشویم و تا زمانی که به خود بیاییم، متوجه میشویم که دچار آلودگی به این ضد ارزشها شدهایم. این آلودگی ممکن است تخریبهای زیادی برای خود و اطرافیانمان بهوجود آورد، که گاهی حتی برخی از این آسیبها قابل جبران نیستند.
عقل انسان، پدیدهای پیچیده و از جنبههای پنهان او به حساب میآید. او هرگز اشتباه تصمیمگیری نمیکند مگر اینکه اطلاعات و دادههایی که به او داده میشود غلط و نادرست باشد یا اینکه حس او به ضد ارزشها و گناه آلوده شده باشد. در این میان، نفس انسان برای رسیدن به خواستههای خود، بهویژه خواستههای غیر معقولش، ممکن است به حقههایی مانند حقهی عصیان متوسل شود که ارتباط نزدیکی با معرکهگیری دارد.گاهی به عمد یا ناخواسته وارد بحثهایی میشویم و به جای بررسی همه جوانب و تصمیمگیری آگاهانه، تنها یک کلمه، یک حرف، یا حتی یک نگاه را از میان انبوه اطلاعات انتخاب میکنیم و شروع به واکنش نشان دادن میکنیم. این رفتار میتواند ما را از حقیقت دور کرده و ما را در مسیری نادرست هدایت کند و شروع میکنیم راجع به آن موضوع صحبت کردن، بحث کردن، و ایجاد آشوب و بلوا. در واقع، کاری انجام میدهیم که نیروهای منفی از ما میخواهند. کار اصلی این نیروها بازداری انسان از دانایی و آگاهی است و باعث میشود انسان تمایلی به کسب دانش نداشته باشد و نتواند تمام جوانب یک موضوع را بررسی کند. هرچه سطح دانایی و آگاهی انسان پایینتر باشد، به راحتی وارد دنیای ضد ارزشی میشود و این ضد ارزشها را انجام میدهد.
دامنه یادگیری بسیار وسیع است و انسان میتواند در تمامی زمینهها آموزش ببیند و آگاهی خود را ارتقاء دهد. انسانی که آموزش میبیند و بر معلومات خود میافزاید، سطح داناییاش افزایش مییابد و قدرت تشخیص او بهتر میشود. در نتیجه، به دانایی مؤثر دست پیدا میکند و دیگر به راحتی نمیتواند وارد تله نفس، که همان معرکهگیری است شود. بنابراین رابطه یادگیری با معرکهگیری یک رابطه بسیار مستقیم و معنادار است.
ایجاد آگاهی و ارتقاء دانش نهتنها ما را از دام نیروهای منفی دور میکند، بلکه به ما کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیریم و در مواجهه با چالشها با اطمینان بیشتری عمل کنیم.
همسفر معصومه :
در اینجا دو موضوع متضاد قرار میگیرد: یکی یادگیری که به معنای فراگیری در هر زمینه و برای همه انسانها و موجودات است. یادگیری فقط محدود به درس و مشق نیست، بلکه در تمام مراحل زندگی، مهارتها و ارتباطات نقش دارد. زمانی که یادگیری و آموزش به درستی انجام نگیرد، معرکه گیری به میان میآید. یعنی افرادی را دور خود جمع میکنیم تا ثابت کنیم اگر فلان موضوع را به درستی انجام ندادهایم، مشکل از ما نیست و از دیگران است. ما نقصهایی را بهانه میکنیم که باعث شده نتوانیم یاد بگیریم. این دو موضوع ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با یکدیگر دارند.
آقای مهندس در مورد یادگیری میگویند که اگر میخواهی یاد بگیری، سه شرط لازم است:
1. اول از همه، باید بدانی که نمیدانی و این را بپذیری.
2. دوم، باید باور داشته باشی که کسی بیشتر از تو میداند، مانند راهنما، معلم، یا پدر و مادر.
3. سوم، تسلیم بودن است در موضوع یا بحثی که میخواهی دربارهاش آموزش بگیری.بهعنوان مثال، در کنگره و مسیر درمان، مسافر یا همسفر باید باور داشته باشد که راهنما از او بیشتر میداند و در سفر و پروتکل باید تسلیم محض راهنما باشد.بهطور طبیعی، وقتی در سفرم وظایفم را به درستی انجام نمیدهم و از فرصت آموزشی که به من ارائه شده به خوبی استفاده نمیکنم، و به نتیجه نمیرسم، شروع میکنم به معرکه گیری و بهانه تراشی. در این مواقع، بهجای قبول اشتباه، به داد و بیداد و اثبات خود میپردازم و نمیتوانم پاسخگو باشم.
این رفتار در خانواده نیز به همین شکل است؛ از کوچکترین فرد خانواده گرفته تا دیگران. کسی که در کار خود کوتاهی میکند، اغلب شروع به ایرادگیری از دیگران و معرکهگیری میکند تا بگوید که من مقصر نیستم و مشکل از دیگران است.در اینجا باید درک کنیم که دانایی خود را به عمل تبدیل کنیم و آموزشی که در کنگره میگیریم را واقعاً در زندگیمان به کار ببندیم. زمانی که به دنبال یادگیری، اجرا و عمل به آموزشها باشیم، دیگر نیازی به معرکه گیری نخواهد بود. با فاصله گرفتن از غرور و خودمحوری و با پذیرش درست در هر مسیر آموزشی، میتوانیم داناییهای خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم و تغییر درونی را در خود شکل دهیم تا فضایی برای معرکه گیری باقی نماند.معرکه گیری یادگیری را متوقف میکند و برعکس، یادگیری میتواند معرکهگیری را از بین ببرد.
منبع : رابطه یادگیری و معرکه گیری
ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر ساناز لژیون یکم کیش
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
15