جلسه دوازدهم از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی نایین، با استادی راهنما مسافر علی ، نگهبانی موقت مسافر محمدو دبیری موقت مسافر اکبر با دستور جلسه «نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش» پنجشنبه29 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد
سلام دوستان علی هستم یک مسافر از خداوند سپاسگزارم که به من توفیق داد در این جایگاه قرار بگیرم بهواسطه دهمین سالروز رهایی آقا محمد عزیز. دستور جلسه اول نقش سی دی و نوشتن آن در کنگره 60 کلمه اول نقش آموزشها است که بسیار مهم است که هر کس بر اساس برداشت خودش از سیدیها از آن استفاده میکند ما بهواسطه اعتیادمان راه را گمکرده بودیم و همسفر نیز به طبع بهواسطه اعتیاد مسافرش راه را گمکرده و هر دو در تاریکی حرکت میکردیم. به خاطر درمان اعتیاد به هر دری زدیم ولی بهواسطه درمان اعتیاد وارد کنگره شدیم. در سفر اول رهجو برای درمان جسم از اوتی استفاده میکند و بعد از دو الی سه ماه برای درمان اعتیاد نوشتن سی دی و آموزش آن را کامل میکند.
ما نمیتوانیم بگویم که در این مسیر دچار مشکل نخواهیم شد چونکه نیروهای اهریمنی و بازدارنده همیشه وجود دارد. تنها چیزی که به ما کمک میکند آموزش بهواسطه نوشتن سیدیها است در ابتدای کنگره نوشتن سی دی اجبار نبود و بعد گفتند آن را خلاصهنویسی کنید بعد فرمان شد وقتی فرمان شد همه شروع کردن به نوشتن کامل سیدیها در ابتدا شاید به نظر نوشتن سی دی سخت باشد ولی باید بگویم نوشتن سی دی یعنی غلبه بر نفس و نیروی اهریمنی و اگر نباشد بهمرورزمان از کنگره دور میشویم و احتمال بازگشت بسیار زیاد است وقتی برای رهایی خدمت آقای مهندس میرسید حتماً باید 40 سی دی را نوشته باشید اگر ننوشته باشید فقط قطع مصرف میشوید و یک فرصتی به شما داده میشود برای تکمیل این فرآیند. اگر سعی کنید هفتگی یک سی دی بنویسید مطمئناٌ 40 سی دی شما بعد از ده ما ه تکمیل میشود آموزشها با سی دی نوشتن کامل میشود و برای انتقال اطلاعات به دیگران و دادن پیام کنگره به مصرفکننده بسیار اهمیت دارد.
افراد مختلف بستگی به سوادشان از سیدیها استفاده میکنند و نکته برداری میکنند و با مطرح کردن دیدگاه خود در لژیون باعث آموزش گرفتن دیگران میشود من از سال 1396 که لژیون تشکیل داده تاکنون نشده سی دی هفتگی خودم را ننویسم چون نوشتن سی دی حال مرا خوب میکند. رهجو باید سی دی را خودش بنویسد نه از روی دفتر کسی دیگر یا همسفر خود بنویسد این درست نیست و آموزشها ناقص میماند. شما زمانی موفق هستید که خودتان مسیرتان را بروید. هرکس بستگی به تاریکی که داشته سی دی را مینویسد و از نکات آن در بهتر زندگی کردن استفاده میکند. مسافران باید همسفرشان را همراه خود به کنگره بیاورد زیرا آموزش مسافر و همسفر باهم کامل میشود والان کسانی که شال دارند، بودن همسفرشان در کنگره الزامی شده و از ایجنت شعبه میخواند که چرا راهنمای شال دار همسفر خودش را همراه نمیآورد برای رسیدن به جایگاهای بالاتر نیاز هست که خدمتگزار همسفر خود را همراه خود به کنگره بیاورد.
دستور جلسه دوم تولد دهمین سالروز رهایی مسافر محمد ایشان سال 1392 وارد کنگره شدند و به دلیل فامیل بودن با بنده و اخوی ابراهیم که در سلمان فارسی بودیم و بهنوعی هم مصرفی با اخوی بنده نیز بود من به او پیشنهاد دادم که سفر خود را در شعبه شیخ بهایی شروع کند و کوش داد و بعد از ده الی یازده ماه هم به رهایی رسید ولی اخوی من که پسردایی و پسرعمه هم بودند کار خودش را میکرد و سفر طولانی داشت. آقا محمد رها شد و رفت به امید خدا 7 سال از کنگره دور بود و از پنج نخ سیگار بهروزی دو پاکت سیگار رسید تا اینکه یک سکته کوچکی کرد و برگشت به کنگره و آمد سفر سیگار و برای بهتر سفر کردن از او خواستم که سیدیهای خود را مرتب بنویسد و شرط گذاشتم که اگر سی دی نویسد برابر مقررات کنگره با او شدید برخورد کنم که شکر خدا آمد و 40 سی دی خودش را در سفر سیگار تکمیل کرد و برای رهایی سیگار با 40 سی دی خدمت مهندس رسید و بعدازآن هم با خدمتگزاری در کنگره ماندگار شد در جایگاههای مختلف خدمت کرد در مرزبانی، نشریات، سایت و در حال حاضر هم شال راهنمای تازه واردین رادارند و صدور کارت هم هستند که به ایشان خدا قوت میگویم و عرض خدا قوت و خسته نباشید دارم خدمت راهنمای همسفر ایشان که بسیار برای همسفر محمد زحمت کشیدند چون ایشان نیز در کنار محمد شال راهنمایی تازه واردین را گرفتند والان هم شال نارنجی قبول شدند که هفته آینده شال را از دست آقای مهندس دریافت خواهند نمود بودن مسافر و همسفردر کنار هم یعنی لذت بردن از آرامش و رسیدن به نور و شریک بودن در آسایش و آرامش خانواده در پایان بازهم تبریک میگویم خدمت آقا محمد و همسفرشان تولد ده سال رهایی آقا محمد را و آرزوی بهترینها را برای ایشان دارم.
اعلام سفر مسافر محمد راهنما تازه واردین
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر آخرین انتی ایکس تریاک و شیره روش درمان دی اس تی داروی درمان اوتی مدت سفر ده ماه وبیست و یک روز رهایی ده سال و یازده ماه و شش روز در ادامه تخریب سیگار داشتم آخرین انتی ایکس دو پاکت سیگار روش درمان دی اس تی داروی درمان آدامس نیکوتین خوراکی مدت سفر ده ماه بیستویک روز مدت رهایی چهار سال ونه ماه

