English Version
This Site Is Available In English

با نوشتن سی‌دی‌ها، مطالب در ذهن ما حکاکی می‌شوند

  با نوشتن سی‌دی‌ها، مطالب در ذهن ما حکاکی می‌شوند

جلسه سیزدهم از دوره سی و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه دانیال اهواز، ویژه مسافرین و همسفران، به استادی مسافر هادی، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «نقش سی‌دی نوشتن آن در آموزش» پنج شنبه 29 آذر ماه 1404 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

«چون قلم اندر نوشتن می‌شکافت/ چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت»

سلام دوستان، هادی هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که اینجا هستم در بین شما عزیزان. از ایجنت محترم آقا امین متشکرم و همچنین از لژیون تازه واردین متشکرم؛ این اجازه و فرصت را به من دادند که روی این صندلی بنشینم، در خدمت شما عزیزان باشم و کسب آموزش بکنم. من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، صحبت در جمع که هیچ، حتی در بین خانواده‌ام هم واسم مشکل بود. به خاطر آن تخریب‌ها و عدم آموزشی که داشتم، نمی‌توانستم حتی در جمع خانواده خودم صحبت کنم و به یک شخص منزوی تبدیل شده بودم که سعی می‌کردم همیشه از اجتماع فرار کنم و خودم را در جمع قرار ندهم.

ولی خدا را شاکرم که وارد کنگره شدم؛ به دلیل آن درمان و آموزش‌هایی که بی‌ربط به این دستور جلسه نیست، به درمان رسیدم و در حال تعادل هستم و الان در خدمت شما عزیزانم و دارم آموزش می‌گیرم.در مورد دستور جلسه اگر بخواهم یک پیشینه سی‌دی نوشتن و سی‌دی گوش کردن را خدمتتان توضیح بدهم: دیده‌بان محترم آقای حکیمی سال ۸۳، حالا ایجنت یا مسئول شعبه انقلاب تهران بودند، آنجا آقای مهندس در یکی از جلسات استاد جلسه می‌شوند. آقای حکیمی به آقای مهندس می‌گویند می‌خواهم صحبت‌هایتان را ضبط کنم روی کاست. آقای مهندس علت را جویا می‌شوند. آقای حکیمی حرف خوبی می‌زنند؛ می‌گویند که می‌خواهیم کلامتان به آیندگان منتقل بشود. حالا صحبت‌ها را ضبط می‌کنند، چندین جلسه این تکرار می‌شود، آقای مهندس استاد جلسه می‌شوند، این تکرار می‌شود، کاست‌های زیادی جمع می‌شوند.

آقای حکیمی سراغ مطلب خاصی در این کاست‌ها می‌گشتند، چندین بار این کاست‌ها را زیر و رو کردند، اما این مطلب را نتوانستند پیدا کنند. آقای حکیمی که من صوت‌شان را گوش دادم می‌گفتند که مجبور شدم ناخودآگاه سراغ نوشتن بروم و تمام آن کاست‌ها را بنویسم.حالا اینجا دو تا مزایا آقای حکیمی ذکر کردند؛ می‌گویند همان مطلب خاصی که مد نظرم بود را پیدا کردم و هم اینکه یک حس عجیبی به من دست داد. داشتم کاست‌ها را یادداشت‌برداری می‌کردم و می‌نوشتم، یک انرژی خاصی گرفتم، احساس کردم آن چیزی که آقای مهندس در آن سی‌دی‌ها می‌گویند، کلام مهندس انگار توی ذهن و کل اجزای بدن من حکاکی می‌شوند.

بعد این مطلب را به آقای مهندس منتقل می‌کنند و آقای مهندس هم از آن به بعد، سی‌دی؛ حال آن موقع کاست بود، تبدیل به سی‌دی شد و می‌فرمایند به دلیل پیشرفت علم، از اپلیکیشن دژاکام استفاده می‌کنیم و آقای مهندس این سی‌دی‌ها را رساندند به دست ما.راجع به سی‌دی نوشتن؛ حالا گوش دادن سی‌دی، قطعاً به قول استاد امین طنابی است که ما را به کنگره وصل می‌کند.

ولی سی‌دی نوشتن — کلاً نوشتن، در هر جایی که باشد، مخصوصاً در کنگره — می‌آید دقیقاً دست می‌گذارد روی نقطه حیاتی مغز که دقیقاً مسئول یادگیری و حافظه است و باعث تقویت حافظه و تقویت یادگیری می‌شود و همان نقطه حیاتی باعث می‌شود که آلزایمر در ما به وجود نیاید و قدرت حافظه و یادگیری روز به روز افزایش پیدا کند.

 

 

به قول آقای مهندس، هر نهاد و یا ارگانی که بخواهد پیشرفت کند و در مسیر سالم قرار بگیرد سه مولفه را بیان می‌کنند: اولی دانش، دومی نیروی متخصص و سومی استقلال مالی و سرمایه.خوب خدا رو شکر ما هر سه مولفه را در کنگره داریم. دانش کنگره که به وسیله سی‌دی‌های آقای مهندس روز شنبه در سایت و اپلیکیشن قرار می‌دهند، ما بوسیله آنها دانشمان روز به روز به‌روزتر می‌شود و از دنیا خیلی جلوتر هستیم. چون چیزهایی که توی کنگره بیان می‌شود، یکیش همین اعتیاد است؛ به قول آقای مهندس هنوز دنیا به نقطه صفر اعتیاد نتوانسته برسد ولی ما توانستیم برسیم؛ که آقای مهندس می‌فرمایند مثل آب خوردن می‌باشد.

اصلاً ما در زمینه اعتیاد تحقیقاتمان به سرانجام رسیده، حالا باید برویم سراغ چیزهای دیگر. سراغ مریضی‌ها و مسائلی دیگر که کل دنیا از درمان اینها عاجز است، ما می‌رویم سراغ آنها.خوب ما مولفه اول را داشتیم. مولفه دوم که آقای مهندس ذکر می‌کنند، نیروی متخصص است؛ که خدا رو شکر از خود آقای مهندس بگیرید تا دیده‌بانان و راهنماهای محترم، نیروی متخصص به اندازه کافی داریم.مولفه سوم می‌شود استقلال مالی.

استقلال مالی را آقای مهندس هفته قبل گفتند راجع به هفته گلریزان: که شصت هزار یورو همچین عددی در حساب کنگره است، مال چندین سال پیش است و دست بهش نزده‌اند؛ چون خدا را شکر به آن درجه استقلال مالی رسیده‌ایم که هر کاری بخواهیم می‌توانیم در کنگره انجام بدهیم.خدا را شکر شعبه ما هفته قبل، چه مسافران و چه همسفران، مثل سایر شعب کنگره ۶۰ در سراسر کشور مثل همیشه گل درخشیدند.

از این بابت خدا را شاکرم که من توانستم هرچند کوچک قدمی بردارم. هر کسی به توانش؛ به نظرم باید توانش را بگذارد. هر کسی یک توانی دارد؛ یک نفر یک آجر می‌تواند بردارد، یک نفر هزار آجر بردارد و دیگری می‌تواند بنایی تا پایان کار پیش ببرد. امیدوارم که همیشه در مسیر کنگره بمانم، کنگره‌ای باشیم و بتوانیم آموزش‌ها را به نحو احسن دریافت کنیم.از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید متشکرم.

 

 

سایت نمایندگی دانیال اهواز

عکس و تایپ: مسافر امید

ارسال خبر: مسافر محسن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .