چهارمین جلسه از دور سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رزن، با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر به من فرصتی داده شد تا زیر این سقف قرار بگیرم و در کنار شما عزیزان به آموزش گرفتن بپردازم.
درود میفرستم خدمت جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، همچنین به اساتید گرانقدرشان بابت فراهم کردن چنین بستری تا من از بیتعادلی بتوانم به سمت تعادل و حال خوش و به سمت زندگی آرام حرکت کنم.
تشکر و قدردانی میکنم از راهنمای گرانقدرم آقای عبدالله و راهنمای سفر دومم آقای رضایی عزیز. هرجایی که هستند دستشان را میبوسم، انشالله حال دلشان خوب باشد.
آقا مجید فرمودند در این جایگاه بنشینم، بنده هم اطاعت امر کردم؛ زیرا کنگره 60 بر مبنای فرمانبرداری پیش میرود. من بهعنوان خدمتگزار اگر فرمانبردار نباشم، خدمتی که انجام میدهم، ارزش چندانی نخواهد داشت.
همیشه در زندگی مشکلاتی پیش میآید، اگر ما یاد بگیریم فرمانبردار باشیم، در راه درست قدم برداریم، به دنبال تزکیه و پالایش باشیم و دلمان با خدا باشد، میبینیم که مشکلات هم از سر راهمان کنار میروند.
اما در مورد دستور جلسه که رابطه یادگیری و معرکهگیری است؛ جناب آقای مهندس ارتباط بین دو مسئله کاملاً متضاد را شرح دادند. رابطه یادگیری با معرکهگیری.
ما در کنگره به دنبال یادگیری هستیم. روز اول که من وارد کنگره شدم، به دنبال ترک مواد مخدر بودم، به تنها چیزی که فکر میکردم ترک کردن بود؛ ولی وقتی وارد کنگره شدم، دیدم که مشکل و مسئله فراتر از این صحبتها بود.
یعنی مشکل من فقط مواد مخدر نبود، من هزار و یک دلیل داشتم برای مصرف مواد مخدر و باید اول نسبت به این هزار و یک دلیل، شناخت کافی پیدا میکردم تا مسیر را برای ادامه، هموار کنم.
بنابراین یادگیری، یکی از مواردی است که در مسیر درمان، کمک شایانی به من میکند. همچنین یادگیری؛ رابطه مستقیمی با ارتقای سطح دانایی و آگاهی دارد.
همانطور که میدانیم، آموزش یکی از اضلاع مثلث دانایی است که در کنار تفکر و تجربه از اهمیت بالایی برخوردار است. آموزش یا همان یادگیری نقطه مقابلی هم دارد که اگر ما در مسیر یادگیری قرار نگیریم، ناچار به سمت معرکهگیری خواهیم رفت.
من در زمان مصرف مواد مخدر، اکثر مواقع در شرایطی قرار میگرفتم که خواسته یا ناخواسته وارد معرکهگیری میشدم. اطرافیانم به روشهای مختلفی سعی بر این داشتند که من را متوجه شرایط نابسامانم کنند؛ ولی من بلافاصله با معرکهگیری از بحثهای منطقی فرار میکردم.

در زمانهای قدیم یک سری معرکهگیرها بودند. در خاطرم است قم زندگی میکردیم، یک منطقهای بود به نام نیروگاه که توی آن نیروگاه یک سری معرکهگیرها بودند که کارهایی انجام میدادند، مار میآوردند و زنجیر پاره میکردند و ... آنها یک هدفی داشتند، هدفشان از این معرکهگیری این بود که یک کسب درآمدی داشته باشند و به یک شهرتی برسند.
ولی معرکهگیری من به خاطر چه بود! معرکهگیری من به خاطر این بود که از این یادگیری فرار کنم، از مسیر درست فرار کنم و مسیر غلطی که در پیش گرفتهام را به نوعی توجیه کنم.
بالاخره با ورود به کنگره، بستری فراهم شد که با این مسائل آشنا شوم و با آموزشهایی که آرام آرام دریافت کردم، معرکهگیریها جای خود را به یادگیری دادند. این امر مهم میسر نبود؛ مگر با هوشمندی و محبتهای جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان. امیدوارم با بهرهمندی و نهایت استفاده از این آموزشها، روزبهروز به حال بهتری برسیم و این حال خوش را به دیگران نیز انتقال بدهیم.
ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
عکاس: مسافر ابوالفضل
تایپ: مسافر سعدالله
بارگذاری: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
71