English Version
This Site Is Available In English

لحظه معرکه‌گیری با پوشاندن خطاها

لحظه معرکه‌گیری با پوشاندن خطاها

هشتمین جلسه از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صادق قم به استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فیروزه با دستور جلسه «رابطه‌ یادگیری و معرکه‌گیری» روز‌‌‌ یکشنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

تشکر می‌کنم از ایجنت همسفر الهام و مرزبانان و نگهبان جلسه‌ که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. در ابتدا می‌خواهم در مورد مقوله‌ یادگیری صحبت کنم؛ زیرا در اصل، خلقت انسان و تمامی موجودات بر پایه‌ یادگیری است و این نیست که بگوییم از یک مقطعی یادگیری شروع می‌شود؛ از همان ابتدا که انسان متولد شد فرآیند یادگیری شروع می‌شود. می‌توان گفت یادگیری هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی است؛ جهت منفی مانند مصرف‌کنندگان که در کنار یکدیگر آموزش گرفتند که چگونه مصرف کنند و قدم در مسیر تاریکی‌ها و مصرف دخانیات بگذارند. در جهت مثبت هم این است اکنون که وارد کنگره شده‌اند و از آموزش‌های خوب این سیستم بهره‌مند می‌شوند و می‌آموزند چگونه از این تاریکی که در آن قرار دارند خارج شوند. برای این که بخواهیم در جهت مثبت آموزش بگیریم؛ باید منیت، خودخواهی و کینه‌ را کنار بگذاریم تا بتوانیم در مرحله‌ آموزش قرار بگیریم؛ در غیر این صورت یادگیری برای ما اتفاق نمی‌افتد.

در رابطه با معرکه‌گیری اگر بخواهم صحبتی داشته باشم باید بگویم در هر سیستمی افراد یا در مسیر یادگیری هستند یا در جهت معرکه‌گیری، نمی‌شود بین این دو مسیر باشیم و هم بخواهیم یک مسئله را آموزش بگیریم و هم بخواهیم معرکه‌گیری کنیم. اصلاً چرا انسان شروع به معرکه‌گیری می‌کند؟ برای این که خطاهای خودش را بپوشاند؛ زیرا وقتی یک خطایی از انسان سر می‌زند برای توجیه و پنهان کردن آن شروع به جو دادن و معرکه‌گیری می‌کند تا خودش را مثبت جلوه بدهد. زمانی که انسان با شکست، منیت، حسادت و کینه‌اش مواجه شود معرکه‌گیری را شروع می‌کند. آقای مهندس فرآیند معرکه‌گیری را خیلی خوب بیان کرده‌اند به این صورت که ابتدا شروع به صحبت کردن با کنار دستی می‌کنم، بعد با افراد مختلف به بهانه درد و دل کردن می‌نشینم و از این نقطه، تلفن زدن‌هایم شروع می‌شود تا برای خودم یار جمع کنم و در ادامه یک قیافه‌ حق به جانب نیز به خود می‌گیرم و مظلوم‌نمایی می‌کنم تا طرف مقابلم را بد جلوه بدهم؛ تنها هدف از این مسائل این بود که طرف مقابلم را به مسلخ ببرم؛ اما در‌ این زمان یک شاهکار خیلی زیبا اتفاق می‌افتد، در واقع این خود من بودم که به مسلخ می‌رفتم.

این اشتباهی بود که در گذشته برای خود من اتفاق افتاد. فرآیند معرکه گیری را در جهت مسافرم انجام می‌دادم؛ به طوری که تلاش می‌کردم در کنار دیگران مظلوم‌نمایی کنم تا خود را بی‌نقص جلوه بدهم و به اطرافیانم بگویم که مشکل از من نیست؛ بلکه از طرف مسافرم است. در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ شاید در ظاهر من فرد خوبی بودم ؛ اما در واقع این زندگی من بود که آسیب می‌‌دید. آن‌ زمانی که به صورت ناخودآگاه به این موضوع رسیدم که این همه بدگویی کردن و مظلوم نمایی‌ها را پایان دهم و تلاش کنم تا چگونه مشکلات زندگی‌ام را حل کنم؛ زیرا بدگویی کردن نه تنها هیچ دردی را دوا نمی‌کند؛ بلکه باعث می‌شود از هدف اصلی خود دور شوم. درست در این نقطه بود که راه کنگره۶۰ و راه آموزش برای من نهان شد و توانستم آموزش‌ بگیرم و زندگی‌ام را از سردرگمی نجات دهم.

آقای مهندس فرمودند: انسان تاریکی‌ها را برای رسیدن به روشنایی‌ها تجربه می‌کند و تا تاریکی را نبینیم نمی‌توانیم لذت یا طعم شیرین روشنایی را بچشیم و این حال خوش وقتی برای ما اتفاق می‌افتد که سفر اول به پایان می‌رسد و ما وارد سفر دوم می‌شویم. این جمله‌ آقای مهندس در سی‌دی عناصر معرکه‌گیری در خاطرم مانده که گفتند: در کل سطوح کائنات ما باید این را در نظر بگیریم که اگر کسی دستش را به‌سوی شما بلند نکرد شما با اختیار خودتان نمی‌توانید به یاری آن شخص بیایید و این کاری بود که من داشتم با معرکه‌گیری در حق مسافرم انجام می‌دادم و تصور می‌کردم او را نجات می‌دهم؛ اما متوجه شدم تا زمانی که آن شخص دست یاری نخواهد نباید به حریم شخصی او وارد شد؛ در واقع این تصور ما است که به او کمک می‌کنیم؛ اما در واقع ما خودمان را نابود می‌کنیم؛ زیرا آن شخص بیدار نمی‌شود.

من در سفر اول آموزش می‌گرفتم و بیرون از این مکان تلاش می‌کردم تا اطرافیانم را اصلاح کنم؛ اما طرف مقابلم تغییر نمی‌‌کرد و فقط این من بودم که بی‌جهت تلاش می‌‌کردم؛ زیرا خود فرد باید بخواهد که سفر کند و به درمان برسد. فهم این موضوع برای ما بسیار مهم است. همیشه سعی دارم که این جمله‌ استاد امین را فراموش نکنم که گفتند: هر چیزی که یاد می‌گیرم نسبت به آن جبهه نگیرم و اگر که کسی حرف من را متوجه نمی‌شود به او اصرار نکنم؛ زیرا اصرار من نشان از این دارد که من هنوز آن موضوع را متوجه نشده‌ام و در آن مسئله مشکل دارم.

مرزبانان کشیک: مسافر هادی و همسفر نازنین
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون‌‌ سوم)
عکاس: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون‌ دوم)
ویرایش: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون‌ دوم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون‌ هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صادق قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .