جلسه یازدهم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی اردستان با استادی راهنما مسافر حسین، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» روز پنچشنبه ۲۹ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند هستم که یکروز دیگر اجازه خدمت به من داد شد. خوشحال هستم که دوباره در نمایندگی اردستان حضور دارم و با چهرههای جدید آشنا میشوم، افرادی که سن آنها کم است و بعضی از آنها امروز بهعنوان تازهوارد در کنگره حضور دارند. از مسافران خواهش میکنم همسفران خود را برای آموزش به کنگره بیاورند تا در کنار هم به درمان برسند.

دستور جلسه در مورد سیدی نوشتن و نقش در آموزش است. نوشتن سیدی در کنگره را مانند محصولی میدانم که کاشتیم و آفتابی که محصول برای رشد نیاز دارد و آن محصول در کنگره را تشبیه به نوشتن سیدی میکنیم؛ اگر آفتاب نباشد، شاید محصول بدهد؛ ولی سرزنده و خوب نیست. یک مسافر در کنگره رها شده؛ ولی آن شادابی را در خودش نمیبیند و هیچ وقت به نگاه نیست؛ چون میتوانیم یک نقاب بزنیم و چهره عوض کنیم. من میتوانم بخندم، چهرهام شاد باشد و هیچ کس نمیداند که درون من چه اوضاعی است؛ ولی با نوشتن سیدی آن زلالبودن را در شخص مسافر میتوان احساس کرد و این خیلی اهمیت دارد.
ابتدا نوشتن سیدی خیلی سخت هست؛ ولی بهمرور وقتی مینویسید عادت میکنید و اگر یکروز ننویسید؛ مثل این است که یک گمشده دارید. نوشتن سیدی یکی از کارهای روزمره ما و باعث کسب آگاهی و تقویت حافظه شود. ما وقتی شروع به نوشتن سیدی میکنیم، آن را زمزمه میکنیم و این باعث قدرتمند شدن حس لامسه میشود. بسیاری از افراد میگویند: وقتی سیدی مینویسم چیزی متوجه نمیشویم و من پیشنهاد میکنم ابتدا سیدی را بنویسید و سپس گوش کنید و این کار بسیار در امر آموزش نقش دارد و باعث میشود که گذر زمان را متوجه نشویم و یک خلعی را ساعتها در ذهن خود ایجاد میکنیم و این نیاز ما است که از مشکلاتی که در اطراف خود میبینیم برای مدتی دور شویم.
نوشتن سیدیها بهترین هدیه از طرف آقای مهندس است. زمانیکه سیدی مینویسیم، دیگر به چک و کاسبی فکر نمیکنیم و در عین حال کسب آگاهی هم داریم. آقای مهندس پایهگذار این بودند که چگونه انسانها از مشکلات بیرون بیایند و من شاهد همه قضیهها بودم. در مورد کرونا دیسپ را پیشنهاد دادند که تمام افراد کنگره بخور دهند تا خوب شوند و بروید در جامعه هم نشر بدهید؛ ولی نه اسم کنگره و نه اسم آقای مهندس را بر زبان بیاورید، جان انسانها را نجات بدهید. در بیرون اول چگونه است؟ اینگونه است که یک نفر در کنگره درمان شود؛ ولی به نام من باشد، راهنما بشود؛ ولی رهجوی من باشد و یک حس شیطانی به وجود میآید که من میخواهم آن فرد رها پیدا کند.
در پایان هم یک تبریک و خداقوت به ایجنت جدید شعبه اردستان میگویم که بسیار قوی است و از شما میخواهم که کمک کنید و همراه باشید؛ چون یک مقدار با فضا آشنا نیست تا انشاءالله شعبهای برای خودتان داشته باشید.
ویراستار: مسافر رسول (لژیون دوم)
عکاس: راهنمای تازهواردین مسافر ابراهیم
نگارش و ارسال: راهنما مسافر محمدرضا نگهبان سایت
مسافران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
160