آرزوی مسافر محمد امیدوارم سال آینده چنین موقعی در شعبه خودمان باشیم.

صحبتهای مسافر محمد راهنمای تازه واردین
خدا را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره هستم و چنین روزی را میبینم ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که همچون بستری را برای ما مهیا کردند که بتوانم آموزش بگیرم و بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم در ادامه از راهنمای عزیزم علی آقا تشکر میکنم از راهنمای همسفرم تشکر میکنم و از کلیه خدمتگزاران شعبه که زحمت میکشند. من در سفر اول یک مسیر طولانی را میرفتم که واقعاً سخت بود اگر شعبه سلمان فارسی بودم میتوانستم با همشهریهای خودم برگردم چون کسی از همشهریانم در شعبه شیخ بهایی نبود با ماشینهای عبوری بهسختی خودم را به کنگره میرساندم ولی رفتم و به رهایی رسیدم سال نودوشش میبایست سیگار را درمان میکردم که در آن سال با مصرف سیگار از کنگره رفتم هفت سال گذشت و یک سکتهای کردم باعث شد دوباره به کنگره متصل شوم خدا را شکر میکنم که سیگاری بودم و به کنگره وصل شدم اگر سیگاری نبودم ممکن بود هنوز هم کنگره نبودم توصیه من به سفر اولیها اگر میخواهید به آن حال خوب وزندگی خوب برسید سیگار را همزمان با درمان ایکس درمان کنید.

صحبتهای راهنمای همسفرخانم مینا:
سلام دوستان مینا هستم راهنمای همسفر خداوند متعال را سپاسگزارم که بهواسطه تولد در این جایگاه قرار گرفتم من هم ده سال تولد خانواده محترم محمد آقا را ب ایشان تبریک میگویم همچنین به راهنمایشان علی آقا تبریک میگویم به دو دختر گلشان و تبریک ویژه به خانم فرزانه عزیز شاید تکتک ماقبل از حضورمان در کنگره همیشه برای تمامی ناکامیهایمان یک نفر را مقصر میدانستیم و وقتیکه وارد کنگره شدیم چیزی که توانست به ما کمک کند آموزشهای کنگره بود بهویژه سیدیها هر تولدی برای ما یک پیامی دارد ببینید الگوها را تمامی راهنماهایی که میبینید اینطور نبودند حقیقتاً حالشان خیلی از حال بعضی از مسافران بدتر بوده ولی با حرکت درست و باایمان به کنگره و با وصل به کنگره شدن مثل آقا محمد الآن جشن دهساله رهاییشان را میگیرند از خانم فرزانه بخواهم بگویم خیلی بعد از مسافرشان وارد کنگره شدند زمانی که نمایندگی نائین راهاندازی شد آمدن و محکم حرکت کردند غیبت نداشتند خیلی از اوقات احساس میکردند شاید فشار کاری وزندگیشان باعث بشود که نتوانند درست حرکت کنند ولی فرمانبردار بسیار خوبی بودند خیلی برایشان خوشحالم که هفته آینده شال نارنجی را به گردنشان میبینم هیچ لذتی برای راهنما بالاتر از این نیست و امیدوارم آن چیزی که خودشان و مسافرشان میخواهند را از کنگره برداشت کنند.

