ظرفیت و مسئولیت موضوع مهمی است به جهتی که در کائنات موضوع تعادل و حفظ تعادل مهم و بنیان هر چیزی بر حسب تعادل مفهوم پیدا میکند. هر ساختاری هم برای به وجود آمدن شرط آن این است که تعادل خودش را حفظ کند و شرط بقای هر چیزی تعادل است. تفاوت موجودات زنده و غیر زنده در همین نقطه، شکل پیدا میکند که از تعادل خودش خارج نشود. وقتی بدن موجود زنده دچار آسیب شود، شروع به ساختن خودش میکند؛ ولی در موجود غیر زنده اینطور نیست، مثلاً ماشینی که دچار آسیب میشود سالیان سال به همان شکل باقی میماند. تعادل، بنیان حیات را به وجود میآورد و ما در کنگره۶۰ هم از این اصل در درمان و روش DST استفاده کردیم. نگاه کنگره۶۰ این است که درمان در درون خود شخص به وجود میآید و به راهنما نمیگویند درمانگر، راهنما یعنی نشاندهنده راه. شخص میآید و راه را طی میکند سپس درمان در درون او شکل میگیرد، به دلیل اینکه موجود زنده است، تغییرات در شخص به وجود میآید و تخریب برطرف میشود به شرط اینکه تعادل را فراهم کنیم تا درمان اتفاق افتد.
موضوع ظرفیت و مسئولیت، ظرفیت چیزی نیست جز همان دانایی. مثلاً هر استخری گنجایش چند لیتر آب را دارد؟ هر چقدر گنجایش بیشتر باشد، محتویات بیشتری را در خود جای میدهد. ظرفیت در انسانها نیز متفاوت است، ما به اندازه هر کسی که ظرف وجودی آن ظرفیت دارد، مسئولیت میدهیم و براساس دانایی، توانایی و قابلیت به انسانها مسئولیت واگذار میشود. استخری که ۵۰ هزار لیتر ظرفیت آب دارد را اگر بخواهیم ۵ لیتر آب بریزیم فقط میتوانیم برویم در داخل آن آب بازی کنیم. این مثال در انسانها هم که قابلیت و توانایی بالایی دارند، صادق است. اگر بخواهیم به شخصی که تازه وارد کنگره۶۰ شده که ظرفیت آن در حد میکروفون گردان است، وارد جایگاه مرزبانی کنیم یا بگوییم بیا برو مشاوره بده یا راهنمایی کن، شخص در ظاهر خوشحال میشود؛ ولی به سیستم خودش آسیب وارد میکند و اختلال بهوجود میآورد؛ زیرا هنوز ظرفیت و پتانسیل در شخص به وجود نیامده است. در کنگره۶۰ به این دانش رسيديم که جایگاه به تنهایی مهم نیست، ما در موضوعات باید به اندازهها توجه کنیم و دانستن اینکه آیا شخص برای قرار گرفتن در جایگاه آموزش لازم را دیده است؟ مسئولیت و ظرفیت لازم را برخوردار است؟ اگر برای آن جایگاه کم یا زیاد باشد دچار مشکل و رنج میشود و گره مسئولیت بهوجود میآید. در مسائل تکامل باید به این قضیه دقت شود. نکته مهم این است در خدمت گرفتن نباید طمع داشته باشیم و عجله کنیم. خدمت هم اندازه دارد باید این را بدانیم که آیا برای نیاز، دارم خدمت میکنم تا در خودم و دیگران تعادل را به وجود بیاورم یا آرزوی خدمت دارم؟ خواسته در نفس، هم معقول و هم نامعقول است. هر دو دارای قدرت و اعتماد به نفس هستند. اگر در مسیر خدمت به نیازمندان باشیم و حواس ما باشد که سفر اولیهایی هستند که پشت خط هستند. ما روی چه چیزهایی تمرکز میکنیم و چه برداشتی داریم؟ در کنگره60 هدف سلامتی است، آمدم درمان شدم و موادمخدر کنار رفت. در همه مسائل کسی که میآید و نیاز دارد درون او حس خوبی ایجاد شود، درمان اتفاق میافتد و آنجا است که بند محبتی بین تو و قدرتمطلق الله برقرار میشود.
راهنما آموزش دیده است، آزمون داده، به تعادل پایدار رسیده و با حرف هر کسی به هم نمیریزد. راهنما به انسانی که در رنج اعتیاد است کمک میکند، آموزش میدهد، در مسائل خصوصی وارد نمیشود و در قالب حرمت و قوانین کنگره۶۰ حرکت میکند. رهجو براساس آن دانش و محبت، مسائل خودش را حل میکند. این انتخاب من است که تعیین میکند در چه مسیری باشم. اگر براساس خواسته معقول و نیاز باشد تعادل برقرار میشود و آرامش و اعتماد به نفس بهوجود میآید.
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی همسفر سونا (لژیون شانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی همسفر الهه (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
78