دوازدهمین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی مرزبان محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر میثم با دستور «رابطه یاد گیری و معرکه گیری»روزیکشنبه 2 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر از نگهبان ودبیرمحترم که اجازه دادن در این جایگاه آموزش بگیرم سپاسگزارم . چرا می گویم آموزش، دستور جلسه رابطه یادگیری ومعرکه گیری است ،من شخصا معتقدم کسی که این جایگاه استادی را تجربه می کند صددرصد،درآن دستور جلسه گره ای دارد که می شود استاد، می رود تحقیق می کند می شیند دوتا مشارکتها را گوش می دهد چون گره ای دارد تا به واسطه همین دستور جلسه آن را بر طرف نماید.
من اوایل فکر می کردم کسی که استاد می شیند خیلی تبحر دارد ولی اینطور نیست، خودش یک گره ای دارد و اکنون کنگره آمده تا آموزش بگیرد و آن را حل کند، دستور جلسه هم در رابطه با یاد گیری و معرکه گیری است و من چیزهایی که از بچه های کنگره و آقای مهندس آموزش گرفتم ،انسان اصولاً در هستی آمده است برای یادگیری ، کار دیگه ای نداشتیم آمدیم یاد بگیریم ارتقا پیدا کنیم و درست زندگی کنیم ، یادگیری فقط وادی ها و نوشتن نیست، یادگیری در یک ورزش و رشته خاص ، یادگیری موسیقی ،یادگیری حرف زدن در جامعه و برخورد با خانم ها ، صحبت کردن سرکار، یادگیری پس انداز کردن ، یادگیری اینکه در شعبه وقتی تازه وارد می آید چطور باید حرف بزنیم اصلا حرف باید بزنم یا نزنم ؟ با راهنما چطور، با ایجنت چطور با مرزبانان چطور؟ اکنون برای چه در کنگره هستم در سفر اول برای درمان آمده ام در سفردوم برای چه به اینجا می آیم برای یادگیری و آموزش، اصولاً انسان آمده به هستی برای یادگیری،هرروزسعی می کنیم این یاد گیری راببریم بالاتر، بانوشتن سی دی ،بامشارکت کردن،یادمی گیریم اگردرگذشته مشکلی داشتیم یا گره ای داشتیم بتوانیم حلش کنیم.همه ی انسان ها مشکل دارند همه کامل نیستند .

برویم سراغ معرکه گیری ، معرکه گیری قدیم ها زیاد بود، اکنون چون تلویزیون و رسانه هست اینترنت و موبایل هست کمتر شده، قدیم ها آن پهلوان ها کسانی که شاید شما هم دیده باشید بساطی پهن می کردند مارگیری می کردند زنجیر پاره می کردن ، ماشین از روی دستشان رد می شد از اینطور کارها را می گفتن معرکه گیری و مردم را سرگرم می کردند و یک پولی هم آخرکار جمع می کردن، آقای مهندس چرا این دستور جلسه را گذاشتن یک موقعی من خودم معرکه گیری را در زندگیم انجام می دادم و الان هم خیلی از جاها انجام می دهم ولی ناخود آگاه مثلاً خسته از سرکار آمدم در منزل از همسرم می پرسم شام چه داریم همسرم می گوید امروز وقت نکردم املت پختم برمیگردم به همسرم می گویم چرا و شروع می کنم به معرکه گیری و آن هم در جواب می گوید کار داشتم ، نبودم کجا بودم شما خونه مادرت هم این را نمی خوردی و شروع می کند به معرکه گیری ، یا من ابراهیم یک موقع می بینی لیوانی وسط خونه است پایم خورد شکست سریع به جای اینکه بگویم ببخشید و آن را جمع کنم سریع معرکه گیری می کنم که چه کسی این را گذاشته اینجا.
حال این معرکه گیری در مغازه هست در صاحبخانه هست در کنگره هم هست، راهنما ازمن رهجو می پرسد چرا پارک یا استخرنیامدی، شروع می کنم به بهانه های مختلف و این می شود معرکه گیری یا سی دی ات را چرا ننوشتی انواع دلایل را میآورم برای اینکه آن اصل قضیه را بپیچانم . حالا چرا نباید معرکه گیری کنیم ، معرکه گیری دقیقا مقابل یادگیری است یعنی معرکه گیری باعث می شود که یادگیری رشد نکند ، مثلا راهنمایم می گوید چرا سی دی را ننوشتی وقتی که معرکه می گیرم آموزش من عقب می افتد و من خودم را مقصر نمی دانم می گویم آن اتفاق افتاد و من هم مقصر نیستم و دیگر آن کار را جبران نمی کنم ، و اتفاق بد این است که دیگر یادگیری در من اتفاق نمی افتد چون خودم را مقصر ندانستم ، من باید معرکه گیری را کنار بگزارم تا آموزش پذیر شوم و یاد گیری در من اتفاق بیفتد. از این که به صحبت من گوش کردید سپاسگزارم.
تایپ: مسافر ابراهیم«لژیون دوم»
ویرایش تنظیم و ارسال: مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
319