صحبت های همسفر خانم فرزانه:
سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر خدا را شکر میکنم بار دیگر این سعادت نصیب من شد که امروز در شعبه حضور پیدا کنم و خیلی خوشحالم امروز یک روز بهخصوص برای من و مسافرم هست و این روز بزرگ و ده سال رهایی را اول خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم و تشکر و قدردانی میکنم از آقای مهندس که این بستر را فراهم کردند که ما هم بتوانیم در اینجا حضور پیدا کنیم و به آن آرامشی که مدنظرمان هست برسیم. آقای مهندس برای من حکم پدر نداشتم را دارد در ادامه به مسافرم تبریک میگویم و همچنین به دو دخترانم چند نکته است که باید عرض کنم و اینکه واقعاً همسفرهایتان را تشویق کنید بیایند فکر نکنید که اینجا فقط مختص به یک مسافر است چون من خودم که در این هفت سال که نیامدم و در سفر مسافرم کنارش نبودم فکر میکردم اینجا فقط معتادها را میآورند خوب میشوند و میروند برداشت دیگهای هم نداشتم ولی بعد فهمیدم مسافرم دارد به جلو حرکت میکند و من عقبافتادهام چرا چون باعث میشود ما زبان همدیگر را نفهمیم مسافرم آموزش میگیرد ولی من هیچچیزی را نمیبینم نمیفهمم چه میگوید این باعث میشود که آن آرامشی را که میخواهیم نتوانیم به دست بیاوریم فکر میکنم برای تمام مسافرها هم همین اتفاق میافتد برای همین است که از شما عاجزانه درخواست میکنم همسفرهایتان را بیاورید همینطور که شما میآید کنگره و حالتان خوب میشود واقعاً یک همسفر هم نیاز دارد چون واقعاً به همسفر نیز خیلی تخریب واردشده است خیلی آسیبهای جدی دیده است مسافر یک مشکل دارد و آنهم جسمش است ولی همسفر ازنظر روان ازنظر افکار واقعاً بههمریخته میشود و نیاز دارد به چنین جایی پس اینجا را از همسفرتان دریغ نکنید به نظر من بهترین هدیهای که میتوانید به همسفرایتان بدهید این است که دعوتشان کنید بیایند کنگره تا بتوانند از این آموزشها استفاده کنند و بتوانند به آن آرامشی که لیاقتش رادارند برسند. انشا الله شعبه خودمان هرچه زودتر ساخته بشود تا خانوادههای بیشتری به آن آرامش برسند من هر موقع از این پلهها میآیم پایین میگویم خدایا یک تازهوارد بیاید امروز که من بتوانم طوری جذبش کنم که بماند که بتوانم دل پدر و مادرم و دل آن خانواده را شاد بکنم و فقط به این نیت میآییم حتی حاضرم قید کارم را بزنم چون اولویتم کنگره است برای اینکه خیلی دریافت داشتهام و خیلی چیزهایی که خواستم را گرفتم.
.jpg)
صحبت های همسفر خانم یگانه :
سلام دوستان یگانه هستم یک همسفر اول از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که پدر من را به این جایگاه رساند و از راهنمای پدرم علی آقا و از راهنمای مادرم خانم مینا تشکر میکنم که زحمات زیادی برای پدر و مادرم کشیدند و من هم ده سال رهایی پدرم را تبریک میگویم پدر عزیزم تو باعث شدی روزهای تاریک من روشن شود لحظات زندگی بیمعنای من معنادار شود و امیدوارم همانطور که توی قلبت روشن است امسال هم همانقدر زندگیمان روشن باشد من هم عاشقانه و بامحبت رهایی شمارا تبریک میگویم.

صحبتهای همسفر خانم مهراوه
سلام دوستان مهراوه هستم یک همسفر اول از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنند که پدر من را به این جایگاه رساندند و از راهنماهای پدر و مادرم علی آقا و خانم مینا هم تشکر میکنم که پدرم را به این جایگاه رساندند خیلی خوشحالم برای پدرم و رهاییشان را تبریک میگویم.
عکس: مرزبان خبری مسافر امیر حسین
تایپ مطلب: مسافر مهدی لژیون چهارم
عکس، تایپ مطلب، ویراش و بارگزاری: راهنما مسافر محمد رضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
125