مسافرحمید
رابطه یادگیری و معرکهگیری
وقتی چند سال پیش وارد کنگره شدم، تا دو ماه اصلاً نمیدانستم کجا آمدهام. چون مصرفم شیره و تریاک بود، خیلی زود با شرایط سازگار شدم. از آنجا که فکر میکردم همهچیز را میدانم، وارد معرکهگیری شدم و از آموزش و یادگیری فاصله گرفتم؛ همین باعث شد سفرم را خراب کنم و مدتی از کنگره دور شوم.
برای توجیه خودم میگفتم کنگره هم به من جواب نداد، تا اینکه متوجه شدم تنها جایی که میتواند من را درمان کند، کنگره است. دوباره سفر کردم و یاد گرفتم که حواسم فقط به خودم و مسیر درمانم باشد، نه به دیگران، تا آسیب نبینم. وقتی در حال آموزش، یادگیری و خدمت هستیم، دیگر وقتی برای معرکهگیری باقی نمیماند.
با نوشتن سیدی، حضور در کارگاه آموزشی، با دقت گوش دادن به صحبتهای راهنما و مشارکت در لژیون، دیگر کاری با معرکهگیری ندارم. از مهندس دژاکام تشکر میکنم و سپاسگزار راهنمای عزیزم هستم.
مسافر اکبر
اکنون اعتقاد راسخ دارم که بزرگترین و ارزشمندترین نعمت خالق هستی، آگاهی و دانایی است که فقط به انسان اختصاص یافته است. جهل با دانایی دشمنی دیرینه دارد؛ هر جا نور دانایی حضور دارد و از قوه به فعل رسیده، و آنجا که دانایی حاکم است، جهل و ظلمت ضعیف و نابود میشود. هر زمان و در هر مکان که دانایی غالب باشد، تفکر، رشد و تعالی حاصل میگردد. برعکس، هر جا جهل و ناآگاهی بر زندگی و افکار ما مسلط شود، تاریکی، نکبت و سقوط به وجود میآید.
من که اکنون در سفر دوم و در حال آموزش هستم، هم تاوان جهل را پرداختهام و هم پاداش دانایی را دریافت کردهام. در زمان جهل، تفکر تعطیل بود، منیت و تکبر فراوان؛ صبر و تصمیمگیری درست، غایب و هوس و عجله بسیار. آرامآرام در جهل فرو رفتم و زندگی برایم به جهنمی سوزان تبدیل شد.
پس از مدت طولانی، لطف حق شامل حالم شد و لیاقت یافتم تا به کاروان عظیم کنگره ۶۰ بپیوندم. آرامآرام قدم در راه کسب دانایی و درمان گذاشتم؛ تفکر و اندیشهام، اخلاق و رفتارم و جهانبینی زندگیام رو به بهبودی رفت و اکنون با آرامش از زندگی لذت میبرم.
امروز بهخوبی میدانم هرچند یادگیری، آموزش و دانایی اساس خلقت انسان است، اما نیروهای اهریمنی با خودبرترپنداری، خودحقپنداری، معرکهگیری و... مانع کسب دانایی میشوند. من به ریسمانی که جنس آن دانایی است، چنگ زدهام و رهایش نمیکنم تا مرا به سرمنزل مقصود برساند و یقین دارم که خواهد رساند.
پس با دوری از حاشیهها، منیت و خودبزرگبینی، و با خدمت صادقانه همراه با تواضع، به سفرم ادامه خواهم داد. با کسب دانایی بیشتر، آموزش و تجربه بهتر، و نیز دوری از دامهای رنگارنگ جهل و معرکه، به مقصد خواهم رسید و در این مسیر، نیروهای الهی نیز به مدد خواهند آمد؛ انشاءالله.
«بکوشیم از دام خطرناک جهل و معرکهگیری، به دامان امن و زیبای دانایی پناه ببریم.»
هر چه خوبی است برای شما آرزومندم.
نویسندگان:
مسافر حمید و مسافر اکبر - لژیون دوازدهم
ویراستاری و تنظیم: مسافر محمدرضا
«مسافران نمایندگی پرویناعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
63