English Version
This Site Is Available In English

از معرکه‌گیری تا خودآگاهی سفری به سوی صلح و آرامش

از معرکه‌گیری تا خودآگاهی سفری به سوی صلح و آرامش

همسفر مرجان:
یادگیری و فراگیری تنها به تحصیل علم و درس محدود نمی‌شود؛ خود زندگی یک فرآیند دائمی یادگیری است. اساس خلقت انسان و همه موجودات نیز بر همین اصل شکل گرفته است. اگر با نگاهی وسیع‌تر بنگریم، در‌می‌یابیم که دنیای یادگیری بسیار گسترده است و در زندگی روزمره، هر روز نکته‌ای جدید می‌آموریم و بر آگاهی ما افزوده می‌شود. حضور ما همسفران در کنگره‌60 بر همین پایه است؛ زیرا همه ما خود را نیازمند آموزش‌‌های کنگره می‌دانیم و هرچه بیشتر با علم و آموزه‌های کنگره آشنا می‌شویم، بهتر درک می‌کنیم که چقدر شناخت ما از زندگی، جهان‌بینی و هنر زیستن محدود بوده و چگونه از آن غافل مانده‌ایم. کنگره‌۶۰ است که با آموزش‌های ناب جهان بینی، نگاه ما را نسبت به خود، مسافران، خانواده، اجتماع و محیط اطرافمان دگرگون کرد.

در زندگی مشترک، همیشه مسافرم را علت تمام مشکلات می‌دیدم و هر‌گاه مسئله‌ای پیش می‌آمد، از اعتیاد مسافرم سوء استفاده می‌کردم که چون تو مصرف‌کننده هستی چنین مشکلی پیش آمده و به معرکه‌گیری می‌پرداختم. همیشه در زندگی، خود را یک انسان دانا، منطقی و صبور می‌دانستم و ریشه تمام مشکلات و معضلات را در اعتیاد مسافرم جست‌و‌جو می‌کردم، غافل از آن‌که خود گرفتار منیت و غرور بودم و اعتیاد او تنها بهانه‌ای برای معرکه‌گیری و رفتارهای نادرست من شده بود.

خدا را شاکرم که راه کنگره برای ما خانواده‌های درگیر اعتیاد باز شد و در سایه این آموزش‌ها آموختیم که ابتدا باید نگاه دقیق‌تری به خود داشته باشیم و از تمرکز بیش از حد بر رفتار و اشتباهات مسافرانمان دست برداریم؛ زیرا ما همسفران نیز گره‌های درونی بسیاری داریم که باید باز شوند تا به صلح و آرامش برسیم و این مسیر زمانی آغاز می‌شود که بپذیریم تغییر و آموزش باید از خودمان آغاز شود و هنگامی‌که خود، تغییر می‌کنیم محیط اطرافمان  نیز تغییر خواهد کرد.

همسفر ندا:
یادگیری یعنی شنیدن، فکر کردن، تجربه کردن‌ و سپس عمل کردن. در فرآیند یادگیری، انسان مسئولیت خویش را می‌پذیرد. برای نمونه، شخصی که گوش می‌دهد، سی‌دی می‌نویسد، روی خود کار می‌کند، اشتباهات خویش را می‌بیند و آن‌ها را اصلاح می‌کند، در مسیر یادگیری، تمرکز انسان روی خودش است؛ اما معرکه‌گیری یعنی فرار از کار کردن روی خود، فرار از پذیرش مسئولیت، انتقال تقصیرها به دیگران، شلوغ کردن فضای بیرون تا از خلوت و اصلاح درون دور بمانیم. در معرکه‌گیری انسان به‌جای اینکه بگوید: من باید خودم را درست کنم، می‌گوید: مشکل از راهنما است، جلسات خوب نیست، سیستم ایراد دارد، شرایط خراب است، زندگی سخت است، مردم متوجه نیستند.... در این حالت، تمرکز از درون به بیرون منتقل می‌شود.

ریشه‌ی معرکه‌گیری چیست؟ سه حس منفی اصلی: ترس، ناامیدی، منیت است. وقتی این‌ سه حس بیدار شوند، اجازه نمی‌دهد فرد خودش را ببیند و برای همین نمایش درست می‌کند. رابطه بین یادگیری و معرکه‌گیری  اگر درون ما آماده تغییر باشد، یادگیری اتفاق می‌افتد و اگر مقاومت کند، معرکه‌گیری آغاز می‌شود. یعنی زمانی‌که انسان باید روی خودش کار کند، ساختارهای منفی برای حفظ خودشان، معرکه‌گیری را فعال می‌کنند تا ما را از مسیر درس و عمل دور نگه دارند. فرض کنیم در کنگره‌۶۰، فردی باید سی‌دی بنویسد، خدمت کند و در لژیون حاضر شود؛ اما ساختارهای منفی درونی او شروع می‌کنند به بی حوصلگی، این جلسات فایده ندارد، شرایط من خاص است، بقیه مرا درک نمی‌کنند.... یعنی فرار از نقطه‌ درد و اصلاح و این‌ دقیقا آغاز معرکه‌گیری است.

یک جمله‌ی کلیدی: یادگیری، آرام و بی‌صدا است و معرکه‌گیری، پر سر‌و‌صداست؛ اما تو خالی. هر‌گاه سروصدا زیاد شد، آگاه باشید یادگیری متوقف شده است. راه خروج از معرکه‌گیری، چند دقیقه سکوت، نفس کشیدن، قضاوت نکردن، کوچک کردن خواسته‌ها، آغاز یک عمل کوچک؛ حتی بسیار کوچک مثل نوشتن یک صفحه سی‌دی، ده دقیقه خدمت، پنج دقیقه آموزش، ساختار منفی با همین عمل کوچک از بین می‌رود. با جمله ای از سردار نوشتار را به پایان می رسانم؛ باید ساخته بشویم و برای ساخته شدن باید بیاموزیم تا به درجه‌ای که ممکن است.

همسفر متین:
معرکه‌گیری در کنگره ۶۰ یعنی چه؟ در کنگره‌، معرکه‌گیری به هر رفتاری گفته می‌شود که انرژی و توجه فرد را از مسیر درمان، رشد و آرامش منحرف کند، درگیری ذهنی یا احساسی بی‌فایده ایجاد کند، وقت و انرژی دیگران را بگیرد و تمرکز فرد را از «خود» به «دیگران» منتقل کند. به زبان ساده، معرکه‌گیری یعنی شلوغ‌کردن ذهن و محیط با حرف‌هایی که نه مفید است، نه راه‌حل دارد، و فقط انرژی را هدر می‌دهد.

نمونه‌های معرکه‌گیری در آموزش‌های کنگره‌60 به روشنی مطرح می‌شود: غرزدن و شکایت‌های مداوم، «چرا من این‌طور شدم؟»، «همه علیه من هستند»، «این راهکارها جواب نمی‌دهد…» بحث‌های بی‌حاصل درباره چیزهایی که نه مهم است، نه ربطی به درمان دارد و نه نتیجه‌ای دارد، دخالت کردن در کار دیگران، تحلیل و قضاوت شرایط یا تصمیم‌های دیگران، گرفتن انرژی از دیگران با حرف‌های تکراری یا احساسات اغراق‌آمیز، ساختن داستان و بزرگ‌کردن مسائل کوچک برای جلب توجه یا فرار از مسئولیت.

هدف کنگره از مطرح کردن مفهوم معرکه‌گیری این است که می‌گوید، تا زمانی‌که معرکه‌گیری وجود داشته باشد، درمان و رشد اتفاق نمی‌افتد؛ زیرا انرژی از «درون» به «بیرون» پرت می‌شود، فرد مسئولیت‌پذیر نمی‌شود، ذهن آرام نمی‌گیرد، تمرکز از حل مسئله به چرخیدن دور مسئله منتقل می‌شود و حالا چطور از معرکه‌گیری دور شویم؟ 1-تمرکز روی خود «تو خودت را درست کن؛ جهان خودش درست می‌شود.»، 2-مسئولیت‌پذیری به جای سرزنش دیگران، شرایط یا محیط، 3-نوشتن، فکرکردن و سکوت تا ذهن به‌جای واکنش احساسی، مسیر عقلانی را انتخاب کند، 4-رعایت حرمت‌ها؛ زیرا بخش زیادی از معرکه‌گیری از نادیده‌گرفتن حرمت‌ها آغاز می‌شود، 5-مدیریت حس، بیشتر معرکه‌گیری‌ها محصول حس‌های منفی مانند ترس، خشم و انتظار تأیید، هستند.

تایپ: همسفر فهیمه، راهنما همسفر سهیلا (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر ثریا، راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نجوا، راهنما همسفر هانیه(لژیون سوم)

همسفران نمایندگی گیلان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .