سومین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی دستیار اسیسانت همسفر پروانه، نگهبانی همسفر ساحل و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز سهشنبه چهارم آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
این دستور جلسه شاید برای تازهواردین کمی مبهم و عجیب باشد؛ اما ما میدانیم که در کنگره، درمان بر سه ضلع جسم، روان و جهانبینی میباشد. جسم و روان نیاز به ده ماه سفر دارند؛ اما جهانبینی زمان مشخصی ندارد و خدا میداند که تغییر در نگرش و دیدگاه چه زمانی اتفاق میافتد.
این دستور جلسه را میتوان یکی از مهمترین دستور جلسات جهانبینی دانست. در کنگره دستور جلساتی وجود دارد که همیشه در تقابل با یکدیگر هستند؛ مانند دستور جلسه تعادل و بیتعادلی، قضاوت و جهالت، یادگیری و معرکهگیری، اینها دقیقا در برابر یکدیگر قرار دارند. وقتی یک بخش شروع به فعال شدن میکند، بخش دیگر بهطور خودکار از کار میافتد؛ یعنی هنگامی که من شروع به یادگیری میکنم، دیگر وقتی برای معرکهگیری ندارم؛ بلکه باید آموزش بگیرم.
یادگیری همان آموزش دانایی است، میدانیم که اساس و بنیان خلقت و آفرینش، آموزش و در نهایت خدمت به جهان هستی، به مردم، به کره زمین میباشد.
در جهانبینی میدانیم که همه به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم. ما برای چه چیزی به کنگره آمدهایم؟ این دستور جلسه باعث میشود که ما به پایه اصلی خودمان که آموزش است بازگردیم؛ زیرا گفتهایم پایه اصلی آموزش است و دوباره به یادگیری و آموزش برمیگردیم.
به کنگره آمدهایم چون میدانیم؛ نمیتوانیم با غول اعتیاد مقابله کنیم، میدانیم که اراده به تنهایی کافی نیست؛ باید آموزش ببینیم، روی خودمان کار کنیم و دانایی خود را افزایش دهیم تا بتوانیم در برابر اعتیاد بایستیم.
دانایی در کنگره بر پایه سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش استوار است. این دانایی چگونه به دست میآید؟ یک رهجو برای کسب دانایی، با حاضر شدن در جلسات، حضور در لژیون، مطالعه نشریات، جزوات و سیدیهایی که در کنگره موجود است، به آموزش و تا حدی به جهانبینی دست پیدا میکند. کسانی که به درمان میرسند، معلوم میشود که بخش بیشتری از وقت خود را برای آموزش گذاشته و صرف یادگیری کردهاند؛ یعنی یاد گرفتهاند بهجای ورود به حاشیه، بر آموزش تمرکز کنند. در اینجا مشخص میشود که این فرد وارد حاشیه نشده؛ زیرا بهخوبی به درمان رسیده است.
زمانی که دانایی افزایش پیدا میکند، در مقابل، سیستم شبهافیونی بیشتر شروع به کار میکند و مشخص میشود که فرد به دنبال یادگیری بوده است. حالا یک رهجو یا یاد میگیرد یا معرکهگیری میکند. خوشبختانه در کنگره، معرکهگیری بسیار کم است؛ زیرا قوانین کنگره اجازه این کار را به کسی نمیدهد. میدانیم که معرکهگیری کاری است که در آن یادگیری و آموزش وجود ندارد؛ مانند خود معرکهگیر که تعدادی را دور خود جمع میکند، ماری از جعبه بیرون میآورد و آن را به مردم نشان میدهد و در نهایت از آنها پول میگیرد. مردمی هم که دور او هستند، فقط میخواهند وقتشان را پر کنند، هدفی ندارند و قصد آموزش گرفتن هم ندارند.
اینکه در کنگره گاهی افرادی هستند که وارد این معرکهگیریها میشوند، معمولا علتش جهل انسان، حسادت یا ناتوانی در انجام مسئولیتی است که به آنها محول شده است. همه این موارد دخیل است و این افراد برای کسب بیشتر انرژی، انرژی را از دیگران میگیرند؛ زیرا زمانی که فرد شروع به معرکهگیری میکند، انرژی خود را از دست میدهد، موضوعی را بزرگ میکند فردی حرفی زده، قانونی وجود داشته که او قبول ندارد و ... شروع میکند طبق قانون جذب گروهی را دور خود جمع کردن و این افرادی که دور او جمع میشوند باید انرژی بدهند؛ مانند همان معرکهگیر که کلاهش را میگرداند و از همه پول میگیرد. اینها باید انرژی به حساب این فرد معرکهگیر واریز کنند، زیرا او خود انرژی ندارد و میخواهد انرژیاش را از دیگران بگیرد.
در اینجا باید مراقب این افراد باشیم. میدانیم که این افراد انرژی انسانها را به سرقت میبرند؛ انرژی منفی است و انرژی منفی جز آلوده کردن حس انسان کاری انجام نمیدهد. تجربه نشان میدهد کسانی که در کنگره خدمت میکنند؛ اگر مراقب نباشند، به نوعی ممکن است وارد معرکهگیری شوند و دنبال این مسائل بروند.
بیایید کاری کنیم که همیشه بازیگر باشیم، نه تماشاچی؛ اگر تماشاچی شویم خودبهخود وارد معرکه میشویم؛ مانند تماشاچیهای فوتبال که میبینیم آخر بازی، همه با هم شروع به بحث و جدل میکنند و حتی کار به زد و خورد میکشد.
با توجه به اینکه اکثر موضوعات در کنگره دارای صور پنهان و صور آشکار هستند، ممکن است معرکه در ظاهر زندگی ما رخ ندهد؛ اما در ذهن ما اتفاق بیفتد و در ذهن خودمان موضوعی را بزرگ کرده و یک ساختار منفی از آن بسازیم. ذهن چون مستقیم تقسیم انرژی را انجام میدهد، باید بسیار مراقب باشیم که ذهن خود را شلوغ نکنیم؛ زیرا ذهن شلوغ هیچ آموزشی نمیگیرد و نمیتواند آموزش ببیند.
به نظر من بهترین روش این است که موضوعی را که در آن قرار است حاشیه ایجاد شود یا معرکهگیری شکل بگیرد، رها کنیم و زمانی درباره آن تصمیم بگیریم یا صحبت کنیم که ذهنمان آرام است و بتوانیم برای رفع ایراد و اشکال تلاش کنیم و آن را اصلاح کنیم و زمانی میتوانیم این کار را انجام دهیم که ذهن ما آرام است و درست کار میکند و ما دیگر دنبال این مسائل نمیرویم، آن موقع مثلث دانایی ما بهزیبایی شروع به کار خواهد کرد.
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر شهلا و مسافر حسين
تایپ: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر افسانه دبیر سایت(لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
101