جلسه سوم از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی راهنمای تازهواردین همسفر مهری، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر ژاله با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز يکشنبه 2 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه میدهد در کنگره باشیم، آموزش بگیریم و خدمت کنیم. دستور جلسه در مورد «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است؛ همه ما زمانیکه وارد کنگره شدیم به چشم خودمان دیدیم که برای درمان اعتیاد، همه اعضایی که در کنگره هستند، کمک میکنند تا یک فرد به درمان واقعی برسد و جشن رهاییاش را بگیرد، پس همه کسانی که در کنگره هستند؛ اعم از مرزبانان، راهنمایان، اسیستانتها، دیدهبانها همه درحال یادگیری هستیم.
استاد سردار در کتاب عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر فرمودند: «همه ما انسانها برای خدمتکردن و آموزش گرفتن پا به این عرصه حیات گذاشتهایم.» پس اگر من همسفر کاری غیر از خدمتکردن یا آموزشگرفتن در کنگره انجام دهم؛ یعنی اینکه من آنقدر که باید انسان مفید و مؤثری نبودم و نمیتوانم در کنگره درست حرکت کنم. معرکهگیری مثالی است از ورود به مسائل حاشیهای، غیر از یادگیری بهوجود میآید و با یادگیری در تضاد است. نشانههای معرکهگیری مثل غرزدن، حسادتکردن، تجسسکردن و موضوعات را عوضکردن است.
شخصی که معرکهگیری میکند؛ بهخاطر نداشتن آگاهی، جهل و نادانی است که اینکار را انجام میدهد. بهخاطر همین در اول جلسات میگوییم: «خداوندا، از دست بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است به تو پناه میبریم.» بهخاطر این جهل و نادانی است که همه انسانها به خودشان ضربه میزنند؛ اولین ضربه را من خودم به خودم وارد و بعد به دیگران وارد میکنم. معرکهگیری در شخص بههمریختگی ایجاد میکند و شخص معرکهگیر چند نفر مثل خودش را دور خود جمع میکند و به مسائل حاشیهای میپردازد و همیشه به دنبال این است که تقصیرات را گردن دیگران بیاندازد. شخص معرکهگیر بهخاطر منیت زیادی که دارد حاضر نیست بپذیرد که مقصر خودش است، بنابراین همیشه حالش بد است و به جای اینکه دنبال آموزش باشد به دنبال مقصر قلمدادکردن دیگران است و همیشه حق را به خودش میدهد. مثل اینکه من یک خاری را در چشم دیگران میبینم ولی ممکن است آن خار در چشم خودم باشد و هیچ توجهی به کارهای خودم ندارم.
معرکهگیری به دو صورت در صور پنهان و آشکار است مانند: جمعهای خانوادگی و دوستان و در صور پنهان هم در فکر و ذهن من وجود دارد. خیلی وقتها مشکلی برای من پیش میآید و من در ذهن خودم قاضی میشوم، حکم میدهم و مرتب ذهن من درگیر یک مسئله میشود و یکسری نجواهای درونی هم است که به کمکش میآیند و مرتب حال من را خراب میکند و اجازه نمیدهند که من چیزی را یاد بگیرم. پس وقتیکه من معرکهگیری میکنم از مسیر آموزش و یادگیری خارج میشوم چون اگر نتوانم افسار نفس خود را در دست بگیرم، نفس افسار من را در دست خودش میگیرد و به هر سمتی که بخواهد میبرد.
شخص معرکهگیر بسیار زودرنج است و با هر مسئله کوچکی بههم میریزد و حالش خراب میشود و دنبال تلافیکردن است. شخص معرکهگیر مرتب از زیر مسئولیتی هم که دیگران به او میدهند، شانه خالی میکند و مرتب دنبال بهانه میگردد. بزرگترین ابزاری هم که معرکهگیر دارد اینکه مرتب کارهای خودش را توجیه میکند و دیگران را مقصر میداند.
امیدوارم که همه ما بتوانیم در کنگره آن چیزی که لازم است را یاد بگیریم، از آموزشها استفاده کنیم و بتوانیم آنها را در زندگی کاربردی کنیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر سعید
تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
187