English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری یعنی فرار از تغییر

معرکه‌گیری یعنی فرار از تغییر

رابطه‌ی یادگیری و معرکه‌گیری موضوعی است که اگر درست به آن نگاه کنیم، چراغ راه ما در مسیر درمان، آموزش و زندگی روزمره‌مان می‌شود. من در کنگره آموخته‌ام که یادگیری فقط حفظ‌کردن مطالب نیست، بلکه تغییرکردن و تبدیل شدن به نسخه‌ای بهتر از خودمان است. اما درست در نقطه‌ای که باید تغییر کنیم، نیرویی ظاهر می‌شود و جلوی آگاهی را می‌گیرد و آن نیروی منفی چیزی جز معرکه‌گیری نیست.

معرکه‌گیری یعنی فرار از تغییر؛ یعنی زمانی که باید مسئولیت بپذیرم، حاشیه درست کنم. زمانی که باید حرف راهنما را گوش بدهم، دنبال بهانه بگردم. زمانی که باید روی آموزش تمرکز کنم، ذهنم را مشغول دیگران کنم. یاد گرفته‌ام که هرجا یادگیری واقعی آغاز شود، معرکه‌گیری قوت می‌گیرد، چون نفس در برابر اصلاح مقاومت می‌کند.

من قبل از کنگره فکر می‌کردم معرکه‌گیری فقط داد و فریاد است، اما در کنگره فهمیده‌ام که معرکه شکل‌های زیادی دارد؛ قهرکردن، بی‌احترامی‌کردن، مظلوم‌نمایی، زیر سؤال بردن دیگران، غیبت، دخالت در کارهایی که به من مربوط نیست یا حتی نقش قربانی گرفتن. هرکدام از این‌ها دیواری کوچک بین من و یادگیری ایجاد می‌کنند.

وقتی در مسیر آموزش قرار گرفتم، فهمیدم هر زمان که می‌خواهم بهتر شوم، صدایی درونم می‌گوید که تو حالا این‌همه کار داری و چرا باید این کار را بکنی و چرا او گفت و چرا من. همان‌جا فهمیده‌ام که نیروهای منفی فعال شده‌اند. اگر متوجه نشوم، وارد معرکه می‌شوم و اگر تشخیص بدهم، از آن عبور می‌کنم.

در این مدت یاد گرفته‌ام که هرکس به اندازه‌ی سکوت و تمرکزش یاد می‌گیرد، نه به اندازه‌ی حرف‌زدنش. کسی که درگیر معرکه است، از مسیر یادگیری عقب می‌ماند، چون انرژی‌اش را صرف چیزهای بی‌سود می‌کند. معرکه مانند گردبادی است که انسان را از اصل موضوع دور می‌کند و یادگیری مانند نوری است که او را آرام‌آرام جلو می‌برد.

تفاوت یادگیری و معرکه‌گیری در این است که یادگیری درون‌گراست و من با خودم کار دارم، اما معرکه‌گیری برون‌گراست و من همه چیز را بیرون از خودم می‌بینم و دنبال مقصر می‌گردم. در یادگیری، مسئول من هستم و در معرکه‌گیری، مسئول دیگران هستند.

از آقای مهندس آموخته‌ام که اگر می‌خواهی یاد بگیری، باید ابتدا معرکه را خاموش کنی، چون تا زمانی که ذهن شلوغ باشد، آگاهی وارد نمی‌شود. آرامش، سکوت، پذیرش و تمرین پایه‌های یادگیری هستند. کسی که می‌خواهد تغییر کند، باید ابتدا معرکه را تحویل بگیرد و بگوید که این من بودم که حاشیه درست کردم.

در نهایت فهمیده‌ام که یادگیری ساختن است و معرکه‌گیری خراب‌کردن؛ یادگیری جلو رفتن است و معرکه‌گیری درجا زدن؛ یادگیری چراغ است و معرکه‌گیری دود. و اگر بخواهم در این مسیر رشد کنم، باید انتخاب کنم که چراغ باشم نه دود.

نویسنده: همسفر دلارام رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر ساحل رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .