مشارکت همسفر عالمه
فرضیه خلقت انسان بر پایه یادگیری است؛ اگر در مسیر یادگیری نبودیم، هیچوقت قدم در کنگره نمیگذاشتیم. انسانی که در حال یادگیری است، در حقیقت در بهشتِ خودش قرار دارد؛ زیرا بهشت و جهنم، هر دو در همین دنیا و در درون ما جاری هستند.
معرکهگیری یعنی زمانی که انسان باید در جایی پاسخگو باشد؛ اما بهجای پذیرفتن مسئولیت و اصلاح اشتباه، موضوع را عوض کند تا بار مسئولیت را از دوش خود بردارد و آن را به گردن دیگری بیندازد. مثلاً من زمانی در یک جایگاه خاص نتوانستم درست عمل کنم و حالا باید پاسخگو باشم؛ اما بهجای پذیرش اشتباه، به دنبال مقصر میگردم تا خودم را بیگناه جلوه دهم؛ این یعنی وارد معرکهگیری شدهام.
صراط مستقیم کوتاهترین و درستترین راهی است که ما را به خداوند و اهداف واقعی ما میرساند. کسی که معرکهگیری میکند، نمیتواند خود را با جمع هماهنگ کند و دیگران را به مسلخ میبرد؛ اما شاهکار خلقت این است که انسانِ معرکهگیر، در نهایت خود قربانی اعمال خودش میشود. او شاید تا دقیقه نود فکر کند که دیگران را قربانی کرده؛ اما در پایان، خودِ او است که در دام معرکهگیری خود گرفتار میشود.

مشارکت همسفر نسرین
از قدیم معرکهگیری وجود داشته است. در گذشته، برخی معرکهگیری را یک شغل میدانستند و از این طریق کسب و کار میکردند. آنها عدهای را دور خود جمع میکردند، کارهای خاصی انجام میدادند و تماشاچیها هم در ازای این کارها مبلغی پول به آنها میدادند. این برنامه در بیشتر شهرها رواج داشت.
عدهای هم هستند که وقتی میخواهند کاری انجام دهند، دنبال بهانه میگردند. شروع میکنند به سر و صدا و به قول معروف میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند. همه را به جان هم میاندازند و خود کنار میایستند و تماشا میکنند؛ اگر انسان آموزش و آگاهی نداشته باشد، بهراحتی درگیر این مسائل منفی میشود.
ما در کنگره یاد گرفتیم در مسائلی که به ما مربوط نیست دخالت نکنیم. معرکهگیری در کنگره اینگونه است که وقتی مسافری سفر خودش را خراب میکند، ابتدا موضوع را با راهنمای خود در میان نمیگذارد، به دنبال این میگردد که بگوید راهنمای من خوب نبود یا تقصیر را گردن مرزبان و ایجنت میاندازد. پشت سر همه حرف میزند و معرکه برپا میکند؛ ما باید یاد بگیریم تقصیر را گردن دیگران نیندازیم، معرکهگیری کار آدمهای بیکار است.
چه فکر زیبایی بود اینکه آقای مهندس به فکر تشکیل لژیون افتادند. کسانی که در کنگره درست آموزش نمیبینند، حال آنها بد میشود؛ شروع به حاشیهرفتن میکنند و در کار دیگران دخالت میکنند. نتیجه این رفتارها، ما را از جریان آموزش دور کرده و به حاشیه میبرد، و در ادامه از مسیر اصلی کنگره فاصله میگیریم. هر انسانی که در مسیر آموزش نباشد، در مسیر جهالت، تاریکی و نابودی قرار میگیرد.
مشارکت همسفر پریسا
یادگیری و معرکهگیری دو نیرویی هستند که در مقابل هم قرار دارند. در معرکهگیری، شخص فقط به حرف و خواسته خودش فکر میکند و کاری به طرف مقابل و خواسته او ندارد؛ مانند مادر یا پدری که درباره رشته تحصیلی فرزند خود تصمیم میگیرند، در حالیکه آن دانشآموز یا دانشجو هیچ هدف و دانشی نسبت به رشتهای که میخواند ندارد و نمیداند که این مسیر چه سودی برای او خواهد داشت.
ما در هر کاری باید علم و دانایی آن کار را فرا بگیریم. علم اعتیاد که آقای مهندس کشف کردند، به همین راحتی بهوجود نیامده است، بارها با شکست مواجه شدند؛ اما در نهایت با تفکر، تجربه و آموزش به نتیجه رسیدند. خواسته رهایی از اعتیاد و تفکر درست، مسیر را برای ایشان باز کرد.
حالا منِ پریسا، که وارد کنگره۶۰ شدهام؛ باید در برابر این آموزشها سپاسگزار باشم و از این فرصت استفاده کنم، نه اینکه مرتب بهانه بیاورم و فقط به انرژیهای منفی بها بدهم؛ زیرا در اینصورت، هیچ مشکلی برای من حل نخواهد شد؛ باید بدانم که گذشت فقط درباره مال و دارایی نیست؛ ما باید نسبت به برخی رفتارها نیز گذشت داشته باشیم تا راه و مسیر برای ما روشن شود.
نویسنده: همسفر عالمه، همسفر نسرین و همسفر پریسا رهجویان راهنما همسفر مرضیه (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون یکم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